چند خبر از جشنواره تئاتر فتح خرمشهر
تهران (پانا) - اولین جلسه نقد و بررسی بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر با مدیریت نصرالله قادری و با حضور سعید محبی، جواد روشن و عبدالرضا نصاری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر، اولین جلسه نقد و بررسی جشنواره بیست و دوم با مدیریت نصرالله قادری و با حضور سعید محبی، جواد روشن و عبدالرضا نصاری از منتقدان تئاتر شامگاه سهشنبه، ۱۵ آبان در سالن هتل کاروانسرا برگزار شد.
منتقدان فهیم پشتوانه هنرمندان هستند
قادری در ابتدای این جلسه ضمن خوشامدگویی از دبیر جشنواره به خاطر برگزاری این جلسات تشکر کرد و گفت: دبیران جشنوارههای دیگر به برگزاری جلسات نقد و بررسی اهمیتی نمیدهند، در حالی که برگزاری این نوع جلسات از ضروریات جشنوارههای بینالمللی است.
او ادامه داد: این جلسات را کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار میکند و در این جشنواره میزبان سه نفر از بهترین منتقدان این کانون هستیم.
قادری درباره نقد گفت: منتقد خطرناک، کارش درست کردن ادعانامه است تا بتوانند به راحتی گروه مجری را محاکمه کنند. این از بدترین و خطرناکترین نوع نقد است که هیچ تاثیری بر جامعه هنری، گروه مجری و مخاطب ندارد. منتقدان ما بر پایه فن صحبت خواهند کرد نه سلیقه و نظر شخصی. بنابراین انتظار میرود که کارگردانان هم بدین شیوه به آنان پاسخ دهند.
مدیر جلسات نقد و بررسی تاکید کرد: من هیچ هنرمند مطرحی را در جهان نمیشناسم که بدون پشتوانه یک منتقد فهیم، شناخته شده باشد. امیدوار هستم که دبیران دیگر جشنوارهها هم شهامت حمیدرضا آذرنگ را پیدا کنند.
نمایش «بَرا» از بروجرد
نمایش صحنهای «برا» به کارگردانی پژمان شاهوردی از بروجرد اولین نمایشی بود که در این جلسه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
جواد روشن، کارگردان و منتقد تئاتر با بیان اینکه امیدوار هستیم صحبتهایمان در این جلسات نقد و بررسی کارکرد آموزشی داشته باشد درباره نمایشنامه «بَرا» گفت: در این جنس کارها که کارگردان و نمایشنامهنویس یک نفر هستند، معمولا نمایشنامه تحت تاثیر ایده اجرا قرار میگیرد. در این نمایش هم این اتفاق افتاده است.
او ادامه داد: نمایشنامه چند سوال اصلی را ایجاد میکند، ما در این نمایش با چند داستان از چند شخصیت متفاوت مواجه هستیم که تحت عنوان کلی جنگ، قصههایشان را بازگو میکنند. ولی به نظرم ما نمیتوانیم این داستانها را به خوبی به هم متصل کنیم و با چند نقطه پایان در این نمایش مواجه هستیم.
عبدالرضا نصاری، منتقد تئاتر درباره نمایش «بَرا» گفت: من میخواهم از منظر دیگری به این نمایش نگاه کنم. از منظر جهانبینی که برایمان مشخص نمیشود آیا این نمایش میخواهد درباره جنگ صحبت کند یا زن؟! چراکه حتی یک زن در موجودیت خودش هم خوب شناخته نمیشود که بخواهیم از این نمایش جهانبینی زن را خوب درک کنیم.
او ادامه داد: توضیحات صحنه، یعنی همان عملی که کارگردان برای ما اجرایش کرده برای رساندن چنین مفهومی کافی نیست. یعنی ما نمیدانیم که این نمایش در دفاع از مظلومیت زن در جنگ است یا میخواهد شعارهایی درباره بد بودن جنگ بدهد؟! این مشخص نبودن، آشفتگی و اغتشاش پیش میآورد.
پژمان شاهوردی، کارگردان نمایش «بَرا» با بیان این که با بخشهای زیادی از این صحبتها موافق است گفت: قصه «بَرا» با شخصیتهایی روایت میشود که دارای شخصیتی که باید باشند، نیستند. ولی در مورد این نکته که میگویید تکلیف کار مشخص نیست. به نظرم قرار نیست این نمایش مفهومی را بستهبندی کند و به مخاطب بدهد.
او تاکید کرد: اصلا نمیخواستم وارد جزئیات شوم و اصلا به نظرم این کار شعارزده نیست. چون ما داریم از بدی جنگ میگوییم. در زمان جنگ، در بمبارانی که در شهر من، بروجرد شد یک مدرسه استثنایی از بین رفت. من در مدرسه بغلی بودم و وقتی بعد از بمباران به این مدرسه آمدم، جنازههای دانش آموزان بسیاری را دیدم. از همان سال دوست داشتم درباره این اتفاق نمایشی کار کنم تا تصویری از این اتفاق نشان دهد که مرا ویران کرد. چون خودم اثرات مخرب جنگ را از نزدیک لمس کردم.
نمایش «حال همه ما خوب است» از زنجان
نمایش صحنهای «حال همه ما خوب است» به کارگردانی علیرضا همتیان از زنجان دومین نمایشی بود که در این جلسه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
سعید محبی، منتقد تئاتر درباره نمایش «حال همه ما خوب است» گفت: سالی که آن اتفاق در قصه نمایش میافتاد، زمانی بود که من در آن منطقه سرباز بودم. بنابراین وقتی نمایش اجرا میشد، با آن همذاتپنداری داشتم. ما با یک قصه خطی ساده مواجه هستیم که پیچ و خمهای زیادی ندارد.
او ادامه داد: داستان اصلی ما توسط خردهداستانهایی حمایت میشد که بعضی از آنها میتوانستند این بدنه را حمایت کند و تعداد دیگری این قدرت را نداشتند. این روند در برخی اوقات موجب میشد که داستان کند پیش برود. چون همه بار قصه روی دوش بازیگر بود، راستش را بخواهید من منتظر یک واقعه بزرگتر و آشکارتر بودم تا این وضعیتی که با آن مواجه هستیم را برایمان قابلقبولتر کند.
نصاری درباره تکگویی این نمایش گفت: در متن این نمایش که براساس مونولوگ و واگویی نوشته شده است نیاز به ایجاد نقاطی بود که مخاطب را در طول ۴۰ دقیقه اجرا با خودش بکشاند. چون در طول این مدتی که شخصیت اصلی مونولوگهایی با خودش دارد، اطلاعات خوبی به ما داده نمیشود تا اینکه در پایان از رادیو خبر اتفاق سردشت داده میشود.
همتیان با اشاره به اینکه نگاه کلاسیک به نمایشنامه در «حال همه ما خوب است» وجود دارد گفت: اینجا موقعیتی روایت میشود که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. موقعیتی که کسی بیرون از خانه است و وقتی بازمیگردد میبیند که همهچیز را از دست داده است. او دچار ناباوری میشود. نمیتواند قبول کند که همه اعضای خانوادهاش را از دست داده است.
او ادامه داد: من احساس میکنم این شخصیت در لحظاتی در سکوت و بهت فرو میرود. ولی برای احترام به مخاطب از این سکوتها گذشتیم. در حالی که من این سکوتها را دوست داشتم و ضروری میدانستم.
«نامههایی به دخترم سهراب» از آبادان
نمایش صحنهای «نامههایی به دخترم سهراب» به کارگردانی علی حیدری از آبادان سومین نمایشی بود که در این جلسه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
روشن درباره این نمایش گفت: مخاطب با قواعدی که کارگردان از ابتدا برایش میچیند، شروع به تحلیل مفاهیم نمایش میکند. همه اجزای نمایش «نامههایی به دخترم سهراب» ما را به این سمت میبرد که از خودمان بپرسیم چرا همه چیز این گونه روایت میشود؟! این روایت در کجا شکل میگیرد؟ حتی نام قصه هم برای ما سوال برانگیز است؛ دخترم سهراب.
او ادامه داد: این فرمی که متن برای گفتارش انتخاب کرده است، به نظر من خیلی خیلی تحتتاثیر فضای اجرا قرار گرفته است. به نظر میرسد آمیختگی بین متن و اجرا وجود دارد که باعث شده است خلایی در قصه به وجود بیاید.
سعید محبی ضمن خسته نباشید به گروه اجرایی درباره نمایش «نامههایی به دخترم سهراب» گفت: من بیشتر این اثر را خوانشی مدرن از یک اسطوره دیدم. ما آدمهایی در این نمایش داریم که در طول تاریخ در کنار ما بودهاند ولی اینکه آنها در بحث جنگ دفاع مقدس چه نقشی دارند. مثلا در نظر بگیرید تهمینه، شخصیت اسطورهای با تهیمنه، مادری در جنگ دفاع مقدس چه تفاوتی باهم دارند. ما در شاهنامه ماجرا از دید سهراب میبینیم ولی اینجا از چشم یک زن قصه روایت میشود. من احساس میکردم این مساله برای تماشاگر خوشایند نبود و ملالآور میشد.
حیدری، کارگردان این نمایش درباره نظرات منتقدان جلسه گفت: من اصلا فکرش را نمیکردم که از این منظر به نمایش ما نگاه شود. عنصر جنگ یا عشق بهانهایست برای موضوع نمایش«نامههایی به دخترم سهراب» یعنی تکرار. ما چهار روایت داریم که همه آنها میخواهند تکرار را نشان دهند. ما تمام تلاشمان را کردیم در این تکراری که اتفاق میافتد، تماشاگر خسته نشود.
بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر در بخشهای مسابقه نمایشهای صحنه، مسابقه نمایشهای کوتاه، مسابقه نمایشنامهنویسی و نمایشهای محیطی و میدانی، از ۱۵ تا ۱۹ آبانماه ۱۳۹۸ در منطقه آزاد اروند به دبیری حمیدرضا آذرنگ در حال برگزاری است.
بیان: از زخمهایی بنویسیم که آنها را میشناسیم
کارگاه آموزشی «(زخم درام) یا (درام زخم)» با حضور ساناز بیان، روز پنجشنبه ۱۶ آبان در بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر، کارگاه آموزشی «(زخم درام) یا (درام زخم)» با حضور ساناز بیان، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، در دومین روز از جشنواره بیست و دوم ساعت ۱۰ صبح امروز پنجشنبه ۱۶ آبان در سالن کوچک منطقه آزاد اروند برگزار شد.
بیان در ابتدای این کارگاه از شرکتکنندگان درباره عنوان آن سؤال کرد. شرکتکنندگان نظرشان را درباره «(زخم درام) یا (درام زخم)» عنوان کردند. بیان با اشاره به اینکه چنین عنوانی اصلاً وجود خارجی ندارد توضیح داد: ما قرار است امروز معنا و مفهوم «(زخم درام) یا (درام زخم)» را بسازیم. اگر شرکتکنندگان دیگری در این کارگاه حضور پیدا میکردند، معنا و مفهوم این عنوان تغییر میکرد. چرا که امروز قرار است درباره تجربههای زیسته خودمان صحبت کنیم.
او با اشاره به اینکه جشنواره تئاتر خرمشهر برخواسته از یک اتفاق یا تروماست گفت: نمیخواهم از کلمه زخم استفاده کنم، تروما بهتر است، اما زخم چیست؟ تروما چیست؟ ما آدمها بیشتر از آنچه فکر کنیم درگیر مرزهایمان هستیم، چون به این مرزها نیاز داریم.
بیان عنوان کرد: پوست بدنمان، اولین مرز ما با محیط پیرامون است. چرا از زخمها میترسیم؟! چون شناخت ما را از دنیای پیرامونمان تغییر میدهند. ما امروز در این کارگاه میخواهیم در مورد زخمهای روانمان صحبت کنیم.
او با مطرح کردن این سؤال که چه چیزهایی باعث ایجاد تروما یا زخمهای روان میشود گفت: هر اتفاق بیرونی ناخوشایند و شدیدی میتواند منجر به ایجاد تروما شود؛ از جنگ تا تعرض جنسی. تروما میتواند برای یک فرد اتفاق بیافتد یا برای یک شهر.
بیان تأکید کرد: امروز حتی متوجه شدهاند، اصطلاح موجی شدن منشأ علمی ندارد و بهجای آن باید از اختلال بعد از حادثه استفاده کنند که بعد از وقوع عامل استرسزای بالا برای هر شخصی اتفاق میافتد.
سپس او به شرکتکنندگان برگههای سفیدی داد و از آنها خواست که یکی از زخمهایی عمیق زندگیشان را بدون نوشتن نامشان بنویسند. در بخش بعدی این کارگاه، بیان برخی از این تجربیات زخمی را برای حاضران خواند.
بیان درباره زخمهای زندگی گفت: ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از زخم است. حتی شاید بعد از مدتی نسبت به زخمهای جدید بیتفاوت بشویم. ولی اگر به آثار معروف جهان نگاه کنیم متوجه میشویم که بیشتر براساس یک زخم شکل گرفتهاند.
او ادامه داد: به نظر من تئاتر و درام یعنی زخم داشتن؛ اما چه چیزی باعث میشود که وقتی در یک اثر از زخمی حرف میزنیم، منحصربهفرد به نظر بیایید؟! بینهایت جواب برای این سؤال وجود دارد، ولی هیچچیزی به اندازه صداقت در بیان و اجرای زخمی که میشناسیمش تماشاگر را تحت تأثیر قرار نمیدهد. ما باید در مورد زخمهایی بنویسیم که آنها را بهخوبی میشناسیم.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر با اشاره به اختلال استرسی پس از آسیب روانی (PTSD) گفت: این اختلال یکی از بهترین وضعیتهایی است که میتواند دستمایه نمایش قرار بگیرد.
بیست و دومین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر در بخشهای مسابقه نمایشهای صحنه، مسابقه نمایشهای کوتاه، مسابقه نمایشنامهنویسی و نمایشهای محیطی و میدانی، از ۱۵ تا ۱۹ آبان ماه ۱۳۹۸ در منطقه آزاد اروند به دبیری حمیدرضا آذرنگ در حال برگزاری است.
ارسال دیدگاه