در گفتوگو با پانا مطرح شد
وحید نیکخواه آزاد: ۱۲ میلیون مخاطب بالقوه سینمای کودک فراموش میشوند
وقتی آموزش و پرورش از سینمای کودک حمایت فعال نکند، تولیدکننده هم لزومی نمیبیند معیارهای آنها را رعایت کند
تهران (پانا) - نیکخواه آزاد فیلمساز کودک معتقد است اگر ۱۲ میلیون دانش آموز حداقل یک بار در سال به سینما بروند ۱۲ میلیون مخاطب بالقوه وجود خواهد داشت که اکنون فراموش شدهاند و باید برای حضور آنها در سینماها فکری کرد.
وحید نیکخواه آزاد فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان، از فعالان سینمای کودک و نوجوان است که در این سالها یا فیلم ساخته، یا تهیهکننده فیلمهای این گروه سنی بوده است. او همچنین در شکلگیری بخشهای دولتی یا نهادهای صنفی این حوزه فعال بوده است.
او از جمله کسانی است که کارش را با کتاب کودک و نوجوان و بهطور ویژه با شعر برای بچهها آغاز کرد، روزنامهنگاری را تجربه کرد، فیلمنامه نوشت و فیلم ساخت، اما در سه دهه اخیر تمرکزش بر سینمای این حوزه بوده است.
نیکخواه آزاد در گفتوگو با پانا از قدمهای مثبتی که در سینمای کودک طی سالهای گذشته در زمینه اکران، موضوع، محتوا و حمایتهای صورت گرفته برداشته شده است او این اقدامات را ناکافی دانسته و خواهان حضور بخش خصوصی در زمینه های مختلف سینمای کودک شده است.
حال سینمای کودک چگونه است؟ به نظر شما نسبت به سالهای اخیر این گونه سینمایی پیشرفتی داشتهاست؟
خوشبختانه طی ۳ سال اخیر قدمهایی به سمت جلو برداشته شده اما اصلا کافی نیست به جرأت میگویم این سالها از لحاظ کمی و کیفی حاصل کاری چندانی نداشتهایم و به آنچه در سینمای کودک می خواستیم نرسیدیم. فاصله بسیار زیادی با آنچه در سینمای کودک باید اتفاق بیفتد داریم.
سه عامل بسیار مهم در تولیدات فیلم کودک و نوجوان وجود دارد، اول سرمایهگذاران ، دوم حامیان و سوم بخش خصوصی هستند. اگر سیاستهای درستی در این زمینه اعمال شود و توسط حامیان شکل اجرایی درستی پیدا کنند باعث جذب بخش خصوصی میشود و اتفاقات مهمی در این زمینه صورت میگیرد. فکر میکنم دو بعد اول به خوبی انجام نشدهاند به همین دلیل شاهد استقبال شایسته از بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در فیلمهای کودک نیستیم.
اوضاع اکران فیلمهای کودک درحال حاضر به چه صورت است؟
قدمهای مثبتی نیز برای اکران فیلمهای کودک برداشته شده است، مثلا همین که هرکدام از سرگروهها موظف شدهاند حداقل یک فیلم را در طول سال اکران کنند امتیازی مثبت محسوب میشود. اکران به شدت تابع تولید است، فیلمی که میسازیم به ما میگوید که بعدا چه اکرانی پیدا خواهد کرد.
فیلمهای ما معطوف به اکران عمومی برای بچهها نیستند، هنوز ترسی در تولیدکنندهها دیده میشود که فکر میکنند اگر میخواهند حاشیه امنی داشته باشند باید دست به عصا راه بروند و آن مقداری که لازم است خرج نکنند، برای همین فیلمها در مرحله اکران به حد متوسط میرسند. اگر فیلمی ۲ میلیارد تومان بفروشد تنها ۸۰۰ میلیون به تهیه کننده میرسد که شاید حتی نصف هزینهای که برای تولید فیلم کرده را هم بازنگرداند.
از دید شما محتوا و موضوع فیلمهای کودک دچار پیشرفت بوده یا پسرفت؟
ما دچار سیر نزولی در زمینه محتوا و موضوع بودهایم، سینمای کودک همیشه به سالم بودن و رعایت اصول اخلاقی مشهور بوده است، فکر میکنم جریانی در سینمای کودک به وجود آمده که نوعی بی تفاوتی نسبت به مضمون در آن وجود دارد. اگر شورای رده بندی سنی را برای صیانت از بچهها راه انداختهایم معلوم نیست بعدا ردهبندی سنی را برای فیلمهای کودکی که تولید خواهند شد رعایت کنیم و همانطور که از مدارس خواسته شده هر دانش آموزش متناسب با سن و سالش در سالن سینما به تماشای فیلم بنشیند.
در بنیاد فارابی با این مسأله روبه رو هستیم که گاهی فیلمنامهای میآید و ما آن را برای کودکان مناسب نمیدانیم اما کارگردان میگوید من که چیزی از شما نخواستهام و شما نیز حمایت چندانی نمیکنید پس خودم میتوانم فیلمم را تولید کنم. در شورای پروانه ساخت نیز نظارت جدی و دقیقی بر مضمون صورت نمیگیرد بنابراین فیلمها ساخته میشوند و درنهایت نیز اکران میشوند. به نوعی این کار بیاعتمادی آموزش و پرورش را به دنبال دارد که حمایت خودشان را در هر حدی که هست قطع کنند، این کار هم زمینه بیاعتمادی را در خانوادهها به وجود میآورد و آنها نیز کودکانشان را فقط صرف اینکه فیلمی که در سینما اکران میشود برای کودکان است به سینما نمیآورند.
به نظرتان نقش آموزش و پرورش در حمایت از فیلمهای کودک و نوجوان چیست؟
آموزش و پرورش نقش بسیار مهمی در حمایت از سینمای کودک و نوجوان میتواند داشته باشد، این وزارت در طول سالها با دادن پروانه حمایت دانش آموزی فیلمهای کودک و نوجوان را یاری داده است. از طرفی بارها با این مساله روبهرو بودهایم که مدارس نسبت به این موضوع بی اهمیت برخورد میکنند و با اینکه فیلم کودک درحال اکران بوده اما بچهها را بردهاند که فیلم بزرگسال ببینند.
بخشی از این تقصیر به تولیدکنندهها بازمیگردد و بخش دیگر به آموزش و پرورش. کاری که آموزش و پرورش انجام میدهد جنبه تشریفاتی دارد اما اگر از بین ۱۲ میلیون دانش آموز به طور متوسط هر کدام یک بار در طول سال به سینما بروند ۱۲ میلیون مخاطب بالقوه خواهیم داشت که اکنون در این زمینه فراموش شده اند. زمانی که آموزش و پرورش از فیلمهای کودک و نوجوان حمایت فعال نمیکند تولیدکننده به خود میگوید چرا باید معیارهای آموزش و پرورش را رعایت کنم و این باعث میشود حجم مضمونی که آموزش و پرورش نیاز دارد بسیار کمتر ساخته شود.
ارسال دیدگاه