مخترع و ستاره شناس برجسته جهان در جامعه ستاره شناسان بدون مرز آمریکا:
حال دانش آموزانمان را خوب کنیم تا دنیایمان خوب شود
تهران (پانا) - مخترع جوانی که گاهی حساب طرح ها و اختراع هایش از دستش در می رود. کسی که سر و کارش با مورچه ها و امواج صوتی است. دغدغه هایی دارد از جنس دانش آموزی و تفکراتی که به قول خودش پیاده سازی شان می تواند حال دانش آموزان و معلمان را خوب کند. مرتضی چمن آرا، مخترع و کارآفرین و ایده پرداز برجسته، پدر انرژی صوتی و فرایند تولید برق از صوت، در جهان است. مخترعی که در سال ۲۰۱۱ به همراه دوستانش توانست نشان ویژهی طلای جهانی، ۲ نقره و ۱برنز مسابقات جهانی اختراعات ارشمیدس مسکو را کسب کند.
بیشترین شهرتش در زمینه ی تولید برق از صدای مورچه است و توانسته تا ۱۲ ولت از صدای مورچه برق بگیرد. او در سال ۱۳۸۵ توانست صوت در فرکانسهای مختلف، صدای گیاهان و صدای ناشی از واکنشهای هستهای را به برق تبدیل کند. این اختراع در سال ۱۳۸۸ در نمایشگاه بنیاد ملی نخبگان رونمایی شد و به ثبت ملی رسید. باب گفتگو را از چگونگی مخترع شدنش باز می کنم و او با یادی از پدر مرحومش می گوید: ایده ی مخترع شدنم، با گرفتن یک هدیه از پدرم کلید خورد. وقتی پنج ساله بودم، پدرم یک خانه سازی الکترونیک برایم خرید. این وسیله مقدمه ای برای ایده پردازی من شد. کودک میتوانست با این اسباب بازی، یک آزمایشگاه در خانه داشته باشد. به وسیله ی آن، پروژههای مختلفی را در خانه اجرا می کردم و مخترع شدنم از آنجا شروع شد.
چمن آرا از ابتدا شاگرد درس خوان نبوده و با خنده در این باره می گوید: سال اول ابتدایی جزء شاگرد تنبل های کلاس بودم و معدلم ۱۶شد؛ در حالی که اکثر بچه ها ممتاز شدند. من یک شاگرد تنبل در آن زمان بودم؛ اما از خوب حادثه، معلم و مدیری داشتم که تصمیم گرفتند از من نیز به همراه دیگر دانش آموزان ممتاز، تقدیر کنند. آن سال همکلاسی هایم نفهمیدند که معدل پایین داشتم. این لوح تقدیر ساده، باعث شد که من به درس خواندن تشویق شوم و سال سوم دبستان جزء شاگرد ممتازهای مدرسه شوم.
تشویق، عامل پیشرفت دانش آموزان
مرتضی چمن آرا، شناسایی شخصیت دانش آموز را در بهتر شدن روند آموزش بسیار مهم قلمداد می کند و می گوید: رده سنی ۳ تا ۶ سال که دوران قبل از مدرسه است، در شکل گیری شخصیت کودک بسیار حیاتی و مهم است. باید مربیانی در مهد کودک داشته باشیم که از بچه ها تست های آی کیو و ای کیو بگیرند. پس از آن، با شناخت تیپ شخصیتی شان، آن ها را به رشد در زمینه هایی که استعداد دارند تشویق کنند. این به آن معنا نیست که دانش آموزان را دسته بندی کنیم؛ اما اگر میخواهیم چیزی را به دانش آموزان بیاموزیم، باید ظرفیتشان را بسنجیم. چیزی که مورد نیاز دانش آموز نیست و علاقهای به آن ندارد را به اجبار آموزش ندهیم. آموزش و پرورش باید عامل ایجاد انگیزه باشد نه کاهش انگیزه. همچنین دوران دبستان نیز دوره ی مهمی است و نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد. بچهها باید از لحاظ ضریب هوشی بررسی شوند. زمانی هست که کودکان افسرده، گوشه گیر و یا شدیدا بازیگوش میشوند. این رفتارها نباید نادیده گرفته شود و به حساب بخشی از دوران کودکی اشان گذاشته شود. دراین موارد باید ای کیو کنترل و هدایت شود. اگر ما حال دانش آموزان، مربیان، مدرسین و اساتید را خوب کنیم؛ دنیا خوبِ خواهد
شد.
برای رسیدن به دنیایی خوب رفع تکلیفی عمل نکنیم
مدیران اجرایی در حوزهی آموزش و پرورش یک مشکل دارند و آن این است که رفع تکلیفی عمل می کنند؛ یعنی به کارها به چشم یک تکلیفی که باید هر چه زودتر تمام شود نگاه می کنند و به کیفیت آن اهمیت نمی دهند. ما باید کاری را انجام دهیم که جامعه نتیجه ی مثبتش را در ۲۰ سال آینده ببیند. برای مثال از مدیران اجرایی آموزش و پرورش می خواهم که سرفصلهای مخترع پروری، کارآفرین پروری و نخبه پروری را در کتاب های درسی بیاورند.
دانش آموزان ما باید تفاوت را خلق کنند. آموزش و پرورش اولین مجموعه ای است که پس از خانواده با فرزندان این مرز و بوم سر و کار دارد. باید از متخصصین برای آموزش دانش آموزان استفاده شود تا دید دانش آموز نسبت به دنیا تغییر کند و سطحی نگر بار نیایند.
هر کسی در حوزه ی تخصصی خودش مشغول به کار شود
وی می گوید: باید از خودمان سوال کنیم که چرا متخصصان در پژوهشکدههای مختلف، انگیزه ای برای ورود به حیطه ی آموزش و پرورش ندارند؟ چرا آموزش و پرورش محیطی بسته برای خودش ساخته است؟ چرا اگر کسی هم بخواهد کاری کند به او اجازهی کار نمی دهند؟ مشکل حل شدنی است؛ اما زمانی که مدیران اجرایی آموزشی و پرورشی از متخصصین حوزه های خودشان باشند. تا زمانی که در پژوهشکده ها، خود مدیران مخترع نباشند؛ نمیدانند که در حوزه ی اختراعات چه میگذرد. برای مثال؛ طرح من این است که پژوهشکده های آموزش و پرورش یک سایت داشته باشند که دانش آموزان بتوانند ظرف مدت زمان کوتاهی عضو سامانهی پژوهشی آموزش و پرورش شوند. چه خوب می شود اگر یک لوح تقدیر در بدو ورود بگیرند. بگذاریم همهی کودکان و نوجوانان ایرانی بگویند که ما یک لوح تقدیر از پژوهشکده خوارزمی داریم. وقتی همه را تشویق کنیم می توانیم امیدوار باشیم که دانش آموزان علاقه مند در مسیر درستی از مخترع شدن قرار بگیرند.
تشکیل کارگروه کارآفرینی، راهی برای جلوگیری از آسیب های اجتماعی
چمن آرا معتقد است آموزش و پرورش باید یک کارگروه هوشی در حوزهی علمی و کارآفرینی داشته باشد و ادامه می دهد: دانش آموزان ما درگیر آسیب های اجتماعی فراوانی هستند. نیاز داریم در مدارس سامانه جابز و کریر بریج را اجرایی کنیم. این دو سامانه در دانشگاه های بزرگ دنیا مانند ام آی تی و کمبریج پیاده سازی شده است. به این صورت که در این سامانه ها اطلاعات دانش آموزانی که می توانند کارآفرین، مخترع، سرمایه گذار و یا ایده پرداز باشند؛ به صورت بانک اطلاعاتی جمع آوری می شود. نکته مهم این است که قبل از وارد شدن به سامانه های جابز و کریر بریج، باید سوالاتی از خود دانش آموز و خانوادهشان بپرسیم. اول این که دانش آموز چه توانایی هایی دارد؟ دوم برای پیشبرد توانایی های خود چه کاری را پیشنهاد می کنید؟ سوم چه نیازی دارید؟ و سوال آخر برای رفع نیازتان چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟ تمام این اطلاعات در مدرسه و در سامانه جابز به یک بانک اطلاعاتی تبدیل می شود. ما مجموعه اطلاعاتی از دانش آموزان مدرسه پیدا می کنیم و توانایی ها را می سنجیم. این اطلاعات از طریق مدرسه به منطقه می رسد و منطقه که سامانه کریر بریج را در این سامانه مدیران، نیاز
را به توانایی می رسانند؛ مثلاً دانش آموزی از مدرسه ایکس، ایده ای ناب در زمینه ی کارآفرینی دارد که اگر این ایده تشویق شود می تواند به یک مخترع و یا کارآفرین تبدیل شود و یا در کمترین میزان این دانش آموز در درس هایش پیشرفت خواهد کرد. زمانی که منطقه این ایده را دریافت می کند، آن را به سرمایه گذار در مدرسه خودش می رساند و نیاز کودک در همین سن به سرمایه گذار میرسد.
وی می افزاید: زمانی که سامانه جابز و کریر بریج در میان باشد، اعتماد را به وجود می آورد. می پرسید چه اعتمادی؟ پاسخ این است، زمانی وجود دارد که کودک ما ایدهای در ذهن دارد و شرکتی هم برای سرمایه گذاری وجود دارد. ایده ی کودک از طریق مدرسه مطرح می شود و سرمایه گذار ایده را ساپورت مالی می کند. یا کودکی در حیطه ای علاقه مند به کارورزی است، این علاقه مندی با توجه به تست های آی کیو و ای کیو از طریق مدرسه شناسایی شده و دانش آموز را به محل کارورزی وصل می کند. در نتیجه این سامانه ها باعث میشود کارورزی نیز در کشور رشد پیدا کند. همچنین به واسطه ی حضور مدرسه در این میان، اعتمادی دو طرفه بین خانواده و مجموعه های سرمایه گذار و مجموعه هایی که نیاز به کارورز دارند شکل می گیرد.
خشنودی بنده ی خدا خشنودی خود خداست
چمن آرا با بی مهری هایی که دیده ناامید نمی شود و می گوید: نامه های زیادی به آموزش و پرورش مبنی بر پیاده سازی سامانه های جابز و کریر بریج ارسال کرده ام؛ اما پاسخی دریافت نکرده ام. این بی مهری ها، من را از کوشش برای فرزندان این سرزمین ناامید نمی کند. من بعنوان یک مخترع ایرانی، از این که دانش آموزان مستعد ما، در مسیر درستی از پیشرفت قرار نمی گیرند و به خوبی استعداد یابی نمی شوند، بسیار دل آزرده می شوم؛ اما دست از تلاش بر نمی دارم. امروزه آسیب های اجتماعی، گریبان گیر بسیاری از دانش آموزان شده؛ اما با قرار دادن توانایی های آن ها در مسیر درست، می توانیم از بروز خیلی از آسیب های اجتماعی جلوگیری کنیم. می خواهم در مدارس کم برخوردار، دانش آموزان مستعد شناسایی شوند و به آنها در جهت رسیدن به اهدافشان کمک شوند.
چمن آرا جمله ای دارد که دوستانش وی را با آن جمله می شناسند: خشنودی بنده ی خدا خشنودی خود خداست، بیایید بخشی از شادمانی پروردگار مهر بر روی کره زمین باشیم. برای رسیدن به همین جمله ی کوتاه کافی است متفاوت عمل کنیم و هر روزمان با روز قبل متفاوت باشد. اگر تفاوت را ایجاد کنیم حال معلمان و اساتید و دانش آموزان خوب میشود. اگر به دید خدمت عمل کنیم خداوند به همه یاری خواهد رساند.
ارسال دیدگاه