مهرداد خدیر*

فیلم مولانا، مثل سیگار و بهره بانکی

وزیر فرهنگ ضمن احترام به نظر دو تن از مراجع دربارۀ سریالی دربارۀ شمس و مولانا گفته مسیر قانونی طی می شود. به این بهانه مثال هایی آورده ایم.

کد مطلب: ۹۵۶۶۹۲
لینک کوتاه کپی شد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به برخی حواشی تولید و فیلم سینمایی «مست عشق» - دربارۀ زندگی شمس و مولانا- و با اشاره به فتواهای آقایان مکارم شیرازی و نوری همدانی گفته است: «به صورت طبیعی مسیر استفتا از مراجع تقلید مسیر کسب نظر آنهاست و طبعا این نظرات نیز قابل احترام است، اما قوانین کشور مسیر خود را طی می‌کند.»

سخنان آقای صالحی را می‌توان به این معنی دانست که نظرات مراجع تقلید جای مقررات و قوانین را نمی‌گیرد و البته برای مقلدان آنان لازم‌الاتّباع است و اهمیت این موضع‌گیری را هنگامی بیشتر درمی‌یابیم که بدانیم او معمولا از ابراز نظرات صریحی این گونه می‌پرهیزد و ترجیح می‌دهد هر گونه تنش را از فضای هنری و فرهنگی دور کند تا آسیب کمتری متوجه اهل فرهنگ و هنر شود.

بارها و به بهانه‌های مختلف و آخرین مرتبه در قضیه ورود زنان به ورزشگاه‌ها این قلم نوشته است که فتوای مراجع برای مقلدین آنان الزام‌آور است و جای قانون جمهوری اسلامی ایران را نمی‌گیرد.

مشهورترین مثال در این باره نیز اعلام حرام بودن سیگار است. فتوای آیت‌الله مکارم اما نه موجب تعطیل شرکت سوددِهِ دخانیات شد نه باعث توقف عرضۀ سیگار و همچنان برابر آمار، ۱۳ میلیون ایرانی روزانه از دو نخ تا دو پاکت سیگار، دود می کنند.

مقلدین آیت‌الله مکارم البته به قاعده سیگارهای خود را خاموش کرده‌اند اما آن فتوا که چند روز قبل شانزدهمین سالگرد صدور آن بود تولید و فروش سیگار را متوقف نکرد تازه توجیه جدی سلامت و تن درستی هم داشت.

مثال دیگر بهره بانکی است. فتوای مراجع اما نه مانع پرداخت سود بانکی شده نه دریافت آن در حالی که همواره انتقادات جدی در این باره مطرح می کنند اما نه بانکی تعطیل شده و نه دریافت و پرداخت سود بانکی متوقف شده است. با این حال برخی کارگزاری های بورس از تبادل سهام‌های بانکی خودداری می کنند.

اگر قانون بخواهد تابع نظرات متنوع مراجع باشد ناگزیر خواهند بود برای زوجی که ازدواج آنها شرعی اما غیر قانونی است شناسنامه صادر کنند و این مثال ها فراوان‌اند.

از این رو می توان گفت فتوای حرام بودن سیگار و ادامه فعالیت شرکت دخانیات به عرصه های دیگر نیز قابل تعمیم است.

برخی از آثار دکتر علی شریعتی هم از نظر بعضی از آقایان تکفیر می شود اما نام او بر تارک یکی از مشهورترین خیابان های تهران نشسته است.

دلیل اختلاف بر سر این است که مراجع سنتی همۀ امور را با فقه محک می زنند. حال آن که ساحَت های دیگری چون عرفان، ادبیات و فلسفه هم وجود دارند.

نگاهی که شمس و مولانا را بر نمی تابد طبعا نباید نظر مثبتی به شیخ بهایی داشته باشد که بارها مولانا را ستوده است یا به ملاصدرا که به ابن عربی و مولوی استناد می کرده یا به فیض کاشانی که «لب لباب مثنوی» را گرد آورده یا ملاهادی سبزواری که بر مثنوی تفسیر نوشته و در روزگار ما امام خمینی که از محی الدین ابن عربی به نیکی یاد می کرد و در نامۀ مشهور به میخاییل گورباچوف آخرین رهبر اتحاد شوروی تئوریسین های حزب کمونیست را به آشنایی با ابن عربی فراخواند تا کام شان از معنویت شیرین شود.

نباید انتظار داشته باشیم فقه و ادبیات و فلسفه و عرفان به طور کامل هم پوشانی داشته باشند و اختلافات طبیعی است چون از منظرهای مختلف می نگرند و فراموش نکرده‌ایم در سال اول جمهوری اسلامی حتی تفسیر قرآن امام خمینی هم تحمل نشد.

تفسیر امام بیشتر عرفانی بود و بارها می گفتند «سرّ است، سرّ است». رهبر فقید انقلاب می‌توانست ارادۀ خود را تحمیل کند اما قرار نبود یک قرائت حاکم شود و مراجع آزرده شوند. عرفان اما در صدا وسیما تعطیل نشد و کسانی چون دکتر سروش مضامین عرفانی را تبلیغ می‌کردند.

با این توصیفات می توان فتوای حرام بودن ساخت سریال دربارۀ مولانا را مانند فتوای حرام بودن سیگار و هر دو را مثل ممنوع اعلام کردن ورود زنان به ورزشگاه ها دانست که مقلدان را بازمی‌دارد اما جای قانون را نمی‌گیرد.

این نکته را هم باید در نظر داشت که سؤالات و استفتاها هم به دقت تنظیم نشده و یک‌سان‌انگاری تصوف و عرفان که پایۀ اصلی دیدگاه سؤال کنندگان است، قابل نقد است.

هر چند از این واقعیت هم نمی توان گذشت که پس از این همه سال تأکید بر تفاوت عرفان با تصوف در روزهای اخیر دوباره این انگاره شکل گرفته که صوفیان همان عارفان‌اند و از این نظر اهل تصوف خرسند شده‌اند زیرا کدام افتخار بالاتر از انتساب به مولانا جلال الدین محمد رومی / بلخی که جایگاه او چنان بوده است که بیش از هر لقبی با عنوان «خداوندگار» شهرت داشت.

همین حالا اگر مسلمانانی در کشمیر دربارۀ اتفاقات اخیر طلب فتوا کنند طبیعی است که مراجع ما از هندوها به عنوان «کافران» یاد کنند و حتی جهاد با آنان را مجاز یا واجب بدانند. اما آیا مقامات ارشد جمهوری اسلامی می‌توانند چنین موضعی در مقابل هند اتخاذ کنند؟ مشخص است که نه.

با این توصیفات روشن است که پاسخ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دربارۀ مراحل ساخت سریال «مست عشق» دقیق و درست است چون هر دو سوی قضیه در آن لحاظ شده است.

*روزنامه نگار

منبع: عصرایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار