بررسی تاریخچه سازمان دانشآموزی استان آذربایجانغربی از بدو تأسیس تاکنون؛
سازمان دانشآموزی، فضایی از اعتماد به نسل جوان و رفاقتهای جذاب است
ارومیه (پانا)-– سازمان دانشآموزی استان آذربایجانغربی از بدو تأسیس تا به امروز فراز و نشیبهای زیادی را به همراه داشتهاست.
سازمان دانشآموزی جمهوریاسلامیایران در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۸ با مصوبه شورایعالیانقلاب فرهنگی به عنوان نهاد عمومی غیردولتی وابسته به وزارت آموزشوپرورش تأسیس شد. توجه به مقوله تربیت اجتماعی در قالب فعالیتهای تشکیلاتی مهمترین هدف این مجموعه در زمان تأسیس بود.
اما فعالیتهای موجود در سازمان و خلاء موجود سیستم آموزشی و پرورشی، خیلی زود سازمان دانش آموزی را به یکی از مهمترین ارکان فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی تربیت سیاسی برنامه های دانش آموزی تبدیل کرد.
سازمان دانش آموزی محل تبلور استعدادهای دانش آموزانی است که هم نظر تحصیلی در یک مقبولیت نسبی قرار داشته و نیم نگاهی به دانشگاههای خوب دارد و هم خیلی زود وارد اجتماع شده و اغلب در حوزه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فعالیت می کند؛ این دانش آموزان همان اعضای تشکل های دانش آموزی و سپس دانشجویی هستند و در سالیان آینده روی میزهای مدیریتی تکیه خواهند زد.
تشکل پیشتازان، شوراهای دانشآموزی، مجلس دانشآموزی، خبرگزاری پانا، مجامع و سایر تشکلهای موجود در سازمان، همان درهای ورودی دانشآموزان به این عرصه هستند.
تاریخچه سازمان دانش آموزی در استان ها نیز شکل جالبی دارد، ابلاغ تشکیل سازمان دانش آموزی در استانها اواخر سال ۷۹ و اوایل سال ۸۰ انجام شد؛ تقی توسلی اولین فرد در سازمان دانشآموزی استان آذربایجان غربی است که حتی قبل از مدیر سازمان استان از سوی مرکز ابلاغ «عامل ذی حساب و مسئول امور مالی سازمان دانش آموزی استان آذربایجان غربی» را گرفته بود.
توسلی در گفت و گو با پانا در خصوص حال و هوای آن روزهای سازمان میگوید:«در آن سالها دولت اصلاحات در روزهای آغازین خود قرار داشت و میخواست سازمانی را که ایجاد کرده به خوبی حمایت کند. افراسیابی معاون پرورشی مدیر کل وقت بود و همزمان حکم رییس سازمان دانشآموزی را هم داشت. وی تقریبا دو سال در این سمت حضور داشت و پس از او مرحوم پورمیرزا ( که چندی پیش به دلیل ابتلا به کرونا دار فانی را وداع گفت) در سمت ریاست سازمان قرار گرفت؛ از آن زمان بود که مسئولیت ها با معاونت پرورشی جدا شد و ریس سازمان در استان ها دیگر معاون پرورشی نبود.»
وی سال های مدیریت پورمیرزا را آغاز دوران خوب سازمان دانشآموزی قلمداد میکند و در این باره عنوان میکند:« اواخر دولت اصلاحات حمایت ها از سازمان به حد زیادی رسید که این مجموعه در یکی از بهترین روزهای خود از نظر مالی و حمایتی قرار داشت؛ دانش آموزانی بسیار فعال و با استعداد در آن سالها توسط سازمان به جامعه معرفی شدند.»
روحینا مجیدی دانش آموز آن سال های فعال در سازمان دانشآموزی استان آذربایجان غربی و خبرگزاری پانا بوده و امروز سمت مدیر روابط عمومی اداره کل راهداری و حمل نقل جاده ای استان آذربایجان غربی را با خود یدک می کشد و در عین حال از روزنامه نگاران برجسته استان نیز به حساب می آید؛ او در گفت و گو با پانا در خصوص سازمان دانش آموزی و حضورش در این مجموعه میگوید:«اولین باری بود که یکی هم سن خودم بهم خانم میگفت، یعنی صدایم میکرد خانمِ ....به نوعی حس بزرگی، حس بودن در جامعه و پذیرش داشتم، تهِ تهِ تهِ حیاط سازمان یک ساختمان با آجرهای سه سانتی خودش را متفاوت از بقیه نشان میداد. استرسِ توام با گنگی و نابلدی داشت، اما برایم شیرین بود.»
مجیدی در این رابطه ادامه میدهد:«از پلههای نسبتا بلندش بالا رفتم، تا رسیدم استرس گرفتم. اولین بار بود به جایی میرفتم که نه مادرم بود و نه هیچ کدام از اولیای مدرسه، حضور نداشتند. منتخب بچه های مدرسه مانکه به نمایندگی از آنها قرار بود در سازمان حضور پیدا کنم،من بودم و دو نفر دیگر شبیه من. هر سه خانم، بقیه هم تک تک آمدند. جمع شدیم و جمع شدیم تا تعدادمان به هفت نفر رسید. همین هفت نفر کافی بودیم تا آقایی قد بلند، شبیه معلم ها کنارمان بیاید، صندلیش را گذاشت پیش ما و گفت: خوش آمدید به خبرگزاری دانش آموزی، شما اولینهای این مجموعه به حساب می آیید، روزهای خوبی را کنار هم خواهیم داشت و همانی شد که گفت.»
دانش آموز آن سال های سازمان دانش آموزی از آن روزهای سازمان می گوید:« با سن و سن سال کم، طبیعی بود گاهی باهم درگیر می شدیم اما یکی مثل آقای پورمیرزا، آقای حسینی و آقای توسلی مهربان بودند که دوباره صلح را بینمان برقرار می کردند، البته همان آقای قدبلند شبیه معلم ها یکی دوماه بعد رفت به ماموریت خارج از کشور و ما را سپرد به یکی خوبتر از خودش، «آقای پور میرزای خدا بیامرز!» یک دفترچه بلند به ما داده بودند، شبیه همینهایی که پرستاران دارند و حال مریض هایشان را مینویسند، همان ورق زدن عمودی آن دفترچه برایم در مدرسه، در جمع دانش آموزان، گهگاهی هم در جلسات بزرگتر و معتبرتری حس غرور به من می داد، به نوعی حس متفاوت بودن از جمع، از خدا که پنهان نیست بعضی وقت ها این دفتر را در مهمانی ها هم دستم داشتم، لوگوی بالای صفحه اش را دوست داشتم، دوست داشتم همه ببینند منم حساب می شوم.»
مجیدی با خنده همراه با حس دلتنگی می گوید: «آن زمان ما از همان دختربچه هایی بودیم که اپل مانتوهایمان کت و کلفت بود و مقنعه تا روی ابرو، کفش های اسپرت و سفید بزرگ و ... می پوشیدیم. بگذریم! دیگر جزئیات را از همین مجمل هم میشود خواند. البته اولین تجربه کار مشترکمان با آقایان بود. تجربه ای متفاوت که اول با خجالت شروع و به شجاعت ختم شد، شجاعت بیان، شجاعت عمل، شجاعت مستقل بودن. حافظه تصویری خوبی دارم، اما امان از حافظه ای که اسم ها را کمتر به خاطر می آورد، ولی پانا و پانایی بودن با تک تک سلول های من عجین شده اند که با بزرگ شدنم برخلاف همیشه، هیچ اسمی، چهره ای و خاطره ای از آن دوران از ذهنم بیرون نرفته است.»
او خودش و هم دوره هایش را اولین های سازمان می خواند و می گوید: «سال ۸۱ بود، لقبمان الان هم اولین های خبرگزاری های پانا است، بماند که ورودی های بعد از ما هم گاهی خودشان را اولین این جمع قشنگ میدانند. حق دارند، خبرگزاری دانش آموزی پانا چیزی نیست که نخواهی خودت را یکی از «ترین» هایش بدانی، ولی تاریخ ما را ثبت کرد که این افتخار را همیشه با خود به همراه داریم؛ همان جا نقطه عطف زندگی خیلی از ماها شد، مسیر زندگی من از همان جا شکل گرفت. شنیدید که می گویند خدا خودش سببش را فراهم می کند؟ پانا، پانای عزیز سببی بود که من و خیلی از دوستان عزیز و هم دوره های خوبم را به جاهایی رساند که بتوانیم به هم تکیه کنیم.»
روحینا ادامه می دهد: «دیوار سازمان و پانا کج نشده. خشت اول پانا را من و شش نفر با کمک اهالی سازمان دانش آموزی گذاشتیم و تا الان این دیوار کج نشده، خم نشده و همچنان بالا می رود، همین خشت روی خشت ها پله ای شد برای موفقیت بچه های پانا؛ ما از پانا رد شدیم و با هم و با همان سن و سال کممان روزنامه خبر ورزشی را کار کردیم، اردو رفتیم، دوره های بسیاری را شرکت کردیم، خودمان برنامه ریزی کردیم، گاهی دو دسته می شدیم برای هم کری میخواندیم، رقابت میکردیم، دفتر زدیم، محتوا تولید کردیم و وارد دنیای بی انتهای رسانه شدیم و امروز من در روابط عمومی راهداری و حمل و نقل جاده ای کوچکترین و ناچیزترین عضو هستم و تمام افتخارم به داشتن هم دوره هایی است که امروز افتخار این مجموعه شدند.»
توسلی که سال ۹۲ به دانشکده فنی منتقل شد اما روزهای پنج شنبه کارهای مالی و حسابداری سازمان را هم انجام می داد و از اواسط سال گذشته یکبار دیگر به سمت مسئول امور عمومی و مالی سازمان منصوب شده و در واقع در همه دوره های سازمان حضور داشته است. او در رابطه با محل های سازمان دانش آموزی می گوید: «سازمان دانش آموزی ابتدا در معاونت پرورشی مستقر بود و بعد به ساختمان اصلی اداره کل منتقل شد و بعد از دو سال به معاونت پرورشی و بعد از چند سال به ساختمان کنونی منتقل شد. البته سال ۹۴ به مدت کوتاهی به یک جای دیگر رفت، اما با حضور عباسزاده، در سمت ریاست سازمان استان به محل کنونی بازگشت.»
او تعصب را نماد سازمان می داند و می گوید: «بیشتر از ۱۰ اردوی ملی و بیشتر از ۱۵ اردوی دیگر را به عنوان سرپرست تجربه کرده ام، نقطه قوت سازمان این بود که همه کارهای سازمان را دانش آموزان انجام می دادند و مسئولیت پذیری را به طور واقعی تجربه می کردند؛ سازمان وجهه مردمی داشت و دانش آموز محور بود و دانش آموزان نسبت به همه فعالیت های آن احساس دین کرده و تعصب داشتند. دیدار رهبری، سفر حج و اردوهای ملی بهترین خاطره من از سازمان دانش آموزی است.»
توسلی یک خاطره جالب از دیدار معلمان نمونه با احمدی نژاد رییس جمهور وقت بیان کرده و تاکید می کند: «به عنوان سرپرست چند نفر از معلمان منتخب استان را به دیدار رییس جمهور وقت یعنی اقای احمدی نژاد بردم، احمدی نژاد در آن دیدار به هر معلم منتخب قول اهدای یک دستگاه پراید را داد، اما تا امروز هیچ خبری از پرایدها نیست، سال ها از آن اتفاق می گذرد، اما برخی معلمان هنوز هم از من پیگیر پرایدهایشان هستند.»
به گفته توسلی بعد از پورمیرزا و با شروع دولت اصولگرا سکان هدایت سازمان دانش آموزی به یک مدیر دلسوز و توانمد دیگر به نام محرم عبداله زاده واگذار شد. در آن سال ها و در دولت احمدی نژاد نگاه چندانی به سازمان دانش آموزی در وزارت آموزش و پرورش وجود نداشت، اما مدیریت با برنامه و خوب سازمان در استان آذربایجان غربی مانع از ضعف سازمان شده و بعلاوه آن توانست موفقیت های بسیاری را نیز کسب کند.»
توسلی در خصوص آن روز ها می گوید: «دوره جهش سازمان و پرورش استعدادهای ناب و البته تربیت خاص فرهنگی و پرورشی اعضای سازمان در دوره ریاست عبداله زاده، فروغ بسیاری داشت و دانش آموزان بسیاری به جامعه در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، رسانه و سیاسی معرفی شدند. البته سفرهای حج عمره دانش آموزی در این زمان رونق خاصی گرفت و صدها نفر از دانش آموزان به واسطه سازمان دانش آموزی راهی خانه خدا شدند و این مهم در ثبات فعالیت های سازمان نقش بسیاری را ایفا می کرد.»
متین منتظمی دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کشور، معاون آموزش و پژوهش سابق خبرگزاری ایسکانیوز در کشور و دبیر گروه سیاسی خبرگزاری آنا که یکی از دانش آموزان عضو سازمان در زمان عبداله زاده بود در گفت و گو با پانا، سازمان دانش آموزی را اینگونه توصیف می کند: «تشکیل و قوام شخصیت یک فرد از دوران نوجوانی او شروع می شود. دورانی که مستقیماً آینده فرد را وارد حوزه اجتماع و جامعه می کند. بلاشک سازمان دانش آموزی یکی از مکان هایی است که نقش تعیین کننده ای در این زمینه ایفا می کند. به جرئت می توانم اذعان کنم که شخصیت کنونی ما در حوزه فعالیت های اجتماعی در سازمان دانش آموزی شکل گرفته است چرا که علاوه بر فضای فعالیت های روتین و تشکیلاتی سازمان دانش آموزی، فضایی از اعتماد به نسل جوان و رفاقت های جذاب ایجاد می شود که همین امروز هم ما بهترین رفقایمان را از سازمان دانش آموزی داریم.»
او اعتماد به سازمان را در وضعیت کنونی جامعه مهم و حیاتی تلقی کرده و عنوان می کند: «اعتماد به نسل جوان همان حلقه مفقوده ای است که رهبر معظم انقلاب بارها به آن تاکید داشته و اگر حمایت ها و اعتمادها به سازمان دانش آموزی به درستی شکل بگیرد؛ جریان عظیم جوانان گام دوم انقلاب اسلامی در بدنه این سازمان تربیت خواهد شد و این همین چیزی است که کشور نیازمند و تشنه آن است.»
منتظمی در رابطه با روزهای خوب و خوش سازمان در زمان فعالیتشان نیز می گوید: «از سال ۸۷ در سازمان دانش آموزی بودم و هنوز هم خودم را جزئی از خانواده سازمان می دانم ؛ در نهایت باید به صراحت بیان کنم که این سازمان دانش آموزی بود که به ما فرصت خودشناسی و خداشناسی داد تا بتوانیم آن چه را که هستیم پیدا کنیم. بدون شک خاطرات، اشک ها و لبخندهایمان در سازمان دانش آموزی از خاطرمان نخواهد رفت.»
پس از عبداله زاده سازمان دانش آموزی به دلیل انتصابات غیر تخصصی و البته سیاسی، سکان هدایت سازمان دانش آموزی به حسین اصغری رسید که به جرأت می توان گفت کم فروغ ترین دوره سازمان دانش آموزی از بدو تأسیس به حساب می آید که مصادف شد با روزهای پایانی دولت اصولگرایی و اتفاقات خاص آن دوران؛ پس از اصغری علی سیفی نیا به سازمان آمد و یک سال به عنوان مدیر در این مجموعه فعالیت کرد و در این زمان کم در تلاش بود تا وضعیت نابه سامان گذشته را بهبود دهد که موفقیت نسبی را هم به دست آورد، اما فاکتور زمان در مقابلش ایستاد و جای خود را به حسین عباس زاده داد.
حاج تقی توسلی که به عقیده نگارنده جعبه سیاه سازمان دانش آموزی استان آذربایجان غربی است در رابطه با دوران ریاست عباس زاده می گوید: «دیگر زمان احیای سازمان دانش آموزی بود و عباس زاده که خود سال ها رییس سازمان دانش آموزی در پیرانشهر و ناحیه ۲ ارومیه بود به خوبی می توانست این امر را محقق سازد، احیای فعالیت های دانش آموزی، حضور دوباره و مستمر دانش آموزان در سازمان، احیای خبرگزاری پانا و البته برنامه ریزی های خاص برای مجلس دانش آموزی و همچنین شکوفایی های اقتصادی از شاخصه های دوران مدیریت وی به حساب می آید.»
رییس سازمان دانش آموزی استان آذربایجان غربی در گفت وگو با پانا می گوید: «زمانی که مدیریت سازمان دانش آموزی به بنده پیشنهاد شد، مدیریت مجموعه امور تربیتی استان را عهده دار بودم، با طی دوران سرپرستی در سازمان در اواخر سال ۹۴ متوجه استعدادهای خاص این مجموعه شدم که پس از آن مدیریت این مجموعه را بر عهده گرفتم.»
حسین عباس زاده در ادامه بیان می کند: «در آن سال ها برای شکوفایی سازمان تلاش هایی انجام شده بود، اما هنوز ردپایی از دانش آموزان در سازمان احساس نمی شد، سازمانی که یک زمانی پاتوق دانش آموزان نخبه فرهنگی و اجتماعی بود، ماه ها طول کشید تا دانش آموزان دوباره در سازمان حضور پیدا کنند و کیفیت به برنامه های این مجموعه بازگردد.»
او به ظرفیت های سازمان دانش آموزی اشاره و آن ها را اینگونه بیان می کند: «اگر توجه ها و حمایت به سازمان دانش آموزی معقول و در حد سازمان باشد، شاید به تنهایی دانش آموزانی متعهد، متخصص، کارآمد، با اعتماد به نفس، مسئولیت پذیر، سخنور و با اخلاق در حوزه های اجتماعی و فرهنگی را تحویل جامعه دهد؛ در این راستا ما به کمک همکارانمان تلاش کردیم تا در مجلس دانش آموزی و در هیئت رییسه مجلس دارای کرسی باشیم که این مهم را طی سه دوره اخیر محقق ساخته ایم، همچنین مربیان پرتلاش تشکیلاتی را دوباره با سازمان آشتی داده و در برنامه ها از ظرفیت آنان بهره مند شدیم. خبرگزاری پانا را هم از نظر سخت افزاری و هم از نظر نرم افزاری ارتقا دادیم و دوره های آموزشی مهم و تأثیرگذاری را در سطح استان و حتی شمالغرب کشور برگزار کردیم، ساماندهی پوشاک مدارس، ساماندهی بوفه های مدارس و همچنین فعالیت در بخش فرهنگی اجتماعی ستاد احیای دریاچه ارومیه علاوه بر فعالیت فرهنگی و اجتماعی ، شکوفایی های اقتصادی را نیز به همراه داشت.»
عباس زاده می گوید: «در حال حاضر حمایت ها از سازمان دانش آموزی هم در اداره کل آموزش و پرورش استان و هم در وزارت آموزش و پرورش و سازمان مرکز در وضعیت خوبی قرار دارد و ثمره آن تربیت دانش آموزان و فعالیت آن ها در یک محیط آرام، مطمئن و پر ظرفیت است.»
سازمان دانش آموزی استان آذربایجان غربی محل تولد و پرورش افرادی چون، علی رزازی، هادی قاضی پور، معصومه و زهرا الهی، روحینا مجیدی، طاهره زینالی، میثم صفری سرای، حمید یوسف زاده، محمود صفری، احسان شرفی، سینا میرزامحمدی، سعید استوان پور، محسن صادقیان، سعید شیخیان، بهراد خاکزاد، زیبا محمدی، شادی غلامی ،شبنم صدق کار، مرتضی حیدری، محمد آقایارلو، توحید اشرف زاده،بهزاد گلستانی، توحید امانی، نعیم تقی زاده، امیر حسین ملازاده، نعیمنه فطانتا، رامین فتح آذر، پیام عزیز و ... است که در حال حاضر هرکدام از این اسامی یک چهره تأثیرگذار در فعالیت های حوزه خود هستند.
ارسال دیدگاه