اکبر بیاتی

راه دشوار تولید در ایران

یکی از عجایبی که ما در ایران با آن رو به رو هستیم این است که تقریبا هیچ مقامی از رده‌های بالا گرفته تا پایین نداریم که حامی تولید نباشد و بر رونق اقتصاد و تولید در ایران تاکید نورزد. ضمن اینکه چندین سال است رهبری شعارهای سال را در زمینه‌هایی انتخاب و اعلام کرده‌اند که ربطی به صنعت و تولید در داخل دارد. مع‌الوصف در عمل اوضاع تولید آنچنان که انتظار می‌رود وخیم‌تر شده و تولید‌کنندگان از این همه حمایت و شعار نصیب چندانی نبرده‌اند. اما چرا؟

کد مطلب: ۹۳۰۶۶۶
لینک کوتاه کپی شد

دنیای امروز دنیای دیدن مشکلات، محاسبه و برنامه‌ریزی است. اگر در ایران سرمایه‌ها در حال خروج از بخش تولید و تمایل به فعالیت در بخش‌های غیرمولد هستند حتما دلایلی روشن دارد و نباید این مشکل را گردن مسائلی بیندازیم که غیر اقتصادی و غیرمدیریتی است.

واقعیت این است که تولید‌کنندگان در کشورمان از مسائل و مشکلات بسیاری رنج می‌برند و در مقام حرف هم کسی نیست که به دنبال حل مشکلات آنها باشد. برای روشن شدن بحث به موضوعات مختلفی نظیر رفتار بانک‌ها با تولید‌کنندگان، شکل مالیات‌گیری از آنها، نوع روابط بخش‌های مختلف حاکمیتی با تولید و.... باید پرداخت. اما عجالتا مناسب است به یک تصمیم که چندی پیش دولت برای کمک به تولید‌کنندگان جزء گرفت، بپردازیم که اگرچه عنوان زیبایی را با خود حمل می‌کرد، اما در عمل کمتر کمکی به تولید کرد.

در سال گذشته و قبل از بحران ارزی، تصمیم گرفت برای کمک به رونق تولید ۳۰ هزار میلیارد تومان به بنگاه‌های اقتصادی از طریق بانک‌ها سرمایه در گردش بدهد. انتشار این خبر به مفهوم تلاش دولت برای رونق تولید بود، اما با وجود اینکه این پول تا حدی به برخی بنگاه‌ها تزریق شد، اما در عمل چندان فایده مثبتی خصوصا برای تولید‌کنندگان نداشت. در قالب همین مثال می‌توان روزنه‌ای به بخشی از مشکلات صنعت گشود.

بعد از این تصمیم بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی برای دریافت این کمک‌ها ثبت نام کردند و این در حالی بود که به خاطر بحران‌های ارزی و اقتصادی سال‌های قبل و کاهش شدید ارزش پول ملی، بسیاری از این بنگاه‌ها بدهی‌های بسیار بزرگی به مجموعه‌های بانکی داشتند و بانک هم هر روز سود دیرکرد و تاخیر به آن می‌افزود. حال برای تقریب به ذهن یک تولید‌کننده را در نظر بگیرید که بر اساس این تصمیم مجاز به دریافت ۵ میلیارد تومان سرمایه شده باشد او با مراجعه به بانک عامل، در قبال ارایه و امضای اسناد و مدارک لازم حتی یک ریال هم دریافت نکرده چرا که آن بنگاه به بانک بدهی داشت و بانک هم طبعا بابت بدهی تمامی آن پول را برداشت می‌کرد.

در واقع عملا اتفاقی برای آن بنگاه اقتصادی نیفتاده. دولت می‌گفت پول داده و موسسات اقتصادی رونق خواهند گرفت بانک هم اسناد خود را نشان داد و اعلام کرد که این پول را داده است اما آن واحد اقتصادی همان حال و روز سابق را داشت. در حالی که اگر قرار بر این باشد که تولید‌کننده به خاک سیاه نشسته، برخیزد و فعال شود واقعا باید به او سرمایه در گردش بدهند تا بتواند مواد اولیه بخرد و دستگاهش را راه بیندازد و حقوق کارگرانش بدهد و در نهایت کالایش به بازار عرضه کند. آیا دولت بعدا پیگیری کرد که این سرمایه در گردش به کجا رفت؟ آیا آن بانک می‌دانست که چرا دولت چنین پولی را می‌خواهد به تولید‌کننده‌ها بدهد تا همان اول پول را بلوکه نکند؟

به نظر من اگر عناصر دخیل در ماجرا واقعا به دنبال رونق تولید بوده باشند قطعا باید طور دیگری رفتار می‌کردند.

منبع: روزنامه اعتماد

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار