روایتی جالب از فعالیت معلمان در مبارزه با نظام شاهنشاهی؛
یک معلم مبارز: دانشآموزانی که به تظاهرات میبردم امروز مدیران این کشور هستند
تهران (پانا) - با گذشت بیش از ۴۲ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب و برپایی نظام اسلامی، هر ساله و در ایام دهه مبارک فجر بازگویی برخی خاطرات از دوران مبارزه با نظام ستمشاهی همان شیرینی و طراوت روزهای نخستین را دارد و شیرینتر آنکه این خاطرات از زبان افرادی بیان میشود که خود در این مسیر حضور داشته و آن خاطرات را به وجود آوردهاند.
به گزارش روابط عمومی بسیج فرهنگیان کشور، اقشار مختلفی در راه مبارزه با طاغوت تلاش کردند که همچون زنجیره نظام اسلامی به هم تنیدهاند از کسبه و بازاریان گرفته تا کارگر و کارمند؛ کودک و بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد همه در این مسیر حضور داشتند و چه خونهایی که با ریخته شدن در این راه، بانی تاسیس نظام اسلامی شدند.
در این میان حضور فرهنگیان و معلمان به عنوان پیشقراولان عرصه مبارزه با طاغوت مثالزدنی بود. معلمانی که با روشنگری در بین مردم و هدایتگری دانشآموزان، نسل دوم مبارزان انقلاب اسلامی را تربیت کردند.
یکی از این افراد حاج احمد آقا زمانی فرهنگی بازنشستهای است که تلاشهای فراوانی را در راه انقلاب اسلامی انجام داده است. آقازمانی متولد سال ۱۳۱۵ در تهران است که در سال ۱۳۴۰ به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
وی پیش از آنکه شیفته حضرت امام خمینی (ره) شود رهرو آیت الله بروجردی بود و پس از وفات ایشان، مقلد و گوش به فرمان حضرت امام شد.
وی در ارتباط با بخشی از اقدامات انقلابی خود در سالهای آغازین فعالیت خود بهعنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش میگوید که در ابتدای استخدام در آموزش و پرورش برادرم نیز معلم شد و به همراه او برای تدریس به لاریجان فرستاده شدیم. در سال ابتدایی فعالیتمان انقلاب سفید (انقلاب شاه و مردم) اتفاق افتاد که مبارزاتمان را از همان زمان آغاز کردیم و از مردم میخواستیم تا با آن مقابله کنند چون این اقدام شاه تنها اطاعت از فرمان آمریکا بود.
آقازمانی ادامه داد: پس از دو سال برای ادامه فعالیت به دماوند منتقل شدیم. در سال دوم فعالیت در دماوند، حزبی زیرزمینی برای مبارزه با رژیم ستمشاهی با عنوان حزب ملل اسلامی ایجاد شد که اساسنامه آن مبارزه با دستگاه سلطنت و ایجاد حکومت اسلامی بود و من و برادرم با دعوت عباس دوزدوزانی جذب آن شدیم. پس از مدتی حزب توسط یکی از اعضا لو رفت.
این معلم بازنشسته افزود: از آن زمان میدانستیم که یک روز به سراغ ما هم خواهند آمد تا بالاخره یک روز این اتفاق افتاد و زمانی که در مدرسه بودیم ما را خواستند و به شهربانی دماوند برای بازجویی منتقل کردند. در جریان بازجویی از علت حضور ما در حزب ملل اسلامی پرسیدند که من شجاعانه در پاسخ به آنها گفتم که من مخالف این دستگاهم؛ پس از آن من را به همراه برادرم تحتالحفظ به شهربانی کل منتقل کردند و جداگانه ما را بازجویی کردند.
وی با اشاره به بخشی از جزئیات بازجویی از وی در شهربانی کل بیان کرد که آنجا نیز از من پرسیدند چرا به عضویت حزب ملل اسلامی درآمدی که در پاسخ گفتم ما مسلمانیم و این کشور نیز اسلامی است و به دستور مرجع تقلیدمان موظفیم که با این سیستم مبارزه کنیم.
آقازمانی اذعان کرد: در آنجا از من پرسیدند که آیا میدانی عاقبت مخالفت با شاه چیست، که من در پاسخ گفتم اگر نمیدانستم که به آن وارد نمیشدم. مملکت اسلامی توسط شاهی اداره میشود که به ترویج بیدینی، عرقفروشی و ایجاد محلهای فساد اقدام میکند و اختیار مملکت را به آمریکاییها داده است... دست دوستی به سمت اسرائیلی دراز کرده که ما به حکم مرجع تقلیدمان با آن دشمن هستیم. آنها گفتند ما هم مسلمانیم و با بهاییها مبارزه میکنیم شما هم همین کار را بکنید که در پاسخ به آنها گفتم که این هم بخشی از مبارزات ما است ولی مملکت ما در اختیار بهاییها نیست بلکه در اختیار شاه است.
این فرهنگی بازنشسته با بیان اینکه نحوه پاسخگوییام به سوالات بازجوها، آنها را خسته کرده بود، ادامه داد: صراحت لهجه من باعث شد تا دیگر مرا تهدید نکنند و بلافاصله به زندان شهربانی کل منتقل و تا تشکیل دادگاه نظامی سه ماه در حبس نگه دارند. در دادگاه اول مجدد همین سؤالات را از من پرسیدند که همان پاسخها را به آنها دادم و همین موضوع باعث شد تا به سه سال حبس متهم شوم ولی پس از آن درخواست تجدیدنظر دادم که نتیجه آن در دادگاه دوم این بود که به دلیل اینکه در اظهاراتت صداقت داشتی تبرئه شدی.
وی افزود: از آن زمان به بعد تا انقلاب شکوهمند اسلامی در دبیرستان تدریس کرده و همواره دانشآموزان را به مشارکت در فعالیتهای انقلابی تشویق میکردم و امروز پس از سالها بسیاری از آنها در مشاغل مهم در دستگاههای مختلف مشغول هستند و بعضاً در زمانهایی به ملاقات من هم میآیند و درباره آن روزها با هم به گفتوگو مینشینیم.
آقازمانی عنوان کرد که در زمان انقلاب و پس از آن از کسانی نبودم که به پادگان رفته و اسلحه به دست بگیرم ولی از طرف وزارت آموزش و پرورش به ریاست هیئت متوسطه منطقه ۵ منصوب شدم که در آن زمان موضوع منافقین و گروههای چپی مطرح بود که به مدارس میرفتم و با دانشآموزان درباره انقلاب اسلامی و اینکه دیگر نمیخواهیم زیرسلطه هیچ قدرتی باشیم با آنها صحبت میکردم و پس از استقرار انقلاب هم در مواردی بهعنوان ناظر انتخابات در استانهای مختلف حضور پیدا میکردم.
این معلم بازنشسته در ادامه به راهاندازی تشکیلاتی با عنوان بسیج فرهنگیان اشاره کرد و با تاکید بر لزوم حضور معلمان و فرهنگیان در بسیج مستضعفین گفت: با وجودی که روز به روز هجوم فرهنگی در جامعه اسلامی احساس میشود حضور معلمان در بسیج فرهنگیان میتواند خنثیکننده هجمههای فرهنگی به بدنه دانشآموزان باشد.
وی به کارآیی سازمان بسیج فرهنگیان در ایام شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: حضور فرهنگیان بسیجی در مناطقی که امکان آموزش حتی به صورت مجازی هم وجود ندارد، راهاندازی پویش لبخند رضایت و استفاده از ظرفیت معلمان بسیجی در امر کمکرسانی به دانشآموزان محروم از جمله برنامههای موفقی بود که توسط سازمان بسیج فرهنگیان انجام شد.
این فرهنگی بازنشسته در ادامه در خصوص اینکه چه باید بکنیم که فرهنگ انقلاب در مدارس ما ترویج شود نیز به خبرنگار ما گفت: ترویج فرهنگ انقلاب و آرمانهای آن در مدارس تنها از طریق معلمان امکانپذیر است. در صورتیکه معلمان با تمام وجود انقلاب را قبول داشته باشند میتوانند در این خصوص نقش مهمی را ایفا کنند.
وی ادامه داد: وزارت آموزش و پرورش باید بر روی جذب معلمان معتقد به اسلام و انقلاب توجه کند زیرا زمانیکه دانشآموزان جذب یک معلم میشوند جذب رفتار، کردار و افکار او نیز خواهند شد.
ارسال دیدگاه