علی شکوری‌راد*
کارکرد وعده انتقام سخت
خبر ترور سردار سرافراز وطن شهید قاسم سلیمانی به‌دست نیروهای جنایت‌پیشه امریکا نفس موجب شده است آمیزه‌ای از اندوه، خشم و نگرانی قلب‌ها را بفشارد. رزم دلاورانه قاسم سلیمانی علیه داعشیان خونریز نفس آنها را گرفت و پس از آن آوازه روحیه رزمندگی و توان رزمی او مدت‌ها بود که نفس تجاوزکاران امریکایی را در سینه‌های پر تبختر آنان و هم‌پیمانان منطقه‌ای آنها حبس کرده بود. اما اینک و پس از این اقدام جنایتکارانه امریکا و شهادت او، نفس در سینه جهانیان به شماره افتاده است که واکنش ایران چه خواهد بود. مقام معظم رهبری وعده انتقام سخت داده‌اند و طنین آن در گفتار نظامیان و به‌خصوص فرماندهان سپاه و کسانی که خود را پیرو ولایت می‌نامند تکرار می‌شود.
انتقامجویی، ساده‌ترین و طبیعی‌ترین واکنش نسبت به این جنایت است و شاید نشود آن را نفی و تخطئه کرد اما وعده آن می‌تواند کارکرد دیگری داشته باشد. سردار سلیمانی یک نظامی رشید تمام‌عیار بود. او فارغ از منازعات سیاسی در داخل کشور به‌عنوان یک نظامی در خدمت فرمانده کل قوا بود و در چارچوب استراتژی او نه‌فقط فرماندهی بلکه سربازی می‌کرد. برای یک نظامی این رویکرد کمال محسوب می‌شود و هیچ منتقدی نباید و نمی‌تواند او را به‌خاطر این ویژگی تخطئه کند. علاوه‌بر این شهید سلیمانی یک انسان مردمی، عاطفی و به‌لحاظ خصوصیات فردی برجسته و اسطوره بود. او بنا بر وصیت امام (ره) وارد جناح‌بندی‌های سیاسی نشد و علیه انتخاب مردم موضع نگرفت. به یاد ندارم علیه رهبران محبوب مردم که به حاشیه سیاست‌های اداره کشور رانده شده‌اند، موضع گرفته باشد یا علیه آنها حرفی زده باشد. همین ویژگی‌ها موجب بروز نوعی کاریزما در او شده و او را در زمره شخصیت‌های محبوب کشور قرار داده بود.
تندروها کسانی هستند که بیش از بقیه بر آتش جنگ انتقام‌جویانه می‌دمند. در حالی‌که رهبری نظام از یک‌سو و رییس‌جمهور امریکا از سوی دیگر اعلام کرده‌اند خواهان جنگ نیستند و رهبری حتی تصریح کرده‌اند که جنگ نخواهد شد. اما وضعیت پس از ترور شهید سلیمانی بیش از هر زمان دیگر آبستن بروز جنگ شده است و همین موضوع نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرده است چه آنکه چنین جنگی در صورت وقوع ممکن است از کنترل طرفین خارج شده و دامنه آن به‌شدت گسترش یابد. هم‌زمان با تندروها در داخل تندروهای امریکایی و نیروهای سرنگونی‌طلب وابسته در خارج هر یک رویای خود را در جنگ می‌بینند، به این گمان که آینده از آن آنان خواهد بود! اما خردورزانه‌ترین و دوراندیشانه‌ترین کار همان‌طورکه در بیانیه مرجعیت عالی عراق آمده بود خویشتن‌داری و جلوگیری از شعله‌ور شدن حالت برانگیخته و بحران کنونی است.
این به‌معنی کوتاه آمدن یا صرف‌نظر کردن از انتقام عزتمندانه نیست. دنیا واکنش ایران را نسبت به این جنایت طبیعی می‌داند و تلاش خواهد کرد با رفتارهای مداراجویانه آن را از واکنش تند منصرف کند. باید بدون توجه به هیاهوی تندروها و ترغیب آنها به تعجیل در واکنش، خویشتن‌دارانه بر وعده انتقام سخت تاکید کرد. این وعده برای امریکایی‌ها بسیار نگران‌کننده و فرساینده خواهد بود و آنها را در موضع انفعال نگاه خواهد داشت. چوبی را که حق‌طلبانه و توجیه‌پذیر بالا برده‌ایم تا زمانی‌که بالا نگاه داریم کارکرد خواهد داشت. سردار سلیمانی در زمان حیات خود موجد امنیت برای کشور و مردم بود. ارزش شهادت او در صورتی‌که برای انتقامجویی محض خرج نشود می‌تواند همچنان موجد امنیت و علاوه‌بر آن صلح و رفاه برای کشور و مردم باشد. سردار شهید سلیمانی سرمایه‌ای نمادین برای ملت و کشور است و تا سال‌های سال می‌تواند الگوی جوانان کشور و الهام‌بخش آنان در وارستگی، مردم‌داری، شجاعت و فدایی بودن برای کشور و ملت باشد. این سرمایه نمادین را با عصبیت و عصبانیت و به پای انتقامجویی محض تباه نکنیم.
*دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
منبع: اعتماد
ارسال دیدگاه