سعید معدنی*
گزارشهای فساد و خطر بیاعتنایی مردم
این روزها شاهد پخش اخبار مختلف از اختلاسهای چند صد و چندهزار میلیاردی، قانونشکنیها از سوی برخی مدیران و موسسات مالی، فخرفروشیهای ثروتمندان که از پول این ملت به ثروتهای افسانهای رسیدهاند و آنها را در شکل مدل اتومبیل، ویلاهای لاکچری و مسافرتهای متعدد به خارج از کشور به نمایش میگذارند، هستیم.
در کنار آن، مردمان فقیر، جوانان بیکار و افزایش قیمت مسکن و دارو و کالاهای اساسی را شاهدیم. اما سوال اینجاست که چرا مردم بیتفاوت از کنار این همه دزدی و اختلاس میگذرند.
سرداری در صفحه تلویزیون حاضر میشود و میگوید ٢٠سال پیش به دستور وزیر کشور وقت به کوی دانشگاه تهران حمله کرده، سپس همان وزیر اطلاعیه میدهد که سردار دروغ میگوید! این وسط هیچ واکنشی از سوی مردم رخ نمیدهد و هیچ اتفاقی نمیافتد. اینجا یک اتفاق افتاده است، اینکه یا سردار که زمانی جان و ناموس و امنیت مردم دستش بوده اشتباه میکند یا وزیر کشور که لباس روحانیت بر تن دارد درست نمیگوید یا شاید هر دو!
هجوم انبوه خبرهای اینچنینی و اینکه افراد جامعه از کنار آن با تمسخر و سکوت و بیتفاوتی رد میشوند، اصلا برای جامعه خوب نیست. نزدیکترین دلیلی که به ذهن میرسد این است که مردم امیدشان به اصلاح امور کمرنگ شده است. خبر دزدی، اختلاس و فساد به شکل رسمی و غیررسمی به وفور پخش میشود.
میبینیم که پسر، داماد و اقوام فلان وزیر و وکیل و شهردار و سردار، که از قِبَل ایشان به ثروت میلیاردی رسیدهاند، افشا شده و دستگیر و روانه زندان شدهاند، اما این مسئولان همچنان در پست خود هستند. درحالیکه حداقل انتظار اخلاقی آن است که آن مسئول استعفا کند، اما آب از آب تکان نمیخورد. فرزند و اقوام فلان مسئول کسب مال نامشروع کرده و در شبکه مجازی دستبهدست چرخیده، سپس مردم شب میبینند که او در تلویزیون ظاهر میشود و درباره حوزه مسئولیتش صحبت میکند. عدهای از مردم هم با ناراحتی و زهرخند کانال عوض میکنند و کانالهای ماهوارهای را تماشا میکنند. درحالیکه در کشورهای توسعهیافته و قانونمند، افشای یکی از این اختلاسها میتواند فرد مسئول را برای مدتی یا برای همیشه از عرصه سیاست و مسئولیت حکومتی حذف کند.
سالهای نخست انقلاب اسلامی، اگر مسئولی خانه بزرگتری داشت یا ماشین شیکتری سوار میشد، مردم حساس بودند و سوال میکردند که او از کجا آورده است؟ حتی مدتها بحث و جدل بود بر سر اینکه مسئولان چرا باید ماشین ضد گلوله سوار شوند؟ سالها این کشمکش ادامه داشت تا مردم قانع شدند که برای حفاظت از جان مسئول در مقابل تروریستها، به حفاظت و ماشین ضد گلوله نیاز دارند.
آن تصویر سالهای نخست انقلاب را با امروز مقایسه کنید و گستره فساد و ترویج اشرافیگری را ببینید تا دستمان بیاید که چرا مردم بیتفاوت و بیاعتنا از کنار فساد و اختلاس رد میشوند. اگر این شبکههای مجازی نبود شاید این همه فساد و قصور افشا نمیشد و چپاولگران همچنان به غارت ثروت مردم ادامه میدادند.
برای جلوگیری از فساد در این یادداشت کوتاه تنها میتوان گفت حکومت باید به مردم اعلام کند که فسادها و قصور را گزارش کنند و حتی گزارشگران دزدی و فساد در صورت صحت تشویق شوند. اما بعضاً شاهدیم که افشاگر بازداشت میشود! نمونه بارز آن، افشاگر املاک نجومی در زمان شهردار اسبق بود که مدتی بازداشت شد.
*جامعه شناس
منبع: روزنامه شهروند
ارسال دیدگاه