پانا گزارش میدهد؛
«نقشه راه» اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش چگونه ترسیم شده است؟
تهران (پانا) - نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از سالها تصویب شد.
ماده واحده نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در جلسه ۹۰۰ مورخ ۱۴۰۳/۰۳/۰۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی و براساس مصوبه جلسه ۴۷۵ مورخ ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و ابلاغ شد. آنچه در زیر میخوانید برگرفته از نقشه راه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.
در مقدمه این نقشهراه آمده است: «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، تنها منبع رسمی و مورد وفاق برای راهبری امر تحول در نظام تربیت رسمی و عمومی کشور است. با توجه به تصویب این سند در سال ۱۳۹۰، انتظار آن است که در زمان حاضر، پس از ۱۲ سال بخش عمدهای از آن بهخوبی اجرا شده باشد اما متاسفانه همچنان با تحقق بسیاری از اهداف این سند فاصله داریم.
بررسی دلایل عدم توفیق کامل در اجرای سند که در فصل نخست شرح داده شدهاند به خوبی نشان میدهد که یکی از ضروریترین اقدامات لازم برای اجرای کامل و صحیح سند تهیهشده، راهی است که در آن مجموعهای از وظایف زمان سند با شاخصهای دقیق به هر یک از واحدهای سازمانی وزارت آموزشوپرورش و حتی سایر وزارتخانهها و نهادها محول شده باشد. از همین روست که مقام معظم رهبری مدظله العالی در سالهای دهه ۹۰، بارها بر تهیه نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین تأکید کردند.
پس از تاکید مجدد مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بر ضرورت تهیه نقشه راه در ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، یک گروه پژوهشی در وزارتخانه مأموریت یافتند که ابتدا دو تجربه صورت گرفته در این زمینه در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۷ را بررسی و آسیبشناسی کنند. نتایج نشان داد که به دلیل عدم تصویب زیرنظامهای سند، نقشهراه سال ۱۳۹۳، مبتنی بر برنامههای مصوب زیرنظامها تدوین نشده است و نقشهراه سال ۱۳۹۷ فقط برای اجرای برنامههای ۴ زیرنظام از ۶ زیرنظام تدوین شده است؛ مهمتر آنکه هیچیک از این دو نقشه واجد شاخصهای قابل اندازهگیری برای ارزیابی میزان و کیفیت پیشرفت اجرای سند نبوده و سازوکار مشخصی برای برنامهریزی، اجرا و واپایش، نظارت و بهبود برنامهها ارائه نکردند. همچنین عدم تصویب این دو نقشه در یک مرجع رسمی و واجد صلاحیت اجرای آنها را با مسأله اعتبار مواجه کرده بود.
بررسیها نشان داد که نیازمند تولید یک نقشه راه جدید هستیم که ضمن حفظ نقاط قوت دو تجربه پیشین، ضعفهای یادشده را برطرف سازد؛ به همین دلیل از خردادماه ۱۴۰۲، برنامهریزیها برای تهیه این نقشه آغاز شد و پس از حدود ۱۰ ماه تلاش به ثمر نشست.
در نهایت این نقشه در ۱۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و پس از آن، ماده واحده «نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» در جلسه ۹۰۰ در تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۰۸ براساس مصوبه جلسه ۴۷۵ تاریخ ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و ابلاغ شد.»
با هدف ایجاد انضباط در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش مکلف است سند تحول را براساس زمانبندی درج شده در نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین اجرا کند.
کلیه دستگاههای اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶ و ماده (۵) قانون محاسبات عمومی کشور موظفند در راستای تحقق اهداف مندرج در این نقشه براساس تقسیم کار ملی اجرای سند تحول با وزارت آموزش و پرورش همکاری کنند.
سازمان برنامه و بودجه کشور مکلف است بودجه مورد نیاز برای تحقق شاخصهای پروژههای نقشه راه را تأمین نماید
سازمان برنامه و بودجه کشور مکلف است هر سال بودجه مورد نیاز برای تحقق شاخصهای پروژههای نقشه راه را متناسب با پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش در زمان مقرر، تأمین کند و سازمان اداری و استخدامی کشور نیز مکلف است شاخصهای ارزیابی دستگاههای اجرایی را متناسب با شاخصهای مندرج در سند تقسیم کار ملی و شاخصهای اختصاصی وزارت آموزش و پرورش را متناسب با شاخصهای نقشه راه بهروزرسانی و دستگاهها را مورد ارزیابی قرار دهد.
نظارت راهبردی بر حسن تحقق نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین
نظارت راهبردی بر حسن تحقق نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین بر عهده شورای ستاد راهبری و نظارت تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است. همچنین مبنای هرگونه نظارت بر حسن اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توسط سایر نهادهای نظارتی از جمله مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کل کشور میزان تحقق هدف شاخصهای مندرج در نقشه راه خواهد بود و مبنای انحصاری پاسخگویی وزیر آموزش و پرورش به نهادهای نظارتی در راستای سند تحول همین شاخصها طبق زمان تعیین شده در نقشه و ضمائم آن است.
در صورت تصویب نسخه ترمیمیافته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت آموزش و پرورش مکلف است حداکثر ظرف مدت ۶ ماه پس از تصویب نسخه بهروزرسانی شده، نقشه راه اجرای سند تحول را به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تصویب ارائه کند.
نقشه راه چگونه ترسیم شده است؟
نظام آموزشوپرورش ایران نظامی وارداتی است که از ابتدا با رویکردی تقلیدگرایانه و بیتوجه به نظام ارزشی و بنیاد اندیشگانی استوار ایرانی_اسلامی در کشور نمو یافته است؛ با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ضرورت بازنگری و ایجاد تغییرات ماهوی در این نظام در فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) بروز جدی پیدا کرد و پس از آن نیز مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به صورت مکرر بر ضرورت تحول در این نظام آموزشی تأکید کردهاند. علاوه بر مسئولان ارشد کشور، متخصصان تعلیم و تربیت نیز از ابتدای دهه ۸۰ بر ضرورت تدوین سندی برای تحول در آموزش و پرورش کشور مبتنی بر فلسفه تربیت اسلامی ایرانی تأکید کردند.
مجموع این مطالبات بیرونی موجب شد که از اواسط دهه ۸۰ فرآیندی پژوهشی در وزارت آموزشوپرورش آغاز شود که در نهایت در سال ۱۳۹۰ به تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در شورای عالی انقلاب فرهنگی منجر شد. پس از آن اقدامات اجرایی متعددی از سوی دولتهای مختلف در راستای عملیاتی کردن سند انجام شد که از جمله میتوان به اصلاح ساختار آموزشی از «۵-۳-۴ به ۳ ۳-۳-۳»، «تغییر همه کتابهای درسی در همه پایههای تحصیلی تا سال ۱۳۹۷» «تصویب زیرنظامهای سند» «تصویب اهداف دورههای تحصیلی»، «تصویب و اجرای آییننامههای برخاسته از زیر نظامها» «تصویب نظام جامع راهنمایی و مشاوره در آموزش و پرورش»، «تأسیس دانشگاه فرهنگیان»، «اجرای نظام رتبهبندی معلمان»، «اجرای طرح تدبیر و تعالی»، «اصلاح و ابلاغ آییننامه اجرایی مدارس»، «تولید و اجرای بستههای تحولی نظیر طرح خوانا» اشاره کرد.
با وجود تمام این تلاشها باید اذعان کرد که با تحقق اهداف این سند مهم بهویژه در سطح مدارس کشور فاصله بسیار زیادی داریم. پرسش اساسی این است که چرا با وجود تمام این تلاشها همچنان توفیقات اندکی در تحقق اهداف تحولی حاصل شده است؟ بررسی مطالعات پیشین و هماندیشیهای تخصصی و کارشناسی حاکی از آن است عواملی که تحقق اهداف سند را با مشکل جدی مواجه کرده است ذیل دو دسته عوامل درونسازمانی و برونسازمانی قابل جابهجایی است.
الف) عوامل درون سازمانی:
۱. صورتگرایی به دلیل شتابزدگی در عمل و ضعف کارشناسی در طراحی برخی اقدامات تحولی
برخی از اقدامات در راستای اجرای راهکارهای سند تحول انجام میشوند اما اثربخش نیستند. این آسیب مهم بدین دلیل نیست که راهکارها ویژگی تحولآفرینی ندارند بلکه ریشه در نگرش قشری و صوری به راهکارهای تحولی سند بدون توجه به هدف آنها دارد. این بیتوجهی به باطن یک راهکار به صورتگرایی در اجرا و عدم تحقق اهداف تحولی منجر شده است. بهعنوان نمونه، اقدام مهم و بسیار بزرگی که با حمایت ویژه رئیسجمهور پس از دوازده سال انجام شد؛ رتبهبندی معلمان بود که در راستای راهکار ۲-۱۰ سند تحول صورت پذیرفت این راهکار بدین صورت مصوب شده است.
راهکار ۲-۱۰- استقرار نظام سنجش صلاحیتهای عمومی تخصصی و حرفهای تعیین ملاکهای ارزیابی و ارتقای مرتبه نظام رتبهبندی علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقای شغلی در آنان براساس نظام معیار اسلامی
هدف اصلی رتبهبندی معلمان استقرار نظام سنجشی است
همانطور که از ظاهر راهکار نیز مشخص است هدف اصلی رتبهبندی معلمان استقرار نظام سنجشی است که به ارتقای دانشی مهارتی و عملکرد ایشان منجر شود. طبیعی است که ارتقای معیشت معلمان نیز میتواند از پیامدهای مثبت یا اهداف فرعی این طرح باشد که در جای خود مهم است اما این پیامد هدف اصلی راهکار مذکور نیست. متاسفانه مجموعه عواملی در طول سالهای گذشته موجب شد که راهکار ۲-۱۰ در میان بدنه معلمان و بخش قابل توجهی از مسئولین کشور و مدیران میانی وزارتخانه به مثابه راهکاری برای حل مسائل معیشتی معلمان تفسیر شود در صورتی که سند تحول راهکارهای دیگری برای معیشت معلمان در نظر گرفته بود. این امر موجب شد از راهکارهای معیشتی سند غفلت شده و باطن این راهکار نیز در عمل کنار گذاشته شود و به رغم اتفاقات خوشایندی که در راستای حل مسائل معیشتی معلمان حاصل شد هدف ارتقای رتبه واقعی معلمان و در نتیجه ارتقای کیفیت آموزش و تربیت در مدارس حاصل نشود و چه بسا آسیبهای مضاعفی مانند سوق دادن فرهنگیان به مستندسازیهای ظاهری ایجاد شود.
ضعف کارشناسی علمی در اصلاح ساختار ۵-۳-۴ سبب افت شدید کیفیت یادگیری شده است
نمونه دیگر از اقدامات صورتگرایانه در اجرای سند تحول، تغییر ساختار آموزشی از ۵-۳-۴ به ۳-۳-۳-۳ است. اجرای این ساختار باعث شد دوره ابتدایی از ۵ پایه به ۶ پایه تغییر یابد و براساس آن در یک دوره ششساله تمام کتابهای درسی دورههای مختلف تحصیلی بازتألیف شد در حالی که هنوز مقدمه واجب اصلاح کتب یعنی تصویب شایستگیهای پایه اهداف دورههای تحصیلی و راهنمای تدوین برنامه درسی تدوین نشده بود. به دیگر سخن آغاز اجرای سند از تغییر ساختار موجب شد که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تحت فشار کاری سنگین ناگزیر پیش از تعیین و تصویب اهداف دورههای تحصیلی و بدون در اختیار داشتن راهنمای تدوین برنامه درسی، در مدت زمانی اندک همه کتابها را بازتألیف کند. جالب توجه آنکه اهداف دورههای تحصیلی در سال ۱۳۹۷ و پس از تغییر کتب درسی تمام پایههای تحصیلی مصوب شد از همین رو است که متاسفانه امروز پس از یک دوره تغییر کتب درسی با نارضایتی متخصصان امر تربیت از محتوای کتب مواجه هستیم تا جایی که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز چندین مرتبه بر ضرورت بازتألیف مجدد کتب درسی تاکید کردهاند. بهدلیل ضعف کارشناسی علمی در اصلاح ساختار ۵-۳-۴ حتی به کمبود معلم و فضای فیزیکی برای پایه ششم هم توجه جدی نشد و نتیجه آن افت شدید کیفیت یادگیری به گواه آزمونهای مختلف بوده است. به تعبیری این شیوه اجرای سند تحول نه تنها به بهبود کیفیت منجر نشد موجب افت کیفیت آموزش نیز شد.
۲. ابلاغ برنامههای زیرنظامها به واحدها بدون توجه به سطح برنامهها و همپوشانی آنها
برنامههای زیرنظامهای سند تحول با هدف تحقق اهداف عملیاتی و ذیل راهکارها تصویب شدهاند. اما این برنامهها همگی در یک سطح (کلان تا خرد) نیستند؛ همچنین برخی از آنها بیشتر از جنس ملاحظه با رویکرد هستند تا اقدام اجرایی مشخص؛ از طرف دیگر و به همین دلیل با تکثر برنامههای عملیاتی (۴۵۸ برنامه) مواجه هستیم. در واقع پس از ابلاغ مستقیم برنامهها به واحدهای ستادی وزارتخانه از دو جهت برای واحدها سردرگمی ایجاد میشد؛ اول آنکه تعداد برنامههای ابلاغی هر سال زیاد و برنامهریزی آن دشوار بوده و دوم آنکه اساساً برخی از این برنامهها در حد اقدام یا ملاحظه بوده و نه برنامه عمل، لذا قابل برنامهریزی نیستند.
لازمه برنامهریزی اصولی این است که در برنامه سالانه اولویتهای تحولآفرین بهعنوان نقاط تمرکز مسئولین ارشد وزارتخانه تعیین شود
۳. ناکارآمدی نظام برنامهریزی در وزارتخانه
زمانی میتوان اطمینان حاصل کرد که واحدهای مختلف وزارتخانه؛ معاونتها، سازمانها و ادارات کل بر مدار سند تحول در حرکتاند که راهکارهای سند تحول در برنامه سالانه واحدها متجلی شده باشد؛ یعنی برنامه سالانه هر واحد حقیقتاً برخاسته از راهکارهای سند و برنامههای زیرنظامها باشد. متاسفانه یکی از آسیبهای جدی در طراحی برنامه سالانه وزارتخانه نسبتدادن برنامههای جاری به سند تحول است بهنحوی که نمیتوان ادعا کرد که این برنامههای سالانه حقیقتاً برخاسته از دل سند تحول هستند.
همچنین لازمه برنامهریزی اصولی این است که در برنامه سالانه اولویتهای تحولآفرین بهعنوان نقاط تمرکز مسئولان ارشد وزارتخانه تعیین شود که متأسفانه در طول این سالها بهطور نسبی از آن غفلت شده است. از دیگر آسیبهای برخاسته از ناکارآمدی برنامهای واگرایی و عدم هماهنگی و همافزایی واحدهای مختلف در اقدامات تحولی است که ضریب تأثیر این اقدامات را کاهش داده است.
یکی از دلایل کمتوفیقی در اجرای کامل سند تحول، غفلت از گفتمانسازی تحول است بهنحوی که عموم کنشگران میدان آموزشوپرورش از سطح اعضای شورای معاونین وزارت تا معلمان میدان مدرسه تفسیر یکسانی از ضرورت تحول مقصد تحول و چگونگی تحول ندارند
شاخصگریزی در تدوین برنامهها نیز از دیگر آسیبهای نظام برنامهریزی وزارت است که به فقدان سنجه مشخص برای سنجش وضعیت موجود و تطبیق آن با وضع مطلوب منجر شده است. در مواردی نیز که شاخصهایی تعیین شده عموماً شاخصها ناظر به تحقق اهداف نبوده و صرفاً شاخصهای فرآیندی اقدامات مدنظر بوده است. مجموعه این ایرادات در سازوکار برنامهریزی وزارتخانه اثربخشی اقدامات انجام شده ذیل سند تحول را تا حد قابل ملاحظهای کاهش داده است.
۴. کمتوجهی به گفتمانسازی سند تحول
تحول در نظامات اجتماعی مستلزم شکلگیری اراده جمعی پیرامون یک مقصد مشخص و مورد وفاق است و این وفاق و اراده جمعی در گرو باورهای مشترک است. از این رو تحول در هر اجتماع انسانی در گرو گفتمانسازی برای شکلگیری این باورهاست؛ آموزشوپرورش نیز از این قاعده مستثنی نیست و نمیتوان در آن صرفاً با تغییر قوانین و مقررات به مقصد تحول دست یافت. یکی از دلایل کمتوفیقی در اجرای کامل سند تحول غفلت از گفتمانسازی تحول است؛ بهنحوی که عموم کنشگران میدان آموزشوپرورش از سطح اعضای شورای معاونین وزارت تا معلمان میدان مدرسه تفسیر یکسانی از ضرورت تحول مقصد تحول و چگونگی تحول ندارند.
۵. کمتوجهی به اصلاح قوانین و مقررات
تحول در نظام آموزشوپرورش تحول در سازمانی است که براساس قوانین و مقررات از پیش تعیینشدهای اداره میشود. بدیهی است تحول در سطح مدرسه نیازمند بازنگری در این قوانین و مقررات است. غفلت از ریلگذاریهای حقوقی یکی دیگر از عوامل مهم ضعف اجرای سند تحول در میدان مدرسه است؛ چه بسا در مواردی برخی از قوانین و مقررات موجود مانع اجرای کامل برخی از طرحهای تحولی بهویژه در سطح مدرسه شده است.
۶. کمتوجهی به اصلاح ساختار ادرای سازمانی در مدیریت تحول
بار کردن امر تحول بر ساختار سازمانی و اداری پیشین محکوم به شکست است. از آغازین اقدامات ضروری اجرای سند اصلاح ساختار اداری متناسب با مأموریتهای جدید تحولی است؛ امری که متاسفانه در سالهای گذشته از آن غفلت شده و اجرای اقدامات تحولی بر دوش ساختار اداری کهنه، ایستا و به غایت دیوانسالار نهاده شده است. قابل پیشبینی است که چه نتیجهای از این اقدامات حاصل خواهد شد.
۷. کمتوجهی به مدرسه در برنامههای ستادی
هر تصمیم و اقدامی در سطح ستاد باید براساس تاثیراتش بر مدرسه انتخاب شود. اما در برخی موارد خود اقدامات ستادی فارغ از سنجش تأثیراتشان در مدرسه موضوعیت پیدا میکنند که در پارهای موارد آسیبهایی را در پی داشته است.
از سوی دیگر با وجود طرحهای ناتمامی مانند طرح تعالی اقدامات تحولی ویژه مدرسه در مجموع نسبت به سایر اقدامات تحولی از وزن کمتری برخوردار بودهاند. تدوین الگوی مدرسه مطلوب سند تحول و گفتمانسازی توانمندسازی نیروی انسانی و ارزیابی مدارس براساس آن و انطباق کلیه تصمیمات ستادی با آن از لوازم وحدتبخشی برنامهها و تحول در سطح مدرسه است.
ب) دلایل برون سازمانی:
۱. نگاه مصرفی به آموزش و پرورش
متأسفانه آموزشوپرورش در مجموعه مسائل کشور همچنان از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار نیست و عموم مسئولین کشور به این نهاد به مثابه دستگاهی مصرفی نگاه میکنند. این امر موجب شده که عزم ملی برای تحول در مدرسه شکل نگیرد که خود را در سطوح مختلفی از جمله تخصیص منابع مالی، نیروی انسانی و فضا و تجهیزات نشان داده است. بدیهی است که بسیاری از راهکارهای سند نیازمند منابع ویژه است که با نگرش فعلی به جایگاه آموزشوپرورش قابل تحقق نیستند. گاهی نیز تحت تأثیر همین نگرش مصرفی به مدرسه طرحهایی پیشنهاد میشود که ظاهر تحولی دارند اما باطن آنها برونسپاری و حاکمیتزدایی از تربیت است.
۲. ناکارآمدی نظارت بیرونی
عدم تعریف سازوکار نظارت بیرونی براساس شاخصهای راهبردی و عدم تقسیم وظیفه میان دستگاههای فرادستی نظارتی از دیگر عواملی است که منجر به ناکارآمدی در نظارت بر اجرای سند تحول شده است. شایان ذکر است که همچنان شاخصهای راهبردی برای ارزیابی اجرای سند تحول تدوین نشده است.
۳. بیثباتی مدیریتی
میانگین عمر وزارت در آموزشوپرورش کمتر از ۲ سال است. این تغییر مکرر مدیران آموزشوپرورش بهطور طبیعی به چرخش در روش اجرای سند و همچنین تغییر برنامهها منجر شده است. زیرا پیش از اینکه برنامههای یک وزیر به مرحله عملیاتی برسد وزیر دیگری باید جای خالی او را پُر کند.
بهطور کلی بسیاری از عواملی که بهعنوان مانع اجرای صحیح سند تحول معرفی شدند، در صورت وجود یک نقشه راه جامع و منطقی قابل مدیریت هستند، مشروط بر اینکه این نقشه راه براساس رفع آسیبهای یادشده تدوین شود. شایان ذکر است که پیش از این در دو نوبت (سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۷) برنامههای عملیاتی زمانبندی شدهای برای راهبری اجرای سند تحول تدوین شدهاند که هر یک با غفلت از بخشی از آسیبها نتوانستند مبنای جامعی برای راهبری اجرای سند باشند.
نقشه راه حاضر با توجه به آسیبهای برشمرده شده در دو لایه تدوین و اجراء طراحی شده است. در لایه تدوین با ارائه رویکرد جدید پروژهمحور چالشهایی از قبیل وسعت اجرایی راهکارها، تکثر برنامهها، فقدان شاخصهای هدفمحور برطرف شده است. از دیگر سو با ارائه سازوکاری چندلایه در نظارت و واپایش پروژهها از سطح میدانی تا سیاستگذاری در عالیترین مراجع تخصصی تعلیموتربیت کشور چالشهای ناظر به لایه اجرا مرتفع شده است. در عین حال باید توجه داشت که این موانع صرفاً با تصویب نقشه راه برطرف نخواهند شد؛ بلکه این نقشه در صورت شکلگیری یک عزم ملی با مشارکت عموم نهادهای ذیربط بهویژه وزارت آموزشوپرورش، سازمان برنامه و بودجه کشور، سازمان اداری و استخدامی کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی قابلیت تحقق دارد.
اهداف تدوین نقشه راه
انسجامبخشی و اولویتبندی راهکارهای سند تحول و برنامههای زیرنظامهای ششگانه سند در قالب پروژهها و ملاحظات آنها
حراست از باطن و اهداف راهکارهای سند در حین اجرا مبتنی بر شاخصهای ناظر به هدف
برنامهریزی و مدیریت اجرای راهکارها و برنامهها در قالب پروژهها و نظارت بر حسن اجرای آنها
رفع تعارضات درونسازمانی با تعیین واحدهای مسئول و همکار هر پروژه
تقویت و نهادینهسازی برنامهمحوری در کلیه واحدهای ستادی و اجرایی
زنجیرهسازی فعالیتهای وزارت و همافزایی ارکان وزارت از ستاد تا مدرسه
گفتمانسازی و نهادینهکردن فرهنگ همگرایی و همافزایی در اجرای برنامهها
ارزیابی و بازخوردگیری از فرآیندها و پروژههای اجراشده بهمنظور سنجش میزان تحقق اهداف سند و بازنگری و اصلاحات مورد نیاز در آن
۴. فرآیند مدیریتی تدوین
برای تدوین نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین ضمن مشورت با صاحبنظران و متخصصان حوزه مدیریت راهبردی مدیریت منابع انسانی، مدیریت آموزشی، برنامهریزی درسی و دیگر متخصصان ذیربط مراحل و اقدامات زیر انجام شده است:
*تشکیل کارگروه تدوین نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با حضور متخصصان رشتههای مختلف مدیریت و علوم تربیتی
*بررسی پژوهشها و نسخههای قبلی نقشه راه که درخصوص اجرای سند تنظیم شده از قبیل آییننامه اجرایی مدارس، برنامه اجرایی سند تحول برنامه تدبیر تعالی و احصای اشکالات آنها
*مرور شیوهنامه و نظامهای اجرای اسناد تحولی در سایر نهادها و مؤسسات اجرایی و علمی
*تدوین فهرست عناوین و مؤلفههای نقشه راه اجرای سند و تصویب آن در ستاد هماهنگی و راهبری اجرای سند تحول بنیادین
*سفارش پژوهش در زمینه الگوی مدرسه مطلوب سند تحول، ترسیم وضعیت مطلوب و الگوی ارزیابی مدارس برای توصیف وضعیت موجود و نیز راهنمای تدوین برنامه تحول مدارس برای رسیدن از وضع موجود به مطلوب و سفارش مطالعات برای تدوین نگاشتهای «قانونی و حقوقی»، «نهادی»، «گفتمانسازی و رسانهای»
*برگزاری نشستهای تخصصی و کارشناسی متعدد با حضور صاحبنظران، برنامهریزان و مدیران مدارس از جمله برگزاری نشست با حضور بیش از ۳۰۰ مدیر مدرسه درخصوص چرایی اجرای ناقص سند تحول از ستاد تا مدرسه
*تشکیل گروههای کانونی موضوعی براساس زیرنظامها با حضور اعضای ثابت و متغیر از کارگروه مرکزی و نمایندگان مسلط و تامالاختیار معاونتها و سازمانهای مرتبط با زیرنظامهای ششگانه سند و تحلیل سند و زیرنظامها و بازآرایی برنامههای زیرنظامها در قالب خوشههای کلی و پروژههای مرتبط با خوشهها
*ارتباط با عالیترین مقام مسئول هر واحد ستادی در راستای تنظیم و تدقیق پروژهها و شاخصها
*بررسی برنامههای تهیهشده در کارگروه مرکزی و اصلاح و نهاییکردن آن و ارسال برای شورای شورای هماهنگی و اجرایی سند تحول بنیادین و بررسی و تصویب در آن شورا
۵. فرآیند روششناختی تدوین
*رابطه اهداف کلان و اهداف عملیاتی و راهکارهای سند تحول بنیادین از حیث اجرایی منطقی و کارکردی بررسی شد تا مشخص شود چگونه میتوان پروژههای اجرایی برای تحقق اهداف و راهکارها تدوین کرد.
*با رویکردی از بالا به پایین پروژهها متناسب با اهداف راهکارها تنظیم شدند. بدین منظور هر راهکار به یک یا چند پروژه تبدیل شد تا افرازهای کاری هر راهکار تعیین شود. این تبدیل با نگاه به برنامههای زیرنظام مرتبط با هر راهکار صورت پذیرفت.
*با رویکردی از پایین به بالا مفاد زیرنظامها (اعم از اقدامات اساسی و برنامهها) بهمنظور حصول اطمینان از حضور مؤثر تمامی برنامهها در پروژهها بررسی و پروژهها بازبینی شدند.
*پروژهها در طراحی و اجرا تدقیق و به لحاظ علمی و ادبی ویرایش شدند. بخشی از برنامههای زیرنظامها یا راهکارهای سند که از جنس پروژه نبودند یا در سطحی جزئیتر از پروژهها قرار داشتند در ستون «ملاحظات» قرار گرفتند.
*واحد مسئول هر پروژه تعیین شد و با هماندیشی کارشناسان و عالیترین مقام هر یک از واحدهای مسئول، معاونین وزیر و رؤسای سازمانها و دانشگاههای وابسته به وزارت عناوین پروژهها با تطبیق با مفاد سند تحول و زیرنظامها اصلاح و نهایی شدند.
*پروژههای هر زیرنظام بهصورت استقرایی طبقهبندی شدند و در خوشهها قرار گرفتند.
*شاخصهای هر پروژه، میزان هدف هر شاخص، وضع وجود در هر شاخص، زمان اجرای هر پروژه، نسبت پروژهها با یکدیگر، وزن تحولآفرینی پروژهها با همکاری واحدهای مسئول تعیین شدند.
*محتوای نقشه در شورای هماهنگی و اجرایی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بررسی و اصلاح شد.
با توجه به اینکه سند تحول بنیادین و برنامههای زیرنظامهای ششگانه در شورای عالی آموزش و پرورش در حال اصلاح و بهروزرسانی است، سعی شده است از پیشنویس نسخه ترمیمیافته استفاده شود اما هر زمان نسخه بهبودیافته سند و برنامهها آماده و در مراجع ذیصلاح قانونی به تصویب برسد. نقشه راه ظرف مدت ۳ ماه نیز براساس آن اصلاح و بهروزرسانی خواهد شد.
خوشهها و پروژهها : ۱۳۱ راهکار سند و ۴۵۸ برنامه زیرنظامها در قالب ۲۷ خوشه و ۱۴۷ پروژه دستهبندی شد
تدوین خوشهها و پروژهها یکی از مهمترین بخشهای نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین برخاسته از تحلیل راهکارهای سند و برنامههای زیرنظامهای ششگانه و تبدیل سند به یک برنامه عملیاتی است. برای این منظور علاوه بر تعامل با اعضای شورای معاونین بهعنوان عالیترین مقامهای واحدهای مسئول، گروههای کانونی با حضور نمایندگان رسمی و تامالاختیار معاونتها و رؤسای سازمانهای مرتبط تشکیل شد و ضمن تحلیل اهداف و راهکارهای سند تحول و نیز برنامههای زیرنظامهای ششگانه با در نظر گرفتن جهتگیری اصول و سیاستها و نیز اشکالات و آسیبهای نسخههای قبلی اجرای سند، ۱۳۱ راهکار سند و ۴۵۸ برنامه زیرنظامها در قالب ۲۷ خوشه و ۱۴۷ پروژه دستهبندی شد.
خوشهها و پروژههای زیرنظام راهبری و مدیریت
سند تحول بنیادین در شش زیرنظام تعریف شده است و مدیریت هریک از زیرنظامهای آموزشی برعهده معاونتها و سازمانهای وابسته به آموزش و پرورش است که خوشه و پروژههایی که زیرنظام راهبری و مدیریت هستند شامل ۴۷ عنوان خوشه، ۲۸ جدول و ۴۸ عنوان پروژه که هرکدام حدأقل در یکی از سطوح ستاد، استان، منطقه و مدرسه قابل اجرایی است و یکی از وظایف این زیرنظام راهبری عوامل برای دستیابی به اهداف تربیت است.
خوشهها و پروژههای زیرنظام برنامه درسی
زیرنظام برنامه درسی در بین زیرنظامهای ششگانه جایگاه محوری دارد. بنابراین با طراحی و تدوین کتابهای درسی مناسب و استاندارد میتوان زمینه بالابردن کیفیت فرایندهای آموزشی و یادگیری در مدارس را افزایش داد؛ زیرنظام برنامه درسی شامل ۲۷ جدول، ۳۸ عنوان خوشه، ۳۹ عنوان پروژه که هر کدام حدأقل در یکی از سطوح ستاد، استان، منطقه و مدرسه قابل اجراست.
خوشهها و پروژههای زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری
مدرسه بهعنوان محیط اصلی تعلیم و تربیت، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، محل کسب تجربههای تربیتی و زیستی است که باید طبق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مدرسهای با ویژگیهای فضا، تجهیزات و فناوری ایجاد کنیم. زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری شامل ۸ جدول، ۱۴ عنوان خوشه، ۱۷ عنوان پروژه است که سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور نقش چشمگیری در این زیرنظام ایفا میکند و حدأقل در یکی از سطوح ستاد، استان، منطقه و مدرسه اجرا میشود.
خوشه و پروژههای زیرنظام تربیت معلم و تأمین منابع انسانی
یکی از زیرنظامهای اصلی ششگانه مهم در نظام تعلیم و تربیت زیرنظام تربیت معلم و تأمین منابع انسانی است که نقش اجتماعی و فرهنگی تربیت معلم در پیشبرد اهداف و راهبردهای سند تحول بنیادین غیرقابل انکار است؛ زیرنظام تربیت معلم و تأمین منابع انسانی شامل ۲۱ جدول، ۲۲ عنوان خوشه، ۲۴ عنوان پروژه است که هر کدام حدأقل در یکی از سطوح ستاد، استان، منطقه و مدرسه قابل اجراست.
خوشهها و پروژههای زیرنظام پژوهش و ارزشیابی
زیرنظام پژوهش و ارزشیابی مجموعهای اثربخش و مشارکتپذیر در تولید دانش در حوزه تعلیم و تربیت است که پاسخگوی نیازهای پژوهشی حال و آینده آموزش و پرورش است؛ این زیرنظام شامل ۱۲ گروه، ۱۶ عنوان خوشه و ۱۷ عنوان پروژه است که حدأقل در یکی از سطوح ستاد، استان، منطقه و مدرسه قابل اجراست.
خوشهها و پروژههای زیرنظام تأمین و تخصیص منابع مالی
این زیرنظام مسئولیت تأمین منابع مالی از راههای متنوع و تخصیص آن برای تدوین و اجرایی برنامههای تربیتی و درسی، فضاهای تربیتی و اداری و... را برعهده دارد؛ این زیرنظام شامل ۸ جدول، ۱۱ عنوان خوشه و ۱۳ عنوان پروژه است که حدأقل در یکی از سطوح ستاد، استان، منطقه و مدرسه قابل اجراست.
شاخصها و سررسیدها
مهمترین ویژگی یک نقشه راه مشخصکردن واحد مسئول، شاخصهای تحقق اهداف و و زمان پایان هر پروژه است. فصل حاضر ضمن انجام تعاملات مستمر با واحدهای مختلف وزارتخانه، این سه مؤلفه کلیدی پروژهها را تعیین کرده است. بهنحوی که هر یک از واحدهای وزارتخانه میدانند برای اجرای سند تحول دقیقا چه تکلیفی بر عهده دارند و برای انجام این تکلیف باید چه شاخصی را در چه فاصله زمانی محقق کنند. برای سهولت بیشتر در راهبری اجرای سند تحول، پروژهها و شاخصهای آن براساس سررسید پروژهها «سال اتمام هر پروژه» از هم تفکیک شدهاند.
همچنین در تعیین شاخصها سعی شده است که ترکیبی از شاخصهای نتیجهمحور و شاخصهای فرایندمحور انتخاب شود. شاخصهای نتیجهمحور موجب میشوند در مسیر انجام پروژهها جهت حرکت به سمت غایات تحولی حفظ و از صورتگرایی در اجرای سند تحول پرهیز شود. در عین حال در مواردی که فرآیندها از اهمیت برخوردار بودند، شاخصهای فرآیندمحور نیز لحاظ شدهاند.
اغلب پروژهها پس از خاتمه باید در یک فرآیند استمراری برای حفظ یا ارتقای وضعیت مطلوب شاخص خود تداوم یابند. در فصل سوم نقشه راه این پروژهها فقط تا رسیدن به سررسید تحقق شاخص نشان داده شده است و جهت جلوگیری از طولانیشدن متن از تکرار آنها در سالهای بعد پرهیز شده است.
باید توجه داشت که عدم درج یک پروژه در سالهای بعد از تحقیق میزان هدف شاخص در فصل سوم به معنی این نیست که پروژه متوقف می شود، بلکه برعکس باید به مثابه یک روال جاری مطلوب تداوم یابد. بهمنظور مراقبت از این امور لازم است شاخصهای این پروژهها نیز سالانه از سوی شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی پایش شود.
برای سالهای ۱۴۰۸ به بعد، پروژههای کمتری نسبت به سالهای قبل لحاظ شده است. این بدان معناست که میزان هدف نهایی شاخص سایر پروژهها در این سالها محقق نخواهد شد. نه اینکه سایر پروژهها در این سالها اجرا نمیشوند، به دیگر سخن در این سالها، برش سالانه پروژههای باقیمانده باید در برنامه سالانه وزارتخانه و با توجه به میزان هدف شاخص در همان سال در نظر گرفته شود؛ بهنحوی که به سمت تحقق میزان هدف نهایی شاخص در همان سال در نظر گرفته شود. بهنحوی که سمت تحقق میزان هدف نهایی شاخص تعیین شده در سال یا سالهای بعد نزدیک شود.
شاخصهای سررسیده شده در سال ۱۴۰۳ شامل ۱۸ جدول، ۵۲ عنوان پروژه، ۴۳ شاخص جدید است که در سال ۱۴۰۳ باید تحقق یابد.
شاخصهای سررسیده شده در سال ۱۴۰۴ شامل ۲۹ جدول، ۶۸ عنوان پروژه و ۷۹ شاخص جدید است که باید در سال ۱۴۰۴ تحقق یابد.
ارکان اجرای نقشه راه
برای راهبری، اجرا و نظارت بر کمیت و کیفیت اجرای پروژههای نقشه راه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، ارکانی شامل شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش، ستاد هماهنگی و پشتیبانی اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، ستاد هاهنگی و اجرایی سند تحول بنیادین در وزارتخانه، معاونت برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش، شورای آموزش و پرورش هر استان به ریاست استاندار، ستاد هماهنگی و اجرایی سند تحول بنیادین هر استان، ستاد هماهنگی و اجرایی سند تحول بنیادین هر منطقه و شورای مدرسه تعیین و برای هر کدام وظایفی تعیین شده است.
شروع ۱۴۶ پروژه از سال ۱۴۰۳
طبق نقشه راه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تعداد ۱۴۶ پروژه تعیین شده که باید از سال ۱۴۰۳ آغاز شوند که بخشی از مهمترین آنها شامل نظارت بر کلیه فعالیتهای مدارس غیردولتی، ارائه و استفاده از پوشش و لباس مناسب برای مربیان، بازطراحی و استقرار نظام راهنمای تعلیماتی، طراحی و استقرار شبکه مدیریت دانش، مستندسازی و ارائه اسناد، الگوها و تجربیات در حوزه تربیت، طراحی سازوکارهای بهرهگیری حداکثری از ظرفیتها، توانمندیها و تجارب بازنشستگان، تقویت نقش شوراهای آموزش و پرورش استانها و مناطق، بازنگری و استقرار نظام جامع برنامهریزی میشود.
علاقهمندان میتوانند سایر اطلاعات بیشتر درباره شاخصها، برنامههای خاص هر زیرنظام، خوشهها و پروژههای مربوطه به نقشه راه سند تحول آموزش و پرورش را اینجا بخوانند.
ارسال دیدگاه