شیراز (پانا) - باز هم نگاهم را در سقف گچی اتاق جا میگذارم و گوشهایم را میسپارم به صدای گنجشکی که پشت پنجرهی اتاق نشسته و منتظر دانه برنجی از دست من است. هوای اتاق، برای خواندن نماز، سرد و کم نور است، عقربهها ساعت پنج صبح را نشان میدهند و بازهم شروع یک روز تعطیل دیگر!