حمید حسینی*
ما، عربستان، امریکا و اوپک
اوپک برخلاف روندی که در دهههای گذشته تجربه کرده، در سالهای اخیر شرایط دشواری را تجربه میکند، زیرا از یک سو نفت مانند گذشته یک کالای استراتژیک و امنیتی بهشمار نمیآید و باتوجه به افزایش ظرفیت، بالا رفتن تکنولوژی و بالا رفتن عرضه، امروز اثرگذاری این کالا در اقتصاد کلان کشورها نسبت به گذشته تغییر کرده است.
از سوی دیگر باتوجه به ورود کشورهای غیرعضو اوپک به بازار صادرات نفت و عرضه قابلتوجه آنها، در بسیاری از تصمیمها، عملا نظر اوپک و تصمیماتش نقض شده است. از این رو در روزهای گذشته، به نظر میرسد سران اوپک پیش از اعلام تصمیمشان برای کاهش تولید، ترجیح دادهاند این موضوع را با کشورهایی مانند روسیه و مکزیک نیز مطرح کنند و از این طریق، تصمیم نهایی خود را به مرحله اجرا برسانند.
در سالهای گذشته روال کار اینطور شده که اوپک صرفا توانسته کف قیمت را مشخص کند، اما این شرایط بازار بوده که سقف قیمت نفت را تعیین کرده و این موضوع از دست سازمان صادرکنندگان نفت خارج شده است. در شرایط فعلی میتوان تصمیم به کاهش عرضه نفت را از سه زاویه مختلف بررسی کرد؛ یکی زاویه کشورهایی مانند عربستانسعودی است.
عربستان باتوجه به اینکه قصد عرضه سهام آرامکو را دارد، در شرایط فعلی به دنبال آن است که تا جای ممکن قیمت نفت را افزایش دهد، زیرا حتی کوچکترین تغییرات نیز میتواند، چند صد میلیارد دلار در سهام آرامکو تاثیر بگذارد. از این رو عربستانسعودی در هفتههای گذشته یکی از اصلیترین کشورهایی بوده که بر لزوم کاهش تولید نفت تاکید دارد و این موضوع را در جلسه اخیر نیز پیگیری کرده است.
در این حوزه، کشوری مانند عراق نیز وجود دارد که بخش قابلتوجهی از منابع اقتصادیاش را از طریق فروش نفت به دست میآورد و هر چند افزایش قیمت نفت به نفعش خواهد بود اما باتوجه به نیاز مبرم به تولید و فروش بیشتر، در ماههای گذشته بعضا بیش از میزان مدنظر اوپک تولید کرده است. زاویه دوم مربوط به کشوری مانند امریکاست.
امریکا باتوجه به موقعیت خاص اقتصادی خود، نسبت به کاهش یا عدم کاهش تولید نفت اوپک نظری خنثی دارد، زیرا در امریکا استخراج و فروش نفت از سوی شرکتهای بخش خصوصی انجام میشود و دولت نه در این فرآیند نقش محوری دارد و نه برای مدیریت اقتصاد خود به منابع حاصل از فروش نفت وابسته است.
از این رو باتوجه به افزایش ظرفیت تولید نفت در امریکا، در صورتی که اوپک رای به کاهش تولید نفت بدهد، شرکتهای امریکایی حاضرند با سودی کم، در این بازار حاضر شوند و افزایش قیمت نفت نیز به نفع آنها خواهد بود و از سوی دیگر در صورت کاهش قیمت نفت نیز آنها از منافع آن بهرهمند میشوند و از اینرو نگاهی ممتنع به این تصمیم دارند.
زاویه سوم مربوط به ایران است. ما به دلیل تحریمهای امریکا، میزان تولید خود را کاهش دادهایم و عملا از سقف درنظر گرفته شده اوپک نیز مقدار کمتری نفت تولید میکنیم. با این وجود برای ما مهم است که در شرایط غیرتحریمی بتوانیم بازار خود را در این بخش حفظ کنیم. برخلاف تصورات برخی کشورها در دوره برجام ایران توانست در مدتی بسیار کوتاه میزان تولید نفت خود را از حدود یک میلیون بشکه نفت در روز به بیش از ۲.۵ میلیون بشکه برساند.
از سوی دیگر هزینه تولید نفت برای ایران پایین است و نزدیکی به بازار، حفظ رابطه با مشتریان سنتی و قدیمی و البته کیفیت نفت ایران باعث شده که در شرایط غیرتحریم ما بتوانیم در مدتی کوتاه بازار خود را احیا کنیم. از اینرو هر چند در شرایط فعلی تصمیم برای کاهش تولید نفت مستقیما روی ایران تاثیر نمیگذارد، اما در نظر داشتن افق بلندمدتتر و بازار ایران در آینده، اهمیت زیادی خواهد داشت.
*فعال اقتصادی بخش خصوصی
منبع: روزنامه اعتماد
ارسال دیدگاه