مصرف دخانیات در نوجوانی از چالش تا بحران
تهران (پانا) - آمارهای گرایش جوانان و نوجوانان به مصرف انواع دخانیات، از سیگار تا قلیان، از مرز چالش گذشته و وارد مرحله بحرانی شده است، مرحلهای که چنین رفتاری قباحت ندارد و فرد از رفتارش دفاع کرده و به شکل علنی هم آن را دنبال میکند؛ این در کنار افزایش شمار مصرف کنندگان دخانیات در گروه سنی ۱۵ تا ۲۰ سال، در هر دو گروه جنسی، دیگر چالش نیست، بحران است.
به پارک که وارد شدم، دلهره داشتم که سوژهای نیابم و دست خالی از تکلیفی که سردبیر مشخص کرده بود به دفتر بازگردم، اما تنها کمی کنکاش کافی بود تا شماری از جوانان و نوجوانانی که تنها یا جمعی به کشیدن سیگار یا قلیان مشغول بودند را بیابم، عددشان بسیار بیشتر از تصورم بود؛ گفت و گو با آنها، بقایای برج عاجی که در ذهنم وجود داشت را فرو ریخت.
به گزارش ایسنا، چشم میداوندی هر گوشه از پارک، مامنی بود برای گروههای دو یا چند نفر از پسران و حتی دختران جوانی که سیگارشان را دود کنند! افرادی که بعضا سن آنها پائینتر از ۱۸ سال بود و کیفهای مدرسه را همراه داشتند!
به سمت گروهی از پسران نوجوان میروم متوجه که میشوند یکی از میانشان، رو به من گفت: اگر برای نصیحت آمدی خودت را خسته نکن.
سیگارش را بالا آرود و ادامه داد: این عشقه، عشق...!
مات میشوم! اما راهم را به سمتشان ادامه میدهم، با لبخند، بی آنکه کلامی بگویم؛ پسر نوجوان در حالیکه کوله پشتیاش را از زمین بر میدارد، مثل یک سیگاری حرفهای، پکی به ته مانده سیگار میزند و آن را دورتر پرتاب کرده و گفت: حالم را خوب میکند!.
زمان می برد تا خودش را معرفی کند، اما اسمش شایان است و شانزده سالگی را تجربه میکند، او ادامه داد: ۱۳ سالی داشتم که اولین سیگار عمرم را کشیدم، خب پدرم هم سیگاری هست، از سیگار او برداشتم؛ خوشم آمد و حالا روزی یکی دو نخی دود میکنم.
تنش بوی زیرسیگاری گرفته، آدامسی از کیفش در آورده و تعارف می کند، بر می دارم. او گفت: روزی نیست که آدم بزرگا نیان و نصیحتمون نکنن، نمیدونم چه ربطی به دیگران داره.
فاطمه زارع کارشناس مسئول دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بهزیستی فارس در گفتوگو با ایسنا در رابطه با سهم پدر و مادر در اعتیاد فرزندانشان، گفت: اصولا پدر و مادر علت را در عوامل بیرونی جستجو میکنند که معمولا این برداشت اولیه آنها از بروز مشکل برای فرزندانشان است، اما پس از مدتی با مشاوره گرفتن و تحلیل مسائل، نقش خود را در آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد تا حدی قبول میکنند، آنگاه پدر و مادر با پذیرش نقش خود اقدماتی را برای رفع مشکل بر میدارند.
شایان خوش صحبت بود، در همان دقایق کوتاه، از هر دری سخنی گفت و گاه گاهی خندید، اما ته حرفها و خندهایش، طعم گسی داشت که به تلخی میزد، انگار مغز بادام تلخی را دندان زده باشی! میان حرفهایش، نگاهی به دوستش انداختم، آرام بود و سربزیر و مدام خاکستر نداشته سیگار را میتکاند و کمتر به آن پک میزد؛ انگار سنگینی نگاهم را حس کرد که سیگار را انداخت و محکم گفت: به خدا خسته شدم، میخواهم نکشم اما نمیشود؛ کاش دوستان راحتم میگذاشتند.
حس مستنطق را پیدا کرده بودم، خوب نبود، حسی خاکستری با بوی نافرم و کش دار قندی که میان آتش افتاده باشد! بحثشان با شایان بالا گرفت و هر دو دمغ روی یکی از صندلیهای پارک نشستند و من ساکت کنارشان قرار گرفتم.
مجتبی گفت: انگار عادت کردهام به سیگار کشیدن، لذت نمیبرم، اوایل حس بزرگی بهم میداد اما حالا اصلا به دلم نیست.
با جدیت ادامه داد: سیگار رو از روی عادت میکشم هیچ لذتی برام نداره؛ نمیدانم که کسی هست که سیگار را دوست داشته باشه؟
شایان محکم پاسخ داد: من. دوست دارم سیگار بکشم، به نکشیدن هم فکر نکردم.
رسایی کارشناس پیشگیری از اعتیاد بهزیستی استان فارس در ارتباط با علل روی آوردن افراد، خصوصا نوجوانان و جوانان به اعتیاد، به ایسنا گفت: علل مختلفی در این موضوع دخیل است که آنها را میتوان به علل فردی، خانوادگی و محیطی تقسیم بندی کرد.
رسایی ادامه داد: این عوامل نسبی است، اما در نهایت علت فردی مهمترین آنها محسوب میشود و ضعف در مهارتهای زندگی، مشکلات روحی و روانی، افسردگی، خود کم بینی، عدم اعتماد به نفس از مهمترین مواردی است که در این دسته قرار دارد.
شایان سیگار دوم را هم تا آخر کشید، حس لذت از این کار را میشد از هر بار که پکی به سیگارش میزد و دود آن را بیرون می داد و تا محو شدن آن را دنبال میکرد، فهمید. حسی که دلت را آوار میکرد و دلشوره به جانت میانداخت.
سکوت را شکستم و گفتم: اینکه سیگار بکشی و از آن هم لذت ببری یعنی مستعد مصرف موادمخدر هستی؟ این آغاز یک راهه بن بسته، تاریک، مثل اینکه یه کوچه نا آشنا را با چشمهای بستی طی کنی!
شایان خنده تلخی کرد و گفت: دوساله دارم سیگار میکشم و با وجودیکه همیشه میشود هر نوع موادی که بخواهی پیدا کنی، اما تمایلی به هیچ چیز دیگر نداشتم؛ لااقل توی همین پارک حشیش و گل هست! اصلا بیا بریم تا با چشم خودت ببینی که همه چیز هست و خیلیها به جای سیگار از آنها مصرف میکنند، ماری، گل ... اسمشون را شاید نشنیدی نه؟
انگار کسی دلم کالبدم را کرده بود تشت رختشویی و مدام رختهای نبوده را چنگ میزد، بی قرار بودم، اینکه یک نوجوان تا این حد را تجربه کرده باشد، چه تحلیلی دارد؟
رسایی، کارشناس بهزیستی استان فارس در این خصوص گفت: فراوانی، سهولت دسترسی و قیمت ارزان مواد مخدر، از عوامل محیطی گرایش افراد خصوصا نوجوانان و جوانان به مواد مخدر محسوب میشود؛ گاه ممکن است فرد نوجوان تمایلی نداشته باشد اما با قرار گرفتن در گروه همسالان استفاده کند چون قدرت نه گفتن ندارند.
این کارشناس پیشگیری از اعتیاد ادامه داد: امروزه سودجویان مواد مخدر را برای همه گروههای سنی از دوز کم توزیع میکنند؛ موادی مثل بی تی که در اشکال مختلف در دسترس کودکان هم قرار میگیرد و از طرفی گل و ماریجونا، از مخدرهایی است که در بین مواد مخدر روانگردان، مصرف آنها بین افراد در سن دبیرستان شیوع بیشتری دارد.
رسایی گفت: متاسفانه مواد صنعتی برخلاف سنتی که جسم را درگیر میکند، بطور مستقیم بر روح و روان نوجوان تاثیر میگذارد که در صورت مصرف طولانی مدت سبب صدمات جبران ناپذیری خواهد شد.
سراغ جمعهای دیگر هم رفتم، یکی دو تا با شایان و بقیه هم تنها، بین آنها بود جمعهای چند نفرهای که سیگارهایشان بوی توتون نمیداد؛ دست به دست میچرخید و هر کدام یک یا چند پکی به آن میزدند و بعد از لحظاتی صدای خندههای رعشه آورشان سقف آسمان پارک را پر میکرد.
از میان جوانها، پسری که هنوز هم رد ریش و سبیل به درستی روی صورتش شکل نگرفته بود، گفت: من که بعد از پیدا شدن سیگار تو جیبم و کشیدهای که از معلم سیگاریام خوردم، مدرسه را بوسیدم و گذاشتم کنار.
او گفت: مدتی از خانواده پنهان کردم، بعد هم که فهمیدند اول رفتند روی مخم، وقتی دیدند که قصد رفتن به مدرسه ندارم، افتادند دنبال یک کار، حالا هم سر کار هستم؛ خوبه دستم توی جیب خودمه؛ البته درس هم می خوانم ولی شبانه.
چشمهایش رنگ خون گرفته بود و بین هر جمله قهقهای چاشنی حرفهایش میکرد؛ دهانش خشک شده بود و مدام از بطری آب برای رفع خشکی دهان کمک میگرفت؛ رنگش پریده بود و قرار نداشت. حرفهایش را نمیه تمام گذاشت و با یکی دو نفر دیگر دور شد...
زارع کارشناس پیشگیری از اعتیاد بهزیستی استان فارس نیز به ایسنا گفت: امروزه برکسی پوشیده نیست که پیشرفت سریع علم و تکنولوژی، قدرت رسانه ها و ماهواره باعث اختلاف نگاه و سلیقه بین جوانان و نوجوانان با والدین و مربیان در خانه و مدرسه و دیگر افراد جامعه شده است، و وقتی صحبت از میانسال ها باشد، نوجوانان برایشان تبدیل به افراد ناشناخته میشوند.
زارع معتقد است که امروزه جامعه آنطور که باید برای نوجوان معرفی نشده است و نیاز به حضور روانشناسان و مشاورانی آگاه و توانمند در مدارس به شدت احساس میشود؛ افرادی که بتوانند با آموزش و ارتقاء آگاهیها از بروز آسیب های اجتماعی پیشگیری کنند.
وی گفت: آموزش و پرورش در دسترس ترین نهادی است که می تواند تاثیرگذار باشد؛ مدارس ما نیاز به مدیرانی دارند که نگاه روانشناسی_ پیشگیرانه داشته باشند.
کارشناس پیشگیری از اعتیاد بهزیستی فارس ادامه داد: امروزه مدرسه نمیتواند تنها جای تحصیل و درس باشد، سلامت روان دانش آموزان اولویت دارد، اما گاهی مدارس خود با رقابت تحصیلی عامل ایجاد و گسترش استرس میشوند.
زارع، تنها راه برون رفت از بحران نوجوانی را اول آگاهی دوم آگاهی سوم آگاهی و در نهایت آموزش به نوجوان و خانواه های آنان دانست و گفت: قاطعانه اعلام میکنم هیچ چیز به اندازه آموزش نمیتواند در پیشگیری از آسیب های نوجوانی مفید باشد.
این کارشناس پیشگیری از اعتیاد ضمن انتقاد از کمبود نیروی ماهر و متخصص در مدارس، گفت: حضور روانشناس به شکل امروزی که عملا فقط کارهای مربوط به هدایت تحصیلی دانش آموزان را به عهده دارند به هیچ عنوان کافی نیست.
امیرعلی، قد بلندی دارد، اما سنش کمتر از ۱۸ سال است و بعد از ترک مدرسه تنها چند ماهی سرگردان بوده و بلاخره به دنبال کار مورد علاقهاش، مکانیکی رفته است. او حالا علاوه بر دوستانی که سر کار برای خودش دست و پا کرده، دوستانی هم دارد که همگی در یک مسیر مشترک هستند؛ سیگار کشیدن به قول خودشان لذت بردن از زندگی!!
با اشاره او به سراغ یک کارواش میروم، پسر جوانی که دستهایش مملو از نقش و نگار است را زود پیدا میکنم، کسی که زمانی هم کلاس امیرعلی بوده و سالهاست دیگر به جای درس خواند در مدرسه، به دل جامعه آمده تا مسائل را تجربه کند.
او کم حرف میزند و موقع حرف زدن هم سیگارش را از کنار لبش بر نمی دارد، مدام دست هایش را به هم می مالد، انگار می خواهد دلنگرانیها و تشویش خود را از مسیر پیش رو، مچاله کند و به دور بیندازد؛ دستها و بدنش را به تقلید از پدر، تتو کرده و تجربه مصرف خیلی چیزها را دارد و حالا هم سیگار جزء کوچکی از مخدرهایی است که او مصرف می کند.
تمایلش برای حرف زدن زیاد نیست، فقط تاکید می کند که اگر ماشین داری بیار تا برایت درست و حسابی تمیز کنم و برق بیندازم! به شرطی که کار هم به کار کشیدنیهایش نداشته باشم.
زارع، کارشناس پیشگیری از اعتیاد بهزیستی فارس گفت: امروزه رسانه سهم عمده ای در فرهنگ سازی و تولید ارزش ایفا میکند. رسانه به بهترین نحو و به روش نرم باورها را تحت تاثیر قرار داده است؛ مثلا نشان میدهند فرد در خانواده مشروبات الکی مصرف میکند و هیچ اتفاق خاصی هم نمی افتد و افراد به زندگی عادی شان میپردازند حتی به موفقیت هایی هم دست پیدا میکنند.
وی گفت: باید بپذیریم جامعه در مرحله گذار است ما با توانمند سازی فرزندان خود باید کاری کنیم که این مرحله با آرامش طی بشود.
رسایی دیگر کارشناس پیشگیری از اعتیاد نیز ضمن نام بردن از اضطراب و دلهره بعنوان "طاعون قرن" بیان کرد: امروز استرس و اضطراب حتی بزرگسالان را به خود دچار کرده است، این در نوجوانی که تحت فشار مسائل شخصیتی و ویژگیهای رشد قرار دارد، بسیار مخربتر خواهد بود.
به گزارش ایسنا، نمیشود آدمها را به حال خود رها کرد؛ نمیتوان بیتفاوت از کنار هر فرد گذشت و به تاثیری که رفتار آدمها بر یکدیگر دارند، بی توجه بود؛ جامعه از تک تک افراد شکل میگیرد و وجود حتی یک بیمار در آن میتواند آثار مختلفی بر دیگر اجزای آن بگذارد.
باید کاری کرد، فراتر از حرف، اولین قدم برای انجام کار بزرگ پذیرش مسئله است؛ باید بپذیریم که آسیبهای اجتماعی، دست اندازهای مسیر رشد و توسعه محسوب میشوند و باید برای هر یک از آنها چارهای اندیشید و با نگاهی عمیق و کارشناسانه اجرایی کرد.
عادی شدن مصرف سیگار در گروههای پائین سنی جامعه و رواج مصرف این ماده اعتیادآور بسیار خطرناک که از آن به عنوان مادر اعتیاد به سایر مخدرها نام برده میشود، مدتهاست که از سطح یک چالش عبور کرده و به مرحله بحرانی رسیده است؛ موضوعی که با نگاه به اطرافمان، به عینه شاهد آن هستیم؛ حضور دختران و پسران جوان و نوجوانی که بی اعتنا به همه قواعد، سیگار دود می کنند.
ارسال دیدگاه