پشت به دیوار کاهگلی خانه مادر بزرگ نشستهام. بوی عطر کاهگل خیس خورده با عطر رازقی و یاسهای توی باغچه مشامم را نوازش میدهد. شمعدانیهای کنار حوض خانه مادربزرگ با وزش نسیم، تکان می خورند و ماهی قرمز درون حوض، برای دیدن گلهای قشنگ اطراف حوض ، پرش ارتفاع میگیرد. صدای گنجشکها با صدای قل قل سماور مادربزرگ در هم پیچیده، مادربزرگ روی شاهنشین کنار سماور نشسته و با تسبیح در دستش ذ کر می گوید.