دبیر نخستین جشنواره تئاتر آرخه تولد گلاب آدینه را تبریک گفت

این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به حضور این بانوی بزرگوار در میان داوران جشنواره تئاتر آرخه ضمن سپاسگزاری از این همراهی و همدلی نوشت:« امروز روز تولد شماست؛ ضمیر جمعی ریشه در فردیت شما دارد که حالا دیگر به یک جمع متکثر تعلق دارد، شمایی که برای یک ملت هستید. شمایی که در هنر خود را به جایی رسانده‌اید که ما باید در برابرتان کرنش کنیم و در این خجسته زاد روز ۲۲ آبان ۹۸ که شصت و هشتمین سالگرد حضورتان در این جهان رقم می‌خورد، افتخاری است که تولد نخستین جشنواره تئاتر آرخه با حضور و اعتبار شما دارد مزین می‌شود و ما با جان و دل پذیرایتان هستیم که در کنار شما بزرگان ایران زمین رنگ و جلا می‌گیریم.
بانو گلاب آدینه زاد روزتان مبارک باد، و چه افتخاری است که در جشنواره تئاتر آرخه همه شرکت کنندگان به افتخار حضور شما اعتبار دوباره‌ای می‌یابند که در این گردهمایی فرهنگی و هنری آمده‌اند که به نام تئاتر خود را زیباتر کنند و بی شک شما در القای این جهان زیبا و بالنده برای ادامه مسیرشان تاثیرگذار خواهید بود.
مبنای حضورمان در جشنواره تئاتر آرخه همان نیت بزرگوارانه حضرت عشق مولانا، «انسانم آرزوست» بوده است و به رسم این نیت بزرگ همانا حضور شماست که بر ما آشکارتر می‌سازد که چنین هست و چنین شده است و در این گردونه بلند و بی کران هیچ چیزی همین طوری نبوده و نیست.
بانو گلاب آدینه ما که نزدیک به پنج دهه شما را در تئاتر، تلویزیون و سینما دنبال می‌کردیم، حالا در قاب جشنواره آرخه نزدیک‌تر به شما، باز هم شما را دنبال می‌کنیم. شما که دقیق و لطیف هستید و حس مهربانی و عطر مادرانه یتان بر ما آشکار است و همواره زیبایی و لطف انسانی‌تان در این فضای رنگارنگ مثال زدنی است. شما که صراحت بیان دارید و گفتارتان هم مرهم است و هم دوایی که گاه تلخ می‌نماید و در پس خود شیرینی رفتار سالم را بر ما گوشزد می‌کند و در این چند روز همراهی‌تان بسیار نکته‌های ریز و درشت آموخته‌ایم.
چه عالی! که ما امروز در کنار شما این وظیفه را عهده دار شده‌ایم که به نمایندگی از ملت ایران در کنار شما در این شادباش در پوست تن‌هایمان نگنجیم زیراکه بازیگر سلطان شبان، مهمان مامان، یک تکه نان، قصه‌ها، زیر پوست شهر، بانوی اردیبهشت و روسری آبی در کنار ماست. بازیگری که ریشه در تئاتر دارد و از دهۀ ۵۰ در گروه تئاتر پیاده و در کنار استادش مهدی هاشمی دیگر افتخار ایران زمین مسیر بالندگی را پشت سر نهاده است. چه بسا در نخستین کارهای مهمش نقش کوچکی هم در «خاطرات و کابو سهای یک جامه دار از زندگی و مرگ امیر کبیر» کار دکتر علی رفیعی بازی کرده که بعدها در سال ۸۲ به این استاد بزرگ تئاتر با حضور در نمایش «در مصر برف نمی‌بارد» یادآوری می‌کنید که به درستی شاگردی کرده‌اید و حالا عهده دار نقش‌های بزرگ شده‌اید.
بانویی که از همان آغاز نیز آموزه‌هایش را در مقام آموزگار در اختیار دیگر نسل‌های جوانترقرار می‌دهد و در مدرسه هنر و ادبیات صداوسیما بازیگران و بانوان طراز اولی را پرورش می‌دهید که بانوان سیما تیرانداز و پانته آ بهرام نمونه‌های درخشان این دوره‌اند و در این وادی کارگردانی تئاتر را به رسم درست در دو نمایش «مرگ یزدگرد» و سلطان مار از متون استاد بیضایی به تماشا می‌گذارید. سپس «شبی از شبهای طهران» را کار می‌کنید و در همه این نمونه‌های بارز به ساختار و سنت نمایش‌های ایرانی ارج می‌گذارید و این همان شیوه‌ای است که درنگ ما را بیشتر به سوی ایران می‌برد.
بانو گلاب آدینه که از تئاتر هستید، بالندگی‌تان را در همین تئاتر بی چیز در این دو دهۀ اخیر پیش برده‌اید و هر نمونه‌ای از بازی‌های شما همچنان در خاطرۀ جمعی ما ایرانیان می‌ماند و فرقی هم نمی‌کند که برای شهاب حسین پور مستعد بازی کرده باشید و امضایتان «بیوه‌های غمگین سالارجنگ» را ماندگار کرده است و چه برای محمد حاتمی «سه گانۀ اورنگ» را چنان بازی کردید که هنوز هم خاطره خوش ماست و چه حتی برای جلال تهرانی در آن «سیندرلا»ی غریب تلاش کرده‌اید که در آن شیوه دور از خودتان، بازهم کم نگذارید و با بسیار تمرین و مشقت این مهم برای خودتان هموار کنید. چه با حضورتان «خرده خانم» کار کیومرث پوراحمد را سرپا نگه داشتید. چه برای افشین هاشمی بهترین زن سیاه یا مبارک را با در نمایش «شیرهای خان بابا سلطنه» در تاریخ تئاتر ایران آفریدید و اینها نمونه‌های درخشانی است که در کارنامه شما می‌ماند و ما امروز به رسم ادب و افتخار در کنارتان هستیم که برای دقایقی گفته باشیم؛ شما دیگر به ما ملت ایران تعلق دارید و گوشه‌ای از افتخارات گران بهای فرهنگ و هنر این سرزمین کهن خواهید بود.
باز باران ترانه می‌شود
باز دل‌ها سراغتان را می‌گیرد
رد شما را تا همیشه می‌بینیم
بانوی خوش نگار ما
چه باشکوه ست حضورتان
این خجسته زادروز
بانو گلاب آدینه بر ایران ما گل گونه باد!