مشق نوشتن روی کاغذی که علاوه بر مطبوعات گلوی خانوادهها را هم میفشارد
از دفترهای تعاونی تا دفترهای ۶۰۰ هزارتومانی
تهران (پانا) - تقویم خیابان انقلاب به وقت سال تحصیلی تنظیم میشود، فصل امتحانات که برسد خیابان پر میشود از «دادزن»هایی که میخواهند به هر شکلی هم که شده از پیر و جوان سفارش پایاننامه و تحقیق و پروپوزال بگیرند، فصل اعزام دانشجو که میشود همین«دادزن»ها نیت میکنند همه را به مغزهای فراری تبدیل و اعزامشان کنند به هرجا که اینجا نیست، در آستانه مهرماه هم صدای «دفتر فله، دفتر عمده، دفتر ارزون» محصل و غیرمحصل را به خریدن لوازمالتحریر مجاب میکند.
به گزارش اعتماد، شهریورماه در خیابان انقلاب بیشتر از آنکه بوی کتاب بدهد، بوی کاغذ و دفتر و خودکار میدهد. خیابان یک تنه میشود بازار لوازمالتحریر و دیگر صنفها هم از این بازار دست خالی برنمیگردند. کتابفروشیهای دور میدان انقلاب که در طول سال کتابهای کمکآموزشی میفروشند حالا میزی را هم برای فروش خودکار و دفتر کنار گذاشته یا میزی را جلوی مغازه به دستفروشی اجاره دادهاند.
برخی دادزن استخدام کردهاند، مادرها نگران از این گوشه به این گوشه سرک میکشند و سر قیمت دفترها چانه میزنند و کودکانشان به دنبال تصویر «بنتن» یا شخصیتهای «فروزن» روی دفترها میگردند. در این خیابان با اینکه برخی کتابفروشیها سرسختانه به رسالت فروختن کتاب پایبند ماندهاند و نظری به این بازار پرسود ندارند، اما کتابفروشیهای دیگری هم با چیدن دفترهای رنگ به رنگ در ویترین خود به این بازار پیوستهاند.
گرچه با افزایش قیمت کاغذ، قیمت دفترهای مشق هم بالا رفته است، اما در این خیابان فروشندگان و خریداران یکصدا معتقدند افزایش قیمت چندان روی فروش دفترهای فانتزی تاثیری نگذاشته است. یک روی خیابان انقلاب دستفروشهایی هستند که دفترهای تعاونی میفروشند و روی دیگر مغازههایی که دفترهای ۶۰۰ هزارتومانی دارند و در این میان برخی به دنبال ارزانترین دفتر میگردند و برخی دنبال متفاوتترین دفتر.
قرمزی دفتر، سیاهی روپوش مدرسه
«این خیلی خاصه، برای عکسگرفتن هم خیلی خوبه.» خورشید این جمله را میگوید تا الهه را راضی به خریدن دفتر ۱۵۰ برگ طرحداری بکند که ۴۰ هزار تومان قیمت دارد. الهه این پا و آن پا میکند و آخر میگوید که برای درس ادبیات خریدن دفتر آنقدرها هم ضرورتی ندارد و بعد از خورشید میپرسد که چرا خودش این دفتر را نمیخرد. خورشید میگوید که مادرش ۱۰۰ هزار تومان به او داده تا تمام دفترهایش را بخرد و با این پول نمیتواند دفتر ۴۰ هزارتومانی بخرد. بعد هر دو میخندند و از مغازه خارج میشوند.
خارج از مغازه خورشید اولین کسی است که مشتاق گفتوگو میشود: «از همه مهمتر خریدن دفتره، کل انگیزهای هم که برای مدرسه داریم همین خریدن دفترای خوشگله و رنگی، حتما هم باید رنگاشون شاد باشه،» او در پاسخ به اینکه چرا حتما باید مشقهایشان را در دفترهای «شاد» بنویسند میگوید: «روپوش مدرسمون سیاه و زشته و دلمون میگیره. یه چیز رنگی باید داشته باشیم.» الهه طعنهای به او میزند و زیرلب میگوید که این حرفها را نباید بزند بعد مخالفت میکند که: «همه بچهها اینقدر دفترای فانتزی نمیخرن. دو نفر تو کلاس داریم که دفتر تعاونی دارن و با کاغذ کادو جلدشون میکنن. کسی هم کاری باهاشون نداره.»
خورشید «کاری نداشتن» را با واژگان خودش به «بیاعتنایی» تفسیر میکند و میگوید: «به خاطر این کسی با اونا کاری نداره که همه با شاخای اینستاگرام کار دارن.» خورشید و الهه تایید میکنند که در دبیرستانشان تعداد قابلتوجهی «شاخ اینستاگرام» دارند. الهه سرآخر تسلیم میشود و میگوید: «اونا حتما دفتر فانتزی میخرن که توی عکسا خوب بیفته، خیلیهاشونم تابستون که میرن سفر خارج از اونجا دفترای خارجی میخرن برای مدرسه.»
الهه تصمیم دارد برای سال آینده از دفترهای سال گذشتهاش استفاده کند زیرا در طول سال تحصیلی هم باید هزینههای چاپ سوالات و جزوه و حتی ماژیک مدرسه را بدهند: «دبیرستان ما یه دبیرستان هیات امناییه، پول همه چی رو میگیرن، پول ماژیک، تختهپاککن، امتحانات، جزوه، حتی پول توپ بدمینتون و والیبال. با این پولا چه فرقی میکنه توی دفتر پنجاه تومنی بنویسیم یا ده تومنی.» خورشید به الهه تذکر میدهد که در بازار دفتر ده هزار تومانی پیدا نمیشود. بالاخره هر دو توافق میکنند که برای خریدن لوازمالتحریر یک دانشآموز دبیرستانی حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومان لازم است و بعد سراغ دیگر مغازههایی میروند که دفترهای فانتزی با قیمت بهتر پیدا کنند.
وسواس خریدن دفتر فانتزی
بخش لوازمالتحریر فروشگاه از کتابفروشیاش شلوغتر است. تقریبا نصف طبقههای فروشگاه پر است از دفترها، دفترچه یادداشتها، کلاسورها و دفترهای برنامهریزی و هرکدام به یک شکل و رنگ. مهسا دانشجوی پزشکی در دانشگاه استانبول است و دور این میزها به دنبال متفاوتترین دفتر میگردد: «هروقت برمیگردم ایران میام دفتر و خودکار میخرم. هم ارزونتره هم به عنوان سرگرمی کلکسیون جمع میکنم.» خودش تاکید میکند که خیلی از این دفترها بیاستفاده میماند، خیلی از آنها هم برایش نقش «انگیزهبخش» دارد: «دفتر قشنگ برای درسخوندن انگیزه میده بهم.»
مهسا میگوید که همکلاسیهایش چندان دربند خریدن لوازمالتحریر رنگ به رنگ نیستند، جزوه نمینویسند ولی او علاقه شدیدی به خریدن لوازمالتحریر دارد: «یه جور وسواسه شاید، همهچیزم باید رنگی و گلگلی باشه که بتونم درس بخونم.» او پاسخی به سوال اینکه با این همه دفتر بیاستفادهاش چه کار میتواند بکند ندارد اما میگوید: «برای دوستام در ترکیه هم این همه دفتر و خودکار رنگی عجیبه، برای منم اونا عجیبن.» مهسا میرود که خریدهایش را حساب کند. بیرون فروشگاه دکهای دفترهای سادهای میفروشد و دو پسر دانشجو در حال سبک و سنگینکردن دفترهای ۱۲ هزار تومانی هستند. آخر هم به این نتیجه میرسند که پولشان به خرید بیشتر از دو دفتر نمیرسد و آخر ترم میتوانند جزوه همکلاسیهایشان را قرض بگیرند.
دفترهای ۶۰۰ هزار تومانی و مشتریهایپر و پاقرص
اول میگوید کاغذ، دست شما روزنامههاست و دفترها به همین دلیل گرانتر شدهاند. بعد که پای صحبت مینشیند نظرش عوض میشود: «الان هیچی رو به اندازه دفتر خوب نمیفروشیم، دفتری که پارسال ۸ تومن بود امسال شده ۱۸ تومن، اما بازم مشتری داره.» آقای سعیدی سالهاست در خیابان انقلاب فروشگاه لوازمالتحریر دارد، شغل پدرش را ادامه داده است و اصرار دارد که از وقتی خاطرش هست هیچوقت در عرض یک سال اینقدر دفتر گران و متنوع نشده است.
حرفهایش را که ادامه میدهد از اینکه روزنامهها روی کاغذ چنبره زدهاند کوتاه میآید و از مشتریهایی میگوید که برای خرید یک دفتر با مارک خاص تا پالادیوم میروند. دفتری را با همان مارک نشان میدهد، ۶۰۰ هزارتومان قیمت دارد. دفتر سادهای است با جلد چرمی و کاغذ بالک سوئدی: «همین دفترو تو پالادیوم تا ۸۰۰ تومن میدن. خوب هم مشتری داره.» مشتری این دفتر کسانی هستند که در جلساتشان به قول آقای سعیدی نمیتوانند دفتر تعاونی خطدار از کیفشان بیرون بیاورند.
گشتی در فروشگاه آقای سعیدی نشان میدهد که قیمت دفترهای معمولی این فروشگاه هم چندان معمولی نیست. جنسها همه ایرانی هستند و طرحها هم تصاویر نامناسب غربی ندارند اما قیمتهایی که به قول آقای سعیدی پایینترین قیمتهایشان است، چندان تناسبی با جیب مردم ندارند. دفتر یادداشت ۲۰۰برگی با نقش کاشیکاری مسجد جامع یزد ۳۰ تومان قیمت دارد، دفتر دیگری در پشت جلدش شعار «تولید ملی» نوشته و کاغذ بالک و جلد چوبی و ۱۰۰ برگ با قیمت ۶۸ تومان.
در کنار اینها دفترهای دیگری هم به عنوان دفترهای برنامهریزی و فهرست کار هم به چشم میخورد. آقای سعیدی طبقه دیگری را نشان میدهد که به یک مارک دفتر ایرانی اختصاص داده است و میگوید: «اینا دفترایی که توشون افسانه هستی رو مینویسن. دفتر یادداشتش پارسال ۱۲.۵ بود، امسال شده ۴۰ تومن ، بقیه هم تا ۱۰۰ تومن قیمت دارن. هر سه هفته هم این استند خالی میشه.» اما چرا مردم به دنبال این دفترهای گران و خاص هستند، نظر آقای سعیدی همانی بود که گفت: «قراره بچهها به جای مشق شاهکار ادبیات بنویسن و توی دفتر تعاونی چهار پنج تومنی نه شاهکار نوشته میشه و نه بچه خودش شاهکار از آب درمیاد.»
ارسال دیدگاه