طاهره زینالی:

تلنگرى بر حماسه دوم بهمن ١٣٥٧ ارومیه؛نخستین قیام مسلحانه مردم علیه طاغوت

ارومیه (پانا) - دوم بهمن 57 ارومیه میدانگاه نبرد مسلحانه نیروهای مردمی و چماق داران و مزدوران رژیم شاه بود؛ نبردی که در آن به روایت تاریخ برای نخستین بار نیروهای رژیم شاه برای مبارزه با مردم تانک و سلاح‌های سنگین ارتش را به خیابان‌ها آورد.

کد مطلب: ۱۰۰۷۲۹۸
لینک کوتاه کپی شد

هجوم مزدوران و برخی نیروهای ارتش شاهنشاهی و مقاومت مردم با ایجاد سد از درختان چنار، شکستن شیشه بانک‌ها، آتش‌سوزی، درگیری مسلحانه بین نیروهای رژیم پهلوی و انقلابی و درنهایت شلیک توپ به گنبد مسجد اعظم ارومیه، نقطه مشترک خاطرات مردمی است که در آن روزها درصحنه‌های مبارزه علیه استبداد پهلوی حضور فعال داشته‌اند.

اما واقعیت دوم بهمن چه بود و چرا اعتراض و راهپیمایی مردم به هجوم تانک‌های ارتش و به توپ بستن مسجد اعظم انجامید؟

دوم بهمن 57 در ارومیه چه گذشت؟

روایت‌های مختلفی در رابطه با رویداد تاریخی دوم بهمن در ارومیه وجود دارد، دیدگاه‌هایی که بر محور آن می‌توان دوم بهمن ارومیه را از یک رویداد طبیعی آن روزهای کشور تا واقعه‌ای شاخص و منحصربه‌فرد تاریخ انقلاب بارگذاری کرد.

در صفحه 131 کتاب خاطرات مرحوم حجت‌الاسلام‌ حاج شیخ غلامرضا حسنی، با عنوان «آغاز جنگ مسلحانه از مسجد» به بازخوانی رویداد تاریخی دوم بهمن پرداخته‌شده است.

در این کتاب، حادثه دوم بهمن این‌گونه نقل‌شده است که نیروهای انقلابی به رهبری مرحوم حجت‌الاسلام‌ حاج شیخ غلامرضا حسنی، از یک روز قبل، از نقشه هجوم نیروهای رژیم شاه به مسجد اطلاع داشته و خود را برای مبارزه مسلحانه آماده کرده بودند.

حجت‌الاسلام‌ حسنی در این کتاب آورده است: «ما باید از امروز جنگ مسلحانه را آغاز کرده و از نیروهای خود دعوت به عمل‌ آوریم در مسجد اعظم اجتماع کنند و هر کس از مردم اسلحه دارد، به اینجا بیاورد و به ما ملحق شود؛ ما باید مسجد و اطراف آن را سنگربندی نماییم و به‌ این‌ ترتیب در برابر کماندوهای تادندان‌ مسلح شاه مقاومت نشان بدهیم.

هرچه امکانات و تجهیزات بود، در جهت استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم، با تعداد 40 الی 50 نفر افراد مسلح و با حضور انبوه مردم، آماده نبرد شدیم که ناگهان صدای غرش تانک‌ها از دور به گوش رسید، به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند؛ تانک‌های مزدوران، درختان و سایر موانع را شکستند و نزدیک محوطه شدند.

6 تانک بود با تعداد زیادی نیروهای پیاده‌نظام ارتش که آن‌ها را اسکورت می‌کردند، من در پشت‌بام مسجد کنار گنبد قرارگرفته بودم؛ درحالی‌که یک کلاشینکف در دستم بود، می‌خواستم ببینم عکس‌العمل تانک‌ها چه خواهد شد، در همین فکر بودم که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت می‌کرد، یک توپ به سمت من شلیک کرد. گلوله‌ی توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت نمود و از آن طرف گنبد خارج شد؛ در این موقع عده‌ای با لباس شخصی به‌ عنوان «شاه‌دوست» در میان آن‌ها ظاهر شدند و شعار «زنده‌باد شاه و مرگ بر خمینی» سر دادند.

بی‌دریغ ما تانک را به رگبار بستیم، از پایین چند نفر از دوستان بر روی تانک اولی کوکتل مولوتف انداختند که تانک بلافاصله آتش گرفت؛ تانک دومی از پشت سر رسید و ما را به رگبار مسلسل بست.

پشت سر هم تانک سومی، چهارمی، پنجمی و ششمی آمد و بین تقاطع خیابان پهلوی و عسگرآبادی (خیابان امام و بعثت امروز) قرار گرفتند؛ پنج نفری من، رشید، حاج موسی، حاج محمد و یک نفر دیگر که اسمش را فراموش کرده‌ام، چند نفر دیگر هم در بام بانک بودند؛ بقیه‌ی مسلحین به همراه مردم از زمین و اطراف، تانک‌ها را محاصره کردند و مرتب به طرفشان تیراندازی نمودند، به‌طوری‌که زمین‌گیر شدند و مجبور به عقب‌نشینی گردیدند.

در این حماسه تاریخی، دو نفر از مردم شهید و چندین تن دیگر زخمی شدند، تعداد زیادی هم از سربازان و درجه‌داران رژیم کشته و زخمی گردیدند و یک تفنگ ژ-3 هم به غنیمت ما درآمد. با این تفنگ ما دارای دو اسلحه ژ-3 شدیم.

*روایت دیگر از واقعه دوم بهمن ارومیه نیز به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی و بر اساس مستندان ساواک است که این‌گونه روایت شده است:

امروز در ارومیه چماق‌داران طرفدار رژیم پهلوی به تظاهرات مردم یورش بردند که درنتیجه آن ده‌ها تن از طرفین کشته یا مجروح شدند، این حادثه با حمله چماق‌داران به نمازگزارانی که از مسجد اعظم ارومیه خارج می‌شدند آغاز شد.

در پی شروع درگیری میان طرفین، مأموران ارتش، ژاندارمری و شهربانی به نفع چماقداران وارد خیابان‌ها شدند و شروع به تیراندازی به‌سوی مردم کردند. متقابلاً جمعی از مردم که مسلح شده بودند به روی مأموران آتش گشودند و این زد و خورد تا ساعتی ادامه داشت.

روزنامه اطلاعات و آیندگان نوشتند که در جریان این درگیری گنبد مسجد اعظم ارومیه توسط نظامیان به توپ بسته شد، آنان همچنین تصاویر آیات عظام را پاره کردند، به ساختمان دادگستری حمله بردند و شیشه‌های اغلب مغازه‌ها، ادارات و منازل را شکستند.

این حادثه 8 شهید و 18 مجروح از مردم به همراه داشت که از نظامیان نیز طبق اسناد ساواک، یک درجه‌دار و یک سرباز کشته و یک افسر، دو درجه‌دار، دو پاسبان و 9 سرباز مجروح شدند.

بازتاب رسانه‌ای حماسه دوم بهمن 57 ارومیه

عمق درگیری مسلحانه بین نیروهای انقلابی و چماق‌داران و نیروهای نظامی رژیم پهلوی در دوم بهمن 57 به‌اندازه‌ای بود که این رویداد بازتاب رسانه‌ای به خود می‌گیرد و فرمانده لشکر رضائیه (ارومیه) شب همان روز واقعه از رادیوی رضائیه (ارومیه) پیام می‌دهد.

روزنامه اطلاعات نیز صبح روز بعد یعنی سوم بهمن‌ ماه پیام رادیویی فرمانده لشکر ارومیه را به‌عنوان خبری مهم در صفحه نخست خود تیتر می‌کند.

روزنامه اطلاعات در صفحه دوم خود از درگیری روز دوم بهمن 57 ارومیه چنین روایت می‌کند:

"فرمانده لشکر رضائیه: نظامیان تندرو در غیاب من به خیابان‌ها ریخته‌اند."

تیمسار سرلشکر هومان، فرمانده لشکر رضائیه در پیام رادیوئی که از رادیو رضائیه پخش شد، اظهار کرد: عده‌ای از نظامیان تندرو در غیاب وی که در مأموریت بوده به شهر ریخته و اقدام به تیراندازی کرده‌اند.

فرمانده لشکر رضائیه در پیام رادیوئی خود افزود: در این درگیری که یک نظامی کشته و 10 نفر دیگر مجروح شده‌اند، خاطیان به‌ طور قطع تعقیب و مجازات خواهند شد.

در اوج مبارزات مردمی علیه رژیم شاه یعنی 12 روز مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، مطبوعات، حادثه دوم بهمن ارومیه را سوژه‌ای مهم تلقی کرده و با انتشار تصاویر شهدای این رویداد تاریخی، زوایای دیگری از آن را منتشر می‌کنند.

در همین راستا، 9 بهمن‌ماه 57، روزنامه اطلاعات در خبری به آمار شهدای درگیری مسلحانه روز دوم بهمن ارومیه می‌پردازد و با انتشار تصاویری، تعداد شهدا واقعه به توپ بسته شدن مسجد اعظم ارومیه را 5 نفر اعلام می‌کند.

دوم بهمن 57 ارومیه چند شهید داشت؟

باگذشت سالها از رویداد تاریخی دوم بهمن ارومیه، آمار دقیقی از شهدای این واقعه در هیچ سند معتبری منتشر نشده است، 8، 5 و 3 شهید، آمارهای متفاوتی است که گفته می‌شود در دوم بهمن 57 و درگیری مسلحانه و به توپ بسته شدن مسجد اعظم ارومیه، با خون خود نهال پیروزی انقلاب اسلامی را بارور کردند.

نکته قابل‌توجه اینکه، در حال حاضر فقط دو پرونده در رابطه با شهدای دوم بهمن 57 در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان‌غربی موجود است که همین امر بر اهمیت و لزوم واکاوی حادثه دوم بهمن 57 ارومیه می‌افزاید، بنابراین تا فرصت باقی است و افراد مطلع و آگاه (که در متن این حوادث تاریخی حضور داشته‌اند) در قید حیات‌اند، باید نسبت به جمع‌آوری و واقعه‌نگاری تاریخ روزهای خیزش مردم ارومیه علیه نظام پهلوی، اقدام شود.

کارنامه مردود مسئولان استانی و کشوری در قبال حماسه دوم بهمن 57 ارومیه

بازشناسی هویت تاریخی یک ملت، همواره راه آینده را هموارتر کرده و روزهای بهتری را برای نسل‌های آینده ترسیم می‌کند. دوم بهمن 57 که به حماسه به توپ بسته شدن مسجد اعظم ارومیه معروف است، یکی از فرصت‌های جدی برای بازشناسی تاریخ انقلاب اسلامی در این شهر است که متأسفانه تا به امروز، اقدام جدی در راستای شناساندن این رویداد مهم تاریخی در سطح ملی صورت نگرفته است.

البته در سال 89 و پس از 32 سال برای نخستین بار، دفتر تاریخ انقلاب اسلامی در ارومیه ورق خورد و حماسه دوم بهمن و به توپ بسته شدن مسجد اعظم بازخوانی شد.

براساس مصوبه ستاد بزرگداشت دوم بهمن همین سال که در استانداری آذربایجان‌غربی تشکیل شد، برنامه‌های بزرگداشت ایام‌الله دهه فجر در ارومیه از دوم بهمن کلید خورد و سرآغازی برای شناساندن بیشتر حماسه مسجد اعظم ارومیه شد.

تبلیغات محیطی، راه‌اندازی نمایشگاه عکس از واقعه به توپ بسته شدن مسجد ارومیه و مبارزات حجت‌الاسلام‌ حسنی به‌عنوان رهبر مبارزان مردمی، چاپ و توزیع ویژه‌ نامه‌های دوم بهمن در مطبوعات، تولید و پخش برنامه‌های رادیوئی و تلویزیونی از شبکه استانی آذربایجان‌غربی و برگزاری مراسم بزرگداشت حماسه دوم بهمن و تجلیل از حجت‌الاسلام‌ حسنی و خانواده‌های شهدای این رویداد تاریخی، تنها بخشی از کارهای مدنظر مسئولین وقت بود که می توانست خاطرات دوم بهمن 57 را برای مردم ارومیه یادآوری کند.

این مسئولان که معتقد بودند حماسه دوم بهمن به‌عنوان هویت تاریخ انقلاب در ارومیه باید در تقویم ملی به ثبت برسد، در کنار اقدام برای بازخوانی و بازشناسی واقعه دوم بهمن، آزادسازی اطراف مسجد اعظم ارومیه و نام‌گذاری میدان دوم بهمن، ثبت حماسه دوم بهمن در فهرست آثار معنوی کشور، دیدار مردم ارومیه با رهبر معظم انقلاب هم‌زمان با سالروز دوم بهمن را در دستور کار قراردادند که متاسفانه این اقدامات مقطعی، هیچگاه به نتیجه مطلوب نرسید.

باوجود اینکه استاندار وقت به‌عنوان رئیس شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان غربی به‌صورت مستقیم، نامه‌ای به شورای عالی انقلاب فرهنگی و دفتر مقام معظم رهبری نوشت اما به دلیل عدم رعایت روال اداری و فقدان ارائه مستندات کافی، موضوع ثبت حماسه دوم بهمن در تقویم ملی و حتی دیدار مردم ارومیه با رهبر معظم انقلاب در سالروز این حماسه مسلحانه، بی‌نتیجه ماند.

با تغییر دولت و برخی دیگر از مسئولی ارشد استان و وجود تفاوت دیدگاه‌ها نسبت به حماسه دوم بهمن که برخی آن را حماسه تلقی می‌کنند و برخی رویداد تاریخی می‌دانند، پرونده دوم بهمن ارومیه رنگ باخت و به بایگانی رفت.

سازوکار ثبت حماسه دوم بهمن در تقویم ملی

از آنجایی‌ که اقدامات برای ثبت حماسه دوم بهمن 57 ارومیه در تقویم ملی به دلیل شتاب‌زدگی مسئولان و عدم رعایت روال قانونی به نتیجه نرسیده است، باید یادآور شویم پیشنهاد نام‌گذاری مناسبت‌های خاص به شورای‌ فرهنگ عمومی ارائه می‌شود و پس از بررسی و تصویب در آن شورا، به تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و به ‌عنوان روز و مناسبت خاص، حسب مورد، در متن یا ضمیمه تقویم درج می‌شود؛ اما کارشناسان معتقدند که سلسله‌مراتب اداری برای ثبت حماسه دوم بهمن ارومیه رعایت نشده است.

با توجه به اهمیت رویداد دوم بهمن 57 ارومیه که حماسه‌ای تاریخی را در قلب شهر ارومیه حک کرده است، ضروری است مسئولان نسبت به بازشناسی و گردآوری مستندات و تاریخ شفاهی موجود مرتبط با این واقعه، اقدام کنند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار