یک معلم نمونه در گفتوگو با پانا:
معلم اگر دغدغهای نداشته باشد، میتواند دانشآموزانی را تربیت کند که آینده ایران را روشن و درخشان کنند
تهران (پانا) - یک معلم لرستانی تاکید کرد معلم عاشق کار است و اگر دغدغهای نداشته باشد، میتواند دانشآموزانی را تربیت کند که آینده ایران را روشن و درخشان کنند.
رضا حسنوند؛ معلم و شاعر لرستانی معروف و متخلص به «شوریده لرستانی» متولد ۱۳۴۶ در شهرستان الشتر است. وی اولین شاعری است که با زبان لکی و در قالب رباعی اشعار خود را به رشته تحریر درآورده و به پدر شعر لک معروف شده است. این شاعر و معلم کارآزموده که آثار بزرگی را خلق کرده، سالیان دراز است که ساکن شهرستان سلسله است.
وی که دانشآموزان زیادی را تربیت و تحویل جامعه داده است یکی از معلمان برجسته و توانمند شهرستان سلسله است که بعد از بازنشستگی هنوز هم به تربیت فرزندان این مرز و بوم مشغول است. حسنوند در گفتوگو با پانا اظهار کرد: «حرفه معلمی را با عشق و علاقه بسیار برگزیده و به کارش عشق میورزم.»
این معلم برجسته معتقد است که هیچ چیزی را با این حرفه ارزشمند عوض نمیکند و به وجود شاگردانی که تربیت کرده است افتخار میکند.
این استاد شعر و معلم برجسته، بزرگترین افتخار خود را معلمی میداند.
حسنوند گفت: «اگر شناسنامه چند برگی راست بگوید بنده متولد ۱۳۴۶ در روستای پابرج از توابع شهر سلسله لرستان و فرزند دوم خانواده هستم. من دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در الشتر گذراندهام. برای کسب مدرک کاردانی در استان زنجان مشغول به تحصیل شدم. پس از گذراندن دورههای کاردانی برای دریافت مدرک کارشناسی و کسب علم بیشتر رشته ادبیات را در دانشگاه تهران خواندم. این مسیر کسب علم ادامه پیدا کرد و من کارشناسی دوم ادبیات خود را در دانشگاه آزاد بروجرد اخذ کردم. در ادامه مسیرم کارشناسی حقوق را در دانشگاه پیامنور الشتر آموختم. در نهایت دوره کارشناسی ارشد ادبیات را در دانشگاه ملی قم سپری کردم و مجدد به شهر خود برای آموزش علم به دانشآموزان بازگشتم.»
این معلم و شاعر ادامه داد: «پیوسته در زادگاه خود شهر زیبای الشتر زندگی کردهام و جایی بهتر از آن را برای زیست ندیدهام. الشتر شهریست کوچک با مردمانی بزرگ و فرهنگی سترگ که زبانشان در اوستا و پهلوی ریشه دارد. الشتر به احتمال زیاد عربی شده ایشتار الهه آب است که در گذشته به نامهای نیسایه، الایشته و الیشتر در تاریخ ثبت شده است.»
وی در ادامه چند مصرع را درباره تعلیم ادبیات قرائت کرد و افزود: «چو در اول کلاسم پا نهادم / الفبای دبــستان را نوشتم/ معلم گفت: بِنْویس آب لیکن / گرسـنه بودم و نان را نوشتم. من دوران معلمی خود را از سال ۶۴ آغاز و تا به امروز چیزی حدود ۴۰ سال است که در مدرسه پای تخته به دانشآموزان و در دانشگاه به دانشجویان الفبای ادبیات را تعلیم میدهم.»
حسنوند به پیشینه شاعری در خانواده خود اشاره کرد و گفت: «من در خانوادهای شاعرپیشه متولد شدم چرا که پدرم حافظ کل شاهنامه و شاعری محلیسرا بود. از همان دوران دبستان توانایی سرودن شعر را داشتم، اما کسی استعدادم را کشف نکرد. سال ۱۳۶۵ در یک مسابقه شعر کلاسیک شرکت کردم و در استان رتبه اول و در کشور هم مقام دوم را به دست آوردم که شروعی بود برای اینکه من بهطور رسمی شعر سرودن را آغاز کنم.»
این معلم در کنار معلمی در امور فرهنگی و ادبی فعالیت مستمر دارد و انجمنهای ادبی تشکیل داده است. وی درباره نتیجهای که دانشآموزان در این انجمنها گرفتهاند گفت: «در این انجمنهای ادبی و شعر دانشآموزانی را در حوزه شعر و نویسندگی تربیت کردم که امروز هر یک از آنها برای خود آموزشگاهی و شاگردانی دارند و در عرصه هنر و ادبیات به تکامل رسیدهاند و توانایی انتقال علم خود را دارند.»
وی به نقش و جایگاه آموزش و پرورش در ایجاد همبستگی و وحدت در جامعه تاکید کرد و گفت: «درباره آموزش و پرورش سخنها گفتهاند و میشود باز هم سخنها گفت. این جمله را با تجربه ۴۰ سال حضور در آموزش و پرورش میگویم که معلمی شغلی است شریف.»
وی گفت: «معلم عاشق کار است و اگر دغدغهای نداشته باشد میتواند دانشآموزانی را تربیت کند که آینده ایران را روشن و درخشان کنند.»
ارسال دیدگاه