گزارشی از مشکلات مردم در استفاده از حمل و نقل عمومی؛

حمل و نقل پایتخت زیر فشار تقاضا

تهران (پانا) - شما خودروی شخصی سوار می‌شوید یا نه؟! علاقه‌مند به استفاده از حمل‌ونقل عمومی هستید: اتوبوس، مترو یا تاکسی؟! اگر جزو هر دسته از این مسافران هستید، درحال حاضر وضعیت حمل‌ونقل عمومی در کلانشهر ۹ میلیونی تهران را چطور می‌بینید؟ آیا جزو آن گروهی هستید که معتقدند بعد از گرانی نرخ سوخت، تمایل آنها به استفاده از مترو و اتوبوس بیشتر شده یا نه همچنان از کمبود اتوبوس و قطارهای شهری گلایه دارید و ترجیحتان این است که از خودروی تک سرنشین استفاده کنید؟

کد مطلب: ۹۸۷۵۱۵
لینک کوتاه کپی شد
حمل و نقل پایتخت زیر فشار تقاضا

به گزارش ایران، رامتین روحی، ساکن بلوار اندرزگو قیطریه است، خودروی شخصی دارد، اما از آنجا که خانه‌اش با محل کارش فاصله زیادی دارد، در هفته تقریباً یک روز در میان از مترو استفاده می‌کند. «البته اگر مجبور نباشم بقیه روزهای هفته هم به‌خاطر بچه کوچکم ترجیح می‌دهم با این وضع آلودگی هوا و گرانی بنزین از مترو استفاده کنم. اما چاره‌ای ندارم. با بچه واقعاً مترو سوار شدن سخت و پر زحمت است.

من فکر می‌کنم مترو تنها وسیله حمل‌ونقل عمومی است که می‌شود روی زمانبندی آن حساب باز کرد. مخصوصاً اگر مدام سوار شوید، می‌توانید برنامه‌ریزی کنید و این برای من خیلی مهم است. من برخلاف کسانی که می‌گویند مترو نسبت به‌ گذشته شلوغ شده، معتقدم که این‌طور نیست، فقط بستگی به زمان سوار شدن دارد و این به خود ما مربوط است تا درست زمانبندی کنیم.» او که معمولاً از خط یک متروی قیطریه استفاده می‌کند، می‌گوید: «البته ایستگاه بهشتی چون بین ایستگاهی است نسبت به قبل خیلی شلوغ و پر سرو صدا‌تر شده، اما با همه این اوصاف ترجیح من بازهم متروست.»
امان از شلوغی‌های کلافه‌کننده مترو
نعیمه شوکتی که به قول خودش یک مترو سوار حرفه‌ای است، از ازدحام بالای جمعیت در مترو به شدت کلافه و ناراضیست، او که معلم دبیرستان است، می‌گوید خودروی شخصی ندارد وگرنه حتی یکبار هم سوار مترو نمی‌شد. بیماری تنفسی دارد و چندین بار در واگن‌های شلوغ که ۵۰درصد آنها هم دستفروش هستند، دچار مشکل شده تا حدی که سریع با اورژانس تماس گرفته‌اند و به بیمارستان منتقل شده است. ساعت شروع کلاس‌هایش صبح زود است و این تداخل ساعات کاری با اداره‌ها موجب شده تا همیشه، نصیبش واگن‌های شلوغ شود. «باورتان نمی‌شود اما از این همه سر‌وصدا، بیماری اعصاب گرفته‌ام.

پا درد هم دارم و هیچ وقت یک صندلی خالی پیدا نمی‌کنم، مگر اینکه جوان‌ترها جایشان را به من بدهند. مگر واگن‌های مترو چقدر ظرفیت دارد که این حجم از مسافر خودشان را با فشار جا می‌دهند؟ البته وضعیت قطارهای بعدی، بدتر است و بازهم باید به زور خودت را جا کنی، اعتراض هم که می‌کنی، می‌گویند پس اینجا چکار می‌کنی، تاکسی سوار شو!»
نعیمه البته مترو را به اتوبوس ترجیح می‌دهد، چون لااقل ترافیک ندارد و به ندرت خراب می‌شود.» در مسیر خیابان فاطمی، اتوبوس‌ها یک درمیان خراب است، بعضی هایشان آنقدر دود می‌کند که نمی‌توان نفس کشید. ایستگاه‌ها هم درب و داغان و خراب شده، در این سرما که نمی‌شود ایستاد. سوار هم که شوی، راننده می‌خواهد هر ۵ دقیقه بایستد و برای هزار تومان، یک مسافر را وسط خیابان سوار کند. شنیده‌ام که می‌خواهند کرایه‌ها را گران کنند، آخر اگر پول داشتیم که اینقدر اذیت نمی‌شدیم.
حریم شخصی در مترو نادیده گرفته می‌شود
فرانک قهرمانی، دانشجوی مددکاری است و هر روز از خودروی شخصی‌اش استفاده می‌کند. خودش می‌گوید حتی اگر مجبور شود هم تاکسی اینترنتی می‌گیرد و سوار مترو و اتوبوس نمی‌شود، چندین بار تجربه برخورد فیزیکی و آزار جنسی داشته و با اینکه در واگن خانم‌ها بوده، باز در کنار یک مرد ایستاده و اذیت شده است. دوستانم هم می‌گویند واگنی که به واگن آقایان چسبیده، وضعیت بدتری دارد، حتی اگر نزدیک هم نباشیم، برخی آقایان با نگاه‌ها و تیکه انداختن‌هایشان، مزاحمت ایجاد می‌کنند :«تأمین هزینه‌های بنزین و لوازم ماشین برایم دشوار است، اما ترجیح می‌دهم امنیت داشته باشم و حریم شخصی‌ام حفظ شود.»
تاکسی‌های خلوت، دربستی‌های شلوغ
علیرضا صادقی، ساکن خیابان نیروی هوایی است: اتوبوس میدان شهدا به ۱۷ شهریور همیشه شلوغ است، تا حدی که جای سوزن انداختن نیست. چون کسی حاضر نمی‌شود سوار تاکسی‌های خطی شود، بنابراین به اتوبوس‌ها هجوم می‌آورند و وضعیت بدتر می‌شود. الان ایستگاه تاکسی‌های سمت میدان شهدا و شهید کلاهدوز نسبت به چند هفته قبل، خلوت‌تر شده. قبلاً امکان نداشت سر خیابان بایستی و خطی‌ها و شخصی‌ها برایت بوق نزنند، اما الان فقط صدای دربست به گوشَت می‌خورد.»
کرایه‌ها افزایش یافته، دروغ نگویید
محل کار رویا کرمانی در خیابان سهروردی است: «مسافربرهای شخصی به راحتی هزار تومان روی کرایه‌ها کشیده‌اند، تابع هیچ قانون و اتحادیه‌ای هم نیستند.من یک مسیر کوتاه را که قبلاً هزار و ۵۰۰ تومان می‌دادم، الان باید ۲ هزار و ۵۰۰ تومان بدهم. همه جا که مترو واتوبوس نیست. بالاخره بعضی مسیرها را باید تاکسی سوار شوی، اما از استرس کرایه‌ها، خسته شده‌ام. برای من که مسیر خانه‌مان غرب تهران است تا به مرکز شهر برسم، روزی ۱۰ هزار تومان آب می‌خورد که اگر بخواهم فقط تاکسی سوار شوم، در خانه بنشینم بهتر است!

الان نرخ تاکسی‌های خطی مترو شهید مفتح تا خیابان ترکمنستان، ۵۰۰ تومان افزایش یافته، بعد هم دروغ می‌گویند که کرایه‌ها اصلاً بالا نرفته! مردم مجبورند وگرنه باید همه را تحریم می‌کردیم. مسئولان می‌گویند که پرایدهای فرسوده را جمع کرده‌اند، اما از هر ۱۰ تاکسی، لااقل ۸ پراید نصیبت می‌شود که یا کلاچشان آسیب دیده و هر از یک متر خاموش می‌شوند یا بخاری‌شان خراب است و از سرما یخ می‌زنی!
پول یارانه‌ها را به مترو و اتوبوس بدهید
منوچهر راد، کارمند یک شرکت خصوصی است. متروی دروازه دولت برایش تبدیل به کابوس شده، «آنقدر این ایستگاه شلوغ و پر همهمه است که چندین بار نزدیک بود از پله برقی سقوط کنم. بعد از گرانی بنزین هم اوضاع بدتر شده. ساعت ۴ و نیم بعدازظهر تا ۷ شب، پیک کار متروست، به حدی که ۵ قطار هم رد می‌شود، ممکن نیست بتوانی سوار شوی. می‌گویند کرایه‌ها افزایش نیافته، اما من قبلاً با شارژ ۱۰ هزار تومانی، دو هفته از مترو و اتوبوس استفاده می‌کردم، اما الان ظرف چند روز کارتم خالی می‌شود.

شهرداری باید قطارها را بیشتر کند، این همه هزینه‌های اضافی برای ساخت بزرگراه و خیابان می‌کنند، به مترو واتوبوس که می‌رسد، پول ندارند! خب به جای این همه یارانه ۵۰ هزار تومانی که با این تورم، دردی را دوا نمی‌کند، مترو و اتوبوس‌ها را سرو سامان دهند. مدیران متأسفانه برای نمایش، سوار دوچرخه و مترو می‌شوند، اما نمی‌توانند حال ما را درک کنند.»
مترو در لندن؛ سریع السیر با دسترسی نامحدود
پیمان قلی‌نژاد که به تازگی از لندن به ایران آمده درباره وضعیت مترو در دو شهر تهران و لندن اینطور توضیح می‌دهد: «فرقی نمی‌کند در شمال شهر زندگی کنی یا جنوب یا حتی غرب و شرق، اگر بخواهی به مقصدت برسی که لااقل ۲ تا ۳ ساعت زمان ببرد، برای پیدا کردن بهترین و کوتاه‌ترین راه ممکن هیچوقت جای نگرانی نیست. در لندن، بزرگ‌ترین شهر با بالاترین آمار شبکه حمل‌ونقل درون شهری فقط کافیست در هر نقطه از این کلانشهر که ایستاده‌اید، سرتان را بچرخانید، قطعاً و بلافاصله تابلوی مترو یا مسیرهای منتهی به آن را پیدا خواهید کرد. متروی لندن به معنای واقعی به «آندرگرند» معروف است، چون از این شهر غول‌پیکر یک دنیای واقعی درزیر زمین جریان دارد.»
او به سابقه ۱۵۰ ساله متروی لندن اشاره می‌کند و می‌گوید: «در لندن صدها ایستگاه، نقاط مختلف شهر را به هم متصل می‌کند، اما همه چیز به‌صورت اتوماتیک است، از خرید بلیت و انتخاب مسیر گرفته تا پیدا کردن مقصد و ایستگاه‌های تعویض خط. قطارهایی که با سرعت سرسام‌آوری پشت سرهم می‌رسند و انبوهی از مسافران را جابه جا می‌کنند، اگرچه در ظاهر ایستگاه‌ها در قعر زمین‌اند و قطارها هم قدیمی بوده و چنگی به دل نمی‌زنند، اما وقتی درست روی یکی از همان صندلی‌های قدیمی می‌نشینید و قطار بعد از چند ایستگاه، مسیرش را از زیر زمین به روی زمین تغییر می‌دهد و از حاشیه رودخانه تیمز عبور می‌کند، لذت می‌برید و بوی کهنگی از یادتان می‌رود. قیمت بلیت هم از ۲ تا ۶ پوند بسته به مسیر متفاوت است، اما با توجه به میانگین حقوق‌ها رقم معقولی است.»
مترو در دبی؛ اینترنت رایگان، صندلی راحت
روشنک داوودی، ساکن دبی است و برای سفر به ایران آمده. او از شلوغی ایستگاه‌های مترو تهران تعجب کرده و برایش عجیب است که چرا نمی‌تواند اینترنت رایگان پیدا کند: «فاصله ایستگاه‌ها در همه نقاط دبی یکسان نیست و در برخی مناطق باید خودرو سوار شوید، اما مترو، خلوت و کاملاً پیشرفته است و در همه نقاط اصلی و مرکزی، ایستگاه دارد، حتی در داخل برخی هتل‌ها! قیمت سفر رفت ۶ درهم است که برای توریست‌ها در مقایسه با هزینه تاکسی بسیار ارزان است و شما در قبال پولی که پرداخت می‌کنید راحت می‌نشینید و اذیت نمی‌شوید.»
تراموا در میلان، با صرفه و در دسترس
امین میرزایی، ساکن شهر میلان ایتالیاست. او همیشه از تراموا برای سفرهای درون شهری استفاده می‌کند. «تراموا در میلان ظاهر تمیز و جدیدی ندارد، اما به شدت طرفدار دارد، چون به همه نقاط حتی اماکن گردشگری هم متصل است. البته مردم اینجا زیاد روی تمیزی تأکید ندارند و برخی وقت‌ها، بوی ادرار و استفراغ هم به مشام می‌رسد که از شب قبل مانده، اما مردم به جای غر زدن، در گوشه دیگر می‌ایستند و گلایه هم نمی‌کنند. اما در تهران مردم مدام ناراضی‌اند. البته هزینه تراموا بسیار ارزان است و برخی گروه‌ها مثل دانش‌آموزان هم رایگان جابه‌جا می‌شوند.
تاکسی‌های خطی خانه‌نشین شده‌اند
مردم می‌گویند نسبت به‌گذشته سخت‌تر تاکسی خطی پیدا می‌کنند، سیف، از راننده تاکسی‌های خطی هم البته حق را به آنها می‌دهد، چرا که به‌ گفته او راننده‌های تاکسی ترجیح می‌دهند در این شرایط به‌جای اینکه ماهیانه مثلاً ۴ میلیون تومان درآمد داشته باشند، دو و نیم میلیون تومان کمتر در بیاورند، اما در عوض هزینه‌های مصرفی‌شان حداقل یک تا یک و نیم میلیون تومان کاهش یابد.

سیف می‌گوید روزانه حداکثر ۲۰۰ هزار تومان درآمد دارد و هفته‌ای تقریباً ۵ روز کار می‌کند که در نهایت می‌شود ۴ میلیون تومان! اما به‌همان نسبت ماهیانه حداقل ۲ میلیون تومان روی دستش خرج می‌ماند که البته هزینه سوخت، قطعه، لوازم و روغن را با هم حساب می‌کند: «ماشین‌های داخلی برعکس خودروهای خارجی از همان روز اول هزینه تراشی می‌کنند، بیشتر هم که استفاده شوند، دچار استهلاک شده و سرطان می‌شوند، پس اگر ترجیحاً کمتر استفاده شوند، خرج کمتری هم دارند.»
حرف‌های «سیف» را «ملکی» هم تأیید می‌کند، او ۷ سال است که راننده خطی مسیر سیدخندان به رسالت است: «بعد از گران شدن سوخت، اغلب ما به سراغ مسافر دربستی می‌رویم، چرا؟ چون حق افزایش کرایه نداریم. هم فحش می‌خوریم و هم بدهکاریم، درحالی‌ که مسافربرهای شخصی تا جایی که می‌توانند نرخ هایشان را بالا می‌برند و مردم هم چاره‌ای ندارند، تاکسی که پیدا نشود، سراغ همین‌ها می‌روند، فشار سوخت شاید مستقیم روی ما باشد، اما در نهایت مردم ضرر می‌کنند، حق هم دارند.

من راننده تاکسی اگر کمتر کار کنم، با افزایش هزینه‌ها بازهم به نفعم است. ماه گذشته دیسک و صفحه را ۷۰۰ هزار تومان عوض کردم، این ماه می‌گوید یک میلیون و ۱۰۰ هزار! تاکسی من که تویوتا نیست، ۱۰ سال آزگار آخ نگوید، ۴ روز هفته، ۵ روز بشود، هزینه‌هایش دو برابر می‌شود، خانه بنشینم به صرفه‌تر است. یادم هست که روز بعد از گران شدن بنزین، همکاران ما حداقل ۲۰ درصد کمتر به خیابان‌ها آمدند، چون معترض بودند، هزینه‌های تاکسی شوخی نیست، در همین مدت قیمت قطعه و لوازم ۱۵ تا ۲۰ درصد بالا رفته! اما نرخ کرایه‌ها یک درصد هم گران نشده!
مسافربرهای شخصی را سر وسامان دهید
رحمانی، راننده تاکسی مسیر ویژه است. دلش همچنان از جولان دادن تاکسی‌های اینترنتی پر است. می‌گوید مسافرها آنقدر که گفته می‌شود کم نیستند، خیلی‌ها از ترس کرایه‌ها به سراغ مترو و اتوبوس می‌روند، ماهم دیگر مثل قبل انگیزه مسافرکشی نداریم. هم از شهرستان، مسافربر شخصی زیاد شده هم هر کس بیکار می‌شود یک ماشین می‌اندازد زیر پایش و دربستی می‌شود. به ما ماهیانه ۱۲۰ لیتر بنزین می‌دهند که خیلی زود تمام می‌شود. مابقی ماه را باید سهمیه آزاد بزنیم، درحالی‌ که اگر اتحادیه برای ما تسهیلات ویژه در نظر بگیرد و بساط این شخصی‌ها را جمع کند، وضعیت فرق می‌کند و مردم هم چندان ناراضی نیستند.
عباس محمدی، ۱۰ سال است که راننده اتوبوس است، می‌گوید که بعد از گرانی سوخت، مردم کمتر تاکسی سوار می‌شوند، این حرف درستی است، لااقل خود من هر روز تجربه می‌کنم، حتی برخی مسافرها نرخ‌ها را که می‌پرسند، پیاده راه می‌افتند و سوار نمی‌شوند یا دنبال اتوبوس می‌دوند و ما دلمان می‌سوزد و می‌ایستیم. اما این روزها آنقدر تعداد مسافران اتوبوس زیاد شده که ما مجبوریم با همین اتوبوس‌های فرسوده، دو شیفت کار کنیم.

من در این ۱۰ سال، این چندمین بار است که می‌بینم اتوبوس‌ها اینقدر شلوغ می‌شود. البته خیلی‌ها مترو سوار می‌شوند، اما بازهم اتوبوس‌ها جای سوار و پیاده شدن ندارند. مردم ناچارند، ما هم درکشان می‌کنیم. این روزها کمتر بگو و مگو می‌کنیم، چون حال همدیگر را خوب می‌فهمیم.
رأفتی، راننده اتوبوس‌های میدان ولیعصر است. او می گوید: «اتوبوس نسبت به جمعیت زیاد نیست، همین‌ها هم فرسوده و خارج از سرویس هستند که هربار تعمیر می‌شوند و دوباره وارد خط می‌شوند. هوا سرد شده، بخاری‌ها اغلب خراب است، گاهی از یک هیتر برای گرم کردن استفاده می‌کنم که می‌دانم خطرناک است و ممکن است کار دستم دهد، ترافیک برایمان اعصاب نمی‌گذارد، کلاچ و پدال زمخت گاز، پدر پاهایمان را در آورده، اما مگر چاره‌ای داریم؟

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار