برگزاری کارگاه آموزشی «الگوی طراحی فطرت گرایی توحیدی در برنامه ریزی درسی»

تهران (پانا) - اولین کارگاه آموزشی و هم اندیشی مدیران و کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با حضور رئیس سازمان تحت عنوان الگوی طراحی فطرت گرایی توحیدی در برنامه ریزی درسی حوزه های تربیت و یادگیری پنج شنبه ۸ خردادماه در مدرسه تاریخی دارالفنون برگزار شد.

کد مطلب: ۱۰۷۶۸۹۹
لینک کوتاه کپی شد
برگزاری کارگاه آموزشی «الگوی طراحی فطرت گرایی توحیدی در برنامه ریزی درسی»

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، در ابتدا حسن ملکی هدف از برگزاری این کارگاه را آغازی برای حرکت تحولی سازمان در راستای اسناد بالادستی عنوان کرد و گفت: همه ما هدف مشترکی داریم که برای نزدیک شدن به آن هدف مشترک قصد هم‌اندیشی داریم. اگر نگاه ما در عرصه تعلیم و تربیت تحولی است باید باور داشته باشیم که تحول به شرط هم اندیشی به مقصد می رسد.

قبل از ورود به مباحث کارگاه ملکی مطالبی را به عنوان مقدمه علمی مطرح کرد و افزود: اینکه برنامه درسی چیست؟ یا چه تعریفی دارد؟ در تاریخ این علم تعاریف متعددی ارائه شده است. صاحب نظران این رشته از زوایای متعدد به برنامه درسی است نگریسته‌ا‌ند.

مجموعه تعاریف برنامه درسی را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد. دسته اول؛ برنامه درسی را به مثابه محتوا می‌دانند در این نگاه برنامه درسی معادل محتوا است که پشت آن هم ایدئولوژیی قرار دارد و آن ایدئولوژی معتقد است میراث فرهنگی بشر در دل این رشته‌های علمی متراکم شده است و ضمن انتقال علم، میراث فرهنگی هم منتقل می‎شود در این دیدگاه علایق و نیاز دانش آموزان مورد توجه قرار نمی گیرد زیرا اصالت با محتوا و موضوعات است.

دسته دوم برنامه درسی را به مثابه تجربه می دانند که علمدار اصلی آن جان دیویی است. پشتوانه ایدئولوژی این نگاه پیشرفت گرایی است آنچه در این نگاه اصالت دارد تجربه است و علم، شناخت حاصل از تعامل فرد با محیط است. این نگاه مورد علاقه شدید پراگماتیست‌ها است.

دسته سوم از تعاریف برنامه درسی که توسط متأخران ارائه شده است این است که برنامه درسی به مثابه طرح می‌باشد در واقع آن را طرح یادگیری می‌دانند و با این تعریف در برابر ایدئولوژی پیشرفت گرایی موضع گرفته‌اند. در این نگاه معتقدند برنامه درسی نقشه‌ای برای یادگیری است، برنامه درسی وقتی نقشه شد در داخل خود عناصری دارد که در دیدگاه های متعدد این عناصر متفاوت هستند.

با این مقدمه باید بگویم وقتی از فطرت گرایی توحیدی در برنامه درسی گفتگو می‌کنیم از یک عرفی صحبت می کنیم که در تمام برنامه‌های درسی ما باید بروز و ظهور داشته باشند.

در الگوی طراحی برنامه درسی مبتنی بر فطرت که موضوع و عنوان کارگاه ه‌ اندیشی ما است شناخت‌ها، گرایش‌ها و توانایی‌های فطری دانش‌آموز به عنوان مبنای تصمیم‌گیری در خصوص عناصر برنامه درسی می باشند و اهمیت زیادی هم دارند. ساختار الگوی طراحی برنامه درسی مبتنی بر فطرت به مثابه مثلثی است که دارای سه ضلع: گرایش فطری، شناخت فطری و توانایی‌های فطری است. در این نگاه برنامه درسی یک مقوله ایدئولوژی محور است فراموش نشود که برنامه درسی ماهیتاٌ آمیخته به ارزش‌ها و ایدئولوژی محور است برنامه درسی با ایدئولوژی خاصی متولد می‌شود ولی ادامه‌اش با ایدئولوژی‌های متعدد است به همین دلیل ما راست‌قامت و مدلل بیان می‌کنیم که ایدئولوژی دیگری داریم و از برنامه درسی دیگری حرف میزنیم ما یک ایدئولوژی و فلسفه معینی داریم که به ما حق می‌دهد از برنامه درسی مبتنی بر آن صحبت کنیم وقتی از فطرت گرایی توحیدی در برنامه درسی حرف می‌زنیم گفتگوی عجیب و غریب نیست بلکه از یک عرفی حرف میزنیم که در همه ایدئولوژی های برنامه درسی وجود دارد.

برای اینکه برنامه درسی تهیه و تولید کنیم باید کارش در دو سطح انجام گیرد، باید در دو سطح تصمیم‌گیری کنیم تا بتوانیم مدعی شویم که برنامه ریزی درسی می‌کنیم هریک از این دو سطح به هر دلیلی مورد غفلت قرار گیرد کارهای ما ابتر خواهد شد این دو سطح عبارتند از: ۱- سطح عام که ناظر به تصمیم‌گیری در خصوص مبانی ارزشی است. ۲- سطح خاص که ناظر به تصمیم‌گیری تکنیکی و فنی در خصوص برنامه‌ریزی و چگونگی اعمال عناصر برنامه است. این دو سطح در طول هم هستند نه در عرض هم، لذا نوع تصمیم‌گیری در سطح اوّل بر نوع تصمیم‌گیری در سطح دوم تأثیر مستقیم و بی‌واسطه دارد.

ضرورت تعیین تکلیف شفاف در سطح عام هر برنامه درسی در بردارنده طرحی خاص است که در درون آن نهفته می‌باشد. خواه فردِ برنامه‌ریز به طور صریح و آشکار با یکایک عناصر تشکیل دهندة برنامه برخورد کرده باشد و یا این که به طور سطحی تصمیماتی ناسنجیده دربارة برخی عوامل برنامه گرفته باشد. دشواری کار یک گروه برنامه‌ریزی درسی در این است که چگونه « همخوانی درونی » در ساختار برنامه درسی ایجاد کند.

زمانی که برنامه درسی از بالاترین سطح همخوانی برخوردار باشد از بیشترین توان اثرگذاری مطلوب بر دانش‌آموزان برخوردار خواهد بود.

حال سؤال این مطرح می‌شود که:

• در سطح عام به کدام سؤالات پاسخ داده می شود؟

• کدام منبع اطلاعاتی در کانون توجه برنامه ریزی قرار می گیرد؟

• کدام عناصر برنامه درسی و با کدام جهت گیری پذیرفته می شوند؟

• هریک از عناصر منتخب چه ویژگی هایی خواهند داشت؟

به لحاظ تاریخی، سه منبع اصلی اطلاعاتی مربوط به امر برنامه ریزی عبارتند از:

موضوعات درسی مدون، یادگیرنده، جامعه که بنده معتقدم سر منشاء همه منابع فطرت است

• گاهی استفاده ترکیبی از هر سه منبع به منظور دست یابی به یک برنامه درسی متعادل نیز توصیه می شود.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار