بررسی علل اجتماعی و روانی اقبال جامعه به جراحی زیبایی
تهران (پانا) - در فیلمها افرادی با چهره فتوژنیک ایفای نقش میکنند، در تبلیغات محیطی و معابر، در مجلات و روزنامهها افرادی با داشتن ویژگیهای خاص در چهره، کالاها و خدمات را تبلیغ میکنند و این مسئله بهصورت هوشیار و ناهوشیار در فرد درونی میشود که زیبایی یعنی مطابقت با همین تصویر ارائه شده در رسانهها.
بهگزارش ایسنا، اگر با چشم بسته در سالن انتظار یکی از مطبهایِ جراحیِ زیبایی بنشینید، حتماً هراسان میشوید که خدایا! این کدام بیماریست که یکباره به جان این جامعه افتاده است؛ جای هراس هم دارد، این "تب زیبائیست" و بسیاری از این افراد میخواهند با تزریق و تیغ، از تَوّهم "خود زشت پنداری" رها شوند.
علم پزشکی میگوید "تب" بیماری نیست؛ بلکه علامت و هشداری از وجود بیماری است و باید کنترل شود تا فرد را دچار تشنج نکند.
تب زیبایی هم مانند تب جسمی، نشان از وجود یک عفونت و بیماری در نظام فکری-تربیتی جامعه دارد که اگر کنترل و اصلاح نشود، منجربه تشنج فرهنگی میشود.
روزی آمارِ رو به افزایشِ جراحی بینی با همه تردیدها درباره عوارض جسمی و اجتماعی آن، نگرانکننده بود اما اکنون این آمار با حفظ سهم خود، عملهای زیبایی در سایر قسمتهای بدن را به خود اضافه کرده است.
علیرضا آقایوسفی درباره علل اجتماعی و روانی اقبال جامعه به جراحی زیبایی گفت: نظام تربیتی و پرورشی در کشور ما مهمترین عامل در ایجاد این پدیده اجتماعی است.
او با اشاره به تاثیر مظاهر شنیداری و دیداری در افراد جامعه ادامه داد: نظام تربیتی در کشورهای مختلف، بر اساس استعدادها و علایق افراد، شکوفایی و بُروزهای متفاوت و متنوعی از آنها میخواهد؛ اما در کشور ما بر خلاف شعارهای اسلامی و معنوی، سینما، رسانههای دیداری و نوشتاری، همه و همه "انسان بدون نقص" در جنبه چهره و جسم را تبلیغ و ترویج میکنند و چون این موضوع وجود خارجی ندارد و انسان بدون نقص و کمبود وجود ندارد، عملهای زیبایی به افراد تحمیل میشود.
این مولف حوزه روانشناسی تصریح کرد: در فیلمها افرادی با چهره فتوژنیک ایفای نقش میکنند؛ در تبلیغات محیطی و معابر، در مجلات و روزنامهها افرادی با داشتن ویژگیهای خاص در چهره، کالاها و خدمات را تبلیغ میکنند و این مسئله بهصورت هوشیار و ناهوشیار در فرد درونی میشود که زیبایی یعنی مطابقت با همین تصویر ارائه شده در رسانهها.
این عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: وقتی معیارهای زیبایی شناختی در ذهن افراد جامعه درونی شد، فضای مجازی کشور هم به فضایی مانند شهر عروسکها و آدمهای غیر واقعی و مصنوعی تبدیل میشود که همه شبیه به هم و در یک قالب جسمی و چهرهای هستند.
او معتقد است: اگر نظام تربیتی یک کشور که همه جوانب اجتماعی، آموزشی و رسانهای در آن دخیل هستند، ارزش انسانها را با معیار خلاقیت، کارآمدی، نوع دوستی و جنبههای انسانی معرفی کند بدون شک، ارزشهای صحیح در جامعه شکل میگیرد و افراد آن جامعه به جای پرداختن افراطی به ظاهر و صورت، در پی اصلاح نقصهای ضد انسانی و اعتلای سیرت خود برمیآیند.
آقایوسفی افزود: زیبایی به معنای واقعی، آن است که آدمها از نظر جسمی رنگارنگ، متنوع و متفاوت باشند، همانطور که از نظر ژنتیکی و در علائق و استعدادها متفاوتند و اگر نظام تربیتی به این سمت سوق پیدا کند باعث شکوفایی افراد و پیشرفت کشور میشود.
او ادامه داد: نظام تربیتی کشور ما نهتنها در زمینههای زیبایی شناختی جسمی بلکه در همه مسائل میخواهد آدمها یکدست و در یک قالب باشند؛ چنانچه میبینیم که در سریالهای تلویزیونی، لهجه و گویش قالب، زبان معیار و گویش رسانهای است و این، هشیار و ناهشیار به فرد القا میکند که اگر یک ترک، عرب، روستایی و ... به گویش یا زبان خود صحبت کند باید شرمنده باشد.
بازرس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور گفت: من به دختران و زنان جامعه خرده نمیگیریم که چرا به جراحی و خودآرایی تا این حد بها میدهند، چرا که رفتار و انتخاب آنها، برآیند نظام تربیتی و بستر فرهنگی جامعه است.
آقایوسفی در پایان گفت: مسیر چنین نظام تربیتی، از ارزشهای مبتنیبر سلامت روان فاصله دارد و مردم را به ناکجا آباد میبرد و این اِشکال بنیادین در نظام تربیتی ما، بهتر است توسط رسانهها، آموزش و پرورش، خانوادهها و سخنوران اصلاح شود.
ارسال دیدگاه