قاتل در برابر حکم قصاص قرار دارد
راز جسد عروس در ویلای پدر داماد
تهران (پانا) - مرد جوان که جسد زنش را بعد از قتل در ویلای پدرش در فیروزکوه دفن کرده بود، دیروز پای میز محاکمه ایستاد. روز ۱۰ دی سال ۹۳ زنی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن دختر ۳۰ سالهاش به نام مریم خبر داد.
بهگزارش خراسان، مادر مریم به ماموران گفت: دو ماه است از دخترم هیچ خبری ندارم. آخرینبار قرار بود خانهای را بفروشیم که سه دانگ بهنام من و سه دانگ بهنام مریم است. بههمین دلیل به بنگاه رفتیم اما آن روز میان من و دامادم بحث شد و دامادم قهر کرد و از بنگاه بیرون رفت. بعد از آن روز دیگر دخترم را ندیدم دامادم میگوید مریم را طلاق داده است اما گمان میکنم او دروغ میگوید. بهدنبال اظهارات مادر مریم، دامادش بهنام هومن بازداشت شد اما ادعا کرد از سرنوشت همسرش هیچ اطلاعی ندارند و او را طلاق داده است.
اعتراف
او در بازجوییهای بعدی پلیس بهقتل اعتراف کرد و گفت: وقتی از بنگاه به خانه برگشتیم میان من و همسرم بحث شد. او شروع به داد و فریاد کرد و من از ترس آبرویم دهانش را گرفتم و سپس با شال او را خفه کردم. جنازهاش را با کمک پسرعمویم در فیروزکوه دفن کردم. بهدنبال اظهارات تازه داماد، پسرعموی او بازداشت شد اما گفت وقتی هومن به فیروزکوه رسید از من خواست تا کلید ویلای پدرش را به او برسانم. من همان موقع دیدم یک زن روی صندلی عقب ماشین خوابیده است. او به من گفت با یک نفر تصادف کرده و او را کشته است بههمین دلیل قصد دارد جنازه را دفن کند. پسرعموی هومن در بازجوییهای بعدی ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: وقتی پسرعمویم به فیروزکوه رسید، دختری را دیدم که روی صندلی عقب ماشین خواب بود. هومن گفت او دختر دوستاش است که مشروب و ترامادول را با هم مصرف کرده و بیهوش شده است. من از او خواستم آن دختر را به خانهمان بیاورد تا به او آبلیمو بدهد اما هومن که هراسان بود کلید خانه پدرش را از من گرفت و گفت خودش در ویلای پدرش به او آبلیمو میدهد تا به هوش بیاید. هومن رفت و من از دفن جنازه اطلاع نداشتم.
چون هومن نیز در بازجوییها گفته بود پسرعمویش در این ماجرا دستی نداشته است، برای او قرار منع تعقیب صادر و پرونده هومن به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. او دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه، پدر و مادر مریم برای دامادشان حکم قصاص خواستند. سپس هومن در جایگاه ویژه ایستاد و منکر قتل عمدی شد. او گفت: آن روز وقتی با همسرم بحث کردم او شروع به داد و فریاد کرد. از ترس این که همسایهها صدایش را بشنوند، دستم را جلوی دهانش گذاشتم تا او را آرام کنم اما ناگهان متوجه شدم دیگر نفس نمیکشد و مرده است. من همان موقع با خواهرزادهام تماس گرفتم و از او کمک خواستم.
به او گفتم حال زنم بد شده است و قصد دارم او را به بیمارستان برسانم. بههمین دلیل به من کمک کرد و مریم را روی صندلی عقب ماشین خواباند. من پشت فرمان ماشین نشستم و به سمت ویلای پدرم در فیروزکوه رفتم. در میان راه با پسرعمویم تماس گرفتم و از او خواستم تا کلید ویلای پدری ام را به من برساند. پسر عمویم از قتل همسرم اطلاع نداشت. من کلید خانه پدرم را از او گرفتم و بهتنهایی با بیل و کلنگ گودالی در حیاط ویلا کندم و جنازه را آنجا دفن کردم. او در حالیکه بهشدت اشک میریخت، گفت: من عاشق زنم بودم و قتل او یک اتفاق تلخ بود. من واقعا پشیمان هستم چون هیچوقت نمیخواستم همسرم را بکشم. من در زندان درس خواندم و لیسانس حقوق گرفتم. او روبه اولیای دم گفت: باور کنید فقط برای اینکه همسرم را ساکت کنم، دهانش را گرفتم اما او فوت کرد. حالا از مادر مریم تقاضا دارم مرا ببخشد. او درباره دفن جنازه نیز گفت: من خودم بهتنهایی جنازه را دفن کردم و پسر عمویم در این ماجرا دستی نداشت. بنابراین گزارش، در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
مدیریت خشم در خانه
محمد ایثاری جرمشناس در زمینه قتلهایی که ناشی از خشم آنی و مدیریت نکردن آن است، گفت: شاید کمتر زوجینی باشند که تجربه دعوا زیر یک سقف را نداشته باشند. حتی عاشقترین زوجها هم با یکدیگر اختلافنظر دارند و گاهی این اختلافنظرها تا جایی پیش میرود که درگیری های خشن بهوجود میآورد و به زد و خورد میکشد.
او اظهار کرد: دلایل زیادی در این دعواها وجود دارد. از مخالفت در نوع پوشش گرفته تا مسائل مالی و دخالت خانوادهها، پس باید زوجها یاد بگیرند در چنین شرایطی چگونه دعواها و خشمها را مدیریت کنند و با آشنایی کامل به روحیات یکدیگر خطوط قرمزی را برای هم ترسیم کنند تا خدای ناکرده شاهد چنین اتفاقات غیرقابل جبرانی نباشیم.
این جرمشناس گفت: در گذشته ریش سفیدهای فامیل نقش میانجی را بازی میکردند که البته در شهرستانها و روستاها باز هم نقش پررنگی دارند اما در کلانشهرها توصیه میشود زوجینی که درگیری خشونتآمیز زیادی دارند با پذیرفتن این که باید به آرامش برسند، حتما به مشاورههای خانوادگی مراجعه کنند تا به مهار خشونت و یادگیری مدیریت اختلافها دست یابند.
ارسال دیدگاه