ناخوشیهای طرح تحول
تهران (پانا) - آمبولانسی از راه میرسد، با آژیر روشن و سرعت زیاد. متخصص اورژانس همراه مردی مسن، پیرمردی را از آمبولانس بیرون می آورند و با عجله داخل بیمارستان میبرند. دقایقی است که وقت ملاقات به پایان رسیده، بههمین خاطر اینجا در بیمارستان امام حسین(ع) تهران، در ورودی بخشهای بستری را بستهاند و کسی را داخل این بخشها راه نمیدهند. از اینرو، بیشتر اعضای خانواده بیماران، گوشه و کنار حیاط نشستهاند. تعدادشان هم کم نیست.
بهگزارش جامجم، در ساختمان اصلی بیمارستان نیز مراجعهکنندگان زیادی در قسمتهای پذیرش، تریاژ و اورژانس ازدحام کردهاند. ازدحامی که به بخش رادیولوژی نیز کشیده و آنجا نیز مردم زیادی را میتوان دید که بیحوصله منتظر رسیدن نوبت خود هستند. در بین آنها، چند بیمار در قسمت انتظار بخش رادیولوژی روی همان تختهای بیمارستانی دراز کشیده و بعضیهایشان به خواب رفتهاند. معلوم نیست چند ساعت است اینجا انتظار میکشند که حتی ناله بلند زنی در قسمت تزریقات نیز آنها را بیدار نمیکند.
زنی دیگر شوهرش را که روی ویلچر نشسته، هل میدهد و از رادیولوژی خارج میکند. با هم به حیاط بیمارستان میروند تا مرد کمی هوا بخورد. مرد چهل و چند ساله
بهنظر میرسد، با پایی که از زانو به پایین در گچ است. خودش میگوید که برقکار است و از بلندی پایین پرت شده. دکترها به او گفتهاند پایش نیاز به جراحی دارد، اما هنوز نوبتش نرسیده است؛ بهخاطر شلوغی بیمارستان یا هر چیز دیگر. قرار است تا آخر شب به او خبر دهند که آیا بعد از چهار روز بستری بالاخره فردا نوبت عملش میشود یا خیر.
از وضع رسیدگی به بیماران در این بیمارستان راضی نیست، بهخصوص از کمبود نیروهای خدماتی که در جابهجایی بیماران کمک میکنند گلایه دارد و تعریف میکند چند باری که باید برای عکسبرداری یا آزمایش به بخشهای مختلف بیمارستان میرفته، هیچ بیماربری در بخش شان حاضر نبوده و بههمین دلیل، همسرش او را به این بخشها منتقل کرده است. البته چون همسرش توانایی جسمی کافی نداشته، یکی دو باری او را از روی ویلچر انداخته است. اتفاقاتی مثل این و همچنین معطلیهای پیاپی در بخشهای گوناگون بیمارستان به دلیل تعداد بالای بیماران، مرد را حسابی عصبانی کرده است.
دردسرهای یک دفترچه
بیمارستان دولتی امام حسین(ع) یکی از شلوغترین مراکز درمانی تهران است که در مرکز پایتخت قرار دارد. البته از این دست بیمارستانهای شلوغ در دیگر نقاط تهران نیز به وفور یافت میشود. مثل بیمارستان سینا که آن هم در مرکز شهر است و محل مراجعه بسیاری از پایتختنشینان.
در یکی از روزهای میانی هفته به این بیمارستان سر میزنیم. در حالیکه هنوز چند ساعتی تا ظهر مانده، چند صد نفر فقط در سالن انتظار اصلی درمانگاههای تخصصی دیده میشوند که روی نیمکتهای فلزی آن نشستهاند و گرم صحبت با یکدیگرند. با کمی دقت در لابهلای پچپچهایشان، میتوان فهمید بیشتر آنها یا از حال بد خودشان برای هم تعریف میکنند یا از حال بد بیمارشان. بعضیها نیز از شرایط نابسامان نظام درمانی گلایه دارند و از مشکلاتی مثل کمبود دارو، بیتوجهی بیمهها به تعهداتشان، وضع بد رسیدگی و امکانات پایین هتلینگ بسیاری از بیمارستانهای دولتی ناراضی هستند.
در این میان، سر صحبت را با مردی ۶۰ ساله باز میکنم که دچار عفونت ریه شده و هرازگاهی مهمان بیمارستان سیناست. ماه پیش چند روز در این بیمارستان بستری بود و امروز برای معاینه مجدد به اینجا آمده. از مددجویان کمیته امداد است و از اردیبهشت امسال که بیمه مددجویان شهری این نهاد به سازمان بیمه سلامت منتقل شد، از دفترچه بیمه سلامت استفاده میکند.
او اما از این انتقال اجباری میگوید: قبلا یک کارت درمانی داشتیم که با آن دکتر برایمان نسخه مینوشت و نسخه را به کمیته امداد میبردیم. آنجا هم بهراحتی نسخه را تایید میکردند و بیدردسر دارویمان را میگرفتیم، اما حالا که مجبورمان کردهاند از دفترچه بیمه سلامت استفاده کنیم، سرگردان شدهایم، زیرا بیشتر بیمارستانهای دولتی وقتی دفترچه بیمه همراهمان نباشد، ما را پذیرش نمیکنند و خیلی از داروخانههای سطح شهر نیز با بیمه سلامت قرارداد ندارند؛ بههمین دلیل، هم فرآیند پذیرش در بیمارستانهای دولتی برایمان سختتر از قبل شده است و هم پیدا کردن داروهای مورد نیازمان.
زیر بار کمبودهای بیمه و بیمارستان
بیمارستان سینا حیاطی وسیع دارد که در گوشهای از آن، کافه تریای بیمارستان قرار گرفته است. جایی شلوغ که همواره میتوان داخل آن یا روی نیمکتهای حاشیهاش، بیماران زیادی را دید که با خانواده خود وقت میگذرانند. همینجا با زن و شوهر سالخوردهای آشنا میشوم که با وجود همه دردهایی که میکشند، نشاط از سر و رویشان میبارد. مرد بیش از ۷۰ سال دارد و به سرطان روده بزرگ مبتلاست. بههمین دلیل، یکی دو ماه پیش پزشکان همین بیمارستان، این ناحیه از دستگاه گوارش او را جراحی کردهاند و روی شکمش کیسه مدفوع کار گذاشتهاند.
مرد سالخورده از عملی که روی او انجام شده، راضی است، اما از این ناراحت است که تعداد کیسههایی که براساس سهمیه بیمه تامین اجتماعی به صورت ماهانه به او تعلق میگیرد، جوابگوی مصرف یک ماهش نیست. پیرمرد تعریف میکند کیسههای مدفوع برای بیمارانی مثل او نقش بخشی از روده بزرگ را ایفا میکنند، بههمین دلیل، باید زود به زود ضدعفونی و حداکثر هر دو روز یک بار تعویض شوند. اما چون بیمه در هر ماه حداکثر ده کیسه را تحت پوشش قرار میدهد، او باید به ازای هر کیسه بیشتر، حدود ۱۷۰ هزار تومان هزینه کند، وگرنه مجبور است دوره تعویض این کیسهها را طولانیتر کند. کاری که ممکن است در کنار سرطان، پیرمرد را به عفونت روده بزرگ نیز مبتلا کند.
بهجز این مورد، این مرد سالخورده میگوید که پیش از انجام عمل، ناچار شد دستگاه استاپلر و منگنه لازم برای جراحی روده بزرگ را از بیرون بیمارستان تهیه کند. چراکه آن زمان، مسؤولان این مرکز درمانی به او گفتند که نوع آمریکایی این دستگاه را ندارند و پزشکانش نیز انواع غیرآمریکایی آن را تایید نمیکردند. بههمین دلیل، پیرمرد استاپلر و منگنه مورد نیازش را از یک فروشگاه تجهیزات پزشکی با قیمت سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خرید. جالب این که بنا به برخی دلایل پزشکی، از این دستگاه در حین عمل استفاده نشد. البته باز جای شکرش باقی است که آن فروشگاه حاضر شد دستگاه را که استفاده نشده پس بگیرد و همان مبلغ را به پیرمرد پس بدهد، اما اگر این اتفاق نمیافتاد، حدود سه و نیم میلیون تومان اضافه بر خرج عمل، به خاطر نقص تجهیزات پزشکی در این بیمارستان از جیب او رفته بود.
این اتفاق در حالی برای این بیمار رخ داده است که براساس صحبتهای چندین و چندباره مسؤولان وزارت بهداشت، ارجاع به خارج از بیمارستان برای تهیه دارو یا لوازم پزشکی تخلف است. تخلفی که قرار بود طرح تحول سلامت پای آن را از بیمارستانهایمان قطع کند که نتوانست. این طرح البته اهداف بسیار دیگری نیز داشت، از جمله کاهش بار هزینههای سلامت بر دوش خانوادهها و ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات درمانی؛ اهدافی که کمیابی و گرانی چند ماه اخیر برخی داروها و بالا گرفتن دعوای بین بیمهها، بیمارستانها، داروخانهها و شرکتهای دارویی در ماههای گذشته تحقق آن را دور از دسترس کرده است. همچنین در این طرح قرار بود کیفیت ارائه خدمات بیمارستانهای دولتی بالا رود، اما همچنان بسیاری از بیماران از کیفیت غذا و امکانات بیمارستان و نحوه رسیدگیهای بعضی از اعضای کادر درمان اصلا رضایت ندارند. شلوغی بیمارستانهای دولتی مشکلی است قدیمی که حتی طرح تحول سلامت نیز نتوانست برای رفع آن کاری کند، چراکه با وجود گذشت پنج سال از عمر این طرح، هنوز گامی جدی برای راهاندازی نظام ارجاع برداشته نشده است.
اینها همه مشتی نمونه خروار از مسائلی است که گریبان نظام سلامت را گرفته و برای بیماران دردسر درست کرده است. مسائلی که ما با اندکی چرخ زدن در دو بیمارستان مهم دولتی پایتخت متوجه آن شدیم و مسلما با صرف وقت بیشتر، میتوانستیم مشکلات بسیار دیگری را نیز از زبان مردم بشنویم.
ارسال دیدگاه