یک روز در کنار نفر برگزیده چهاردهمین دوره جشنواره شعر و داستان جوان کشور:
صباح سلطانی ، شاعر و داستان نویس جوان کُردستانی خواب های زلزله زده را تعبیر می کند
سنندج(پانا)-صباح سلطانی ، شاعر و داستان نویس جوان کُردستانی ، که با وجود معلولیت همچنان در برابر مشکلات زندگی خوش درخشیده است
به گزارش کُردتودی، صباح سلطانی ، شاعر و داستان نویس جوان کُردستانی ، که با وجود معلولیت همچنان در برابر مشکلات زندگی خوش درخشیده است ، روز جمعه بیست و یک تیر ماه سال هزار و سیصد و هفتاد ، در شهر زیبا و فرهنگ پرور قروه کُردستان دیده به جهان گشود.
صباح سلطانی ، بیش از ده سال است که در عرصه کار داستان نویسی می باشد و به صورت تجربی هم شعر می گوید.
وی تا کنون چند فیلم کوتاه و نمایش تئاتر را نیز کارگردانی کرده ، اما داستان نویسی را به صورت حرفه ای ادمه داده است.
ایشان یک مجموعه داستان کوتاه در حال چاپ ، و دو کتاب دیگر نیز آماده چاپ دارد. صباح دانشجوی رشته مدیریت دولتی است و تا به حال در چند جشنواره کشوری و منطقه ای رتبه آوری داشته است.
از جمله افتخارات این هنرمند جوان عبارت است از؛ نفر برگزیده چهاردهمین دوره جشنواره شعر و داستان جوان سوره استان زنجان ، رتبه چهارم کشور در جشنواره جوان خوارزمی در رشته ادبیات داستانی نود و یک ، رتبه ششم کشور در بخش ادبیات داستانی جشنواره جوان خوارزمی نود ، رتبه برگزیده کشوری در همایش ملی ما می توانیم در رشته مقاله پژوهشی هشتاد و نه ، رتبه منتخب چهارمین جشنواره سراسری رادیو جوان در بخش داستانک نود و سه ، رتبه منتخب اولین دوره جشنواره نمایشنامه نویسی تدبیر قلم نود و چهار ، رتبه برتر جایزه سراسری داستان نویسی خانه ادبیات اصفهان نود و چهار ، رتبه دوم کشور در جشنواره سراسری سفیر مهربانی در بخش داستان نویسی نود و سه ، نامزد بهترین نویسنده سومین جشنواره بین المللی رادیو جوان در بخش داستانک نود و دو ، نامزد بهترین نویسنده هفتمین جشنواره داستان انقلاب نود و سه ، نامزد دریافت جایزه ادبی بین المللی لیراو نود و چهار ، رتبه اول بخش ویژه ششمین دوره جشنواره شعر و داستان جوان کُردستان در بخش داستان نود و سه ، تألیف کتاب مجموعه داستان کوتاه (خواب های زلزله زده) ، جزو یازده هنرمند برتر استان کُردستان از نگاه حوزه هنری نود و سه ، رتبه سوم نویسندگی چهارمین جشنواره تئاتر معلولین زاگرس نود و چهار ، سردبیر نشریه های باران و آبشار وابسته به انجمن معلولین شهرستان قروه ، کسب رتبه اول چهارمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره حوزه هنری کُردستان در بخش داستان نود و یک ، رتبه اول استان در هشتمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج و حضور در مرحله کشوری نود و سه ، کارگردانی تئاتر خیابانی "روز تولد من" و صحنه ای "شهردار کجاست" ، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه "قیام" ،رتبه برگزیده استانی جشنواره جوان خوارزمی و شرکت در مرحله کشوری رشته ادبیات داستانی هشتاد و نه ، شش دوره حضور در مرحله کشوری جشنواره پرسش مهر ریاست جمهوری به عنوان نماینده استان کُردستان در رشته های داستان و نمایشنامه نویسی ، کسب رتبه اول استان کُردستان در مسابقات قرآنی عترت معلولان نود و دو ، چاپ آثار در روزنامه های محلی و کشوری ، خبرنگار ویژه نامه معلولان سوران ، و....
حالا ما میهمان منزل صباح سلطانی هستیم، جایی که صفا و صمیمیت خانواده صباح را به راحتی می توان احساس کرد.
پدر او به زودی به سفر حج مشرف خواهد شد ، التماس دعا داریم و به خوبی می توان فضای میهمانی الهی را در منزل آنان احساس کرد.
صباح از خانواده اش می گوید و از اینکه حمایت های پدر و مادرش چقدر در موفقیت این روزهایش اثرگذار بوده است
لطفا خودت را برای مخاطبین ما معرفی کن و از دوران تحصیلت بیشتر بگو ؟
صباح سلطانی هستم متولد بیست و یکمین روز از تیرماه سال ۷۰ که در شهرستان قروه به دنیا امدم و در همان بدو تولد به دلیل مشکلات ژنتیکی دچار معلولیت جسمی حرکتی شدید از ناحیه کمر و پا بودم .
پس از گذراندن دوران کودکی در مدرسه استثنایی قروه دوران ابتدایی را گذراندم و خوشبختانه به دلیل داشتن توانایی حضور در مدارس عادی و با تشخصی دبیران اموزش و پرورش به دلیل برخورداری از هوش بالا موفق به گذراندن دوران راهنمایی و دبیرستان در مدارس شهدای گمنام و پس از ان نبی اکرم (ص) شدم .
چگونه وارد دانشگاه شدی و در چه رشته ای تحصیل کردی؟
در کنکور سراسری موفق به کسب رتبه مناسب ۴ هزار علوم تجربی شده بودم اما متاسفانه به دلیل اینکه شرایط مناسبی نداشتم و برای خانواده ام نیز مقدور نبود که همراه من به شهر دیگری مهاجرت کنند به ناچار تحصیل خود را در قروه ادامه دادم و در دانشگاه پیام نور در رشته مدیریت دولتی فارغ التحصیل شدم و هم اکنون نیز دانشجوی ارشد مدیریت کسب و کار هستم.
کم کم دلمان می خواهد به محل کار صباح برویم ، جایی که این روزها صباح دیگر به انجا بیش از هر جای دیگری انس دارد .
وقتی از درب اتاق محل کار صباح عبور می کنیم به خوبی می توان از گل های کنار ورودی به روح لطیف و مهربان صباح نیز پی برد .
کتاب خحواب های زلزله زده را برمی دارد و برایمان قدری از لابلای نوشته هایش می خواند تا بیشتر بشود به نگاه صباح دست یافت.
دوران داستان نویسی و ورود به عرصه ادبیات چگونه دورانی بود؟ و چطور شد که به انجمن باران آمدی؟
در همان اوایل دوران راهنمایی داستان نویسی می کردم و در جشنواره های دانش اموزی شرکت داشتم تا اینکه از انجمن حمایت از معلولین قروه با من تماس گرفتند و قرار شد که در نشریه آبشار که متعلق به انجمن بود داستان های خود را ارائه دهم .
این حضور در انجمن حمایت از معلولین آغاز راهی بود برای اینکه در این مجموعه قرار بگیرم و فعالیت خود را به صورت گسترده تری ادامه دهم.
در سال های ۹۲ و ۹۳ در دانشگاه های شهرستان قروه در بخش داستان نویسی کلاس های تدریس را برگزار نمودم و در ngo ها فعالیت داشتم تا اینکه در سال ۹۴ با افتتاح NGO باران فعالیت های ما شکل پویاتری به خود گرفت.
هم اکنون در ngo باران مسئول واحد فناوری و فعالیت های ورزشی معلولین هستم و به تازگی به عضویت هیئت مدیره انجمن باران درآمده ام.
گویا کتاب هایی در دست چاپ داری، لطفا در این خصوص توضیح بده ؟
بله تاکنون موفق به چاپ کتاب خواب های زلزله زده در سال ۹۳ شده ام که با کمک انجمن باران به چاپ رسید و در حال حاضر نیز ۲ کتاب اماده چاپ دارم که یکی از این کتاب ها ، کتاب کودک موشی و رفقا می باشد و دیگری نیز کتاب شعر کردی است.
یک کتاب دیگر نیز در حال حاضر اماده چاپ دارم که مجموعه داستانک است اما به دلیل شرایط سخت چاپ در حال حاضر به چاپ نرسیده اند.
امروز دغدغه تو و دغدغه دوستان تو چیست؟
در حال حاضر دغدغه اصلی من و امثال من عدم رسیدگی و عدم تعهد مسئولین نسبت به قوانین تصویب شده برای معلولین است چرا که عدم رعایت این قوانین فرصت ها را نیز از معلولین گرفته است.
اهمیت توجه به معلولین متاسفانه در جامعه ما درک نشده است و زمینه ای برای رشد معلولین وجود ندارد و این به یک باور تبدیل شده است که معلولین حقی در جامعه ندارند.
هم اکنون هر مجتمع و هر موسسه ای که احداث می شود به یک مانع برای معلولین تبدیل می گردد و افراد معلول نمی توانند از ان بهره ای ببرند.
متاسفانه در حال حاضر قوانین مناسب سازی شهری و قانون جامع حقوق معلولین به درستی رعایت و اجرا نمی شود.
در حال حاضر باید گفت معلولین از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین حقوق خود محروم هستند به گونه ای که در ارتباط با مسائل اموزشی باید گفت مدارس پذیرای دانش اموزان دارای معلولیت نیستند و در شهری مانند قروه بسیاری از معلولین تنها می توانند دوران ابتدایی را پشت سر بگذارند.و برای دوران راهنمایی و دبیرستان انان فکری نشده است.
در ارتباط با مسائل درمانی نیز وسایل کمک توانبخشی برای معلولین در نظر گرفته نمی شود و اشتغال و مسکن و ازدواج معلولین به یک چالش جدی در زندگی انان تبدیل شده است.
وی با انتقاد از مسئولین شهرستان گفت: هیچ یک از مسئولین به وعده های خود در ارتباط با معلولین عمل نکردند و آقایان مسئول نسبت به تعهداتی که داده بودند کوچکترین فعالیت مثبتی نداشتند و مدام توپ را به زمین یکدیگر می اندازند.
چه سخنی با دوستان خودت داری؟
می خواهم بگویم با وجود تمامی مشکلات و سختی هایی که برای معلولین وجود دارد هیچوقت نباید اجازه بدهیم معلولیت مانع از رشد و پیشرفت ما و جامعه ما باشد و باید تلاش کنیم تا با استفاده از توانایی های خدادادی به چیزی که شایسته ان هستیم دست یابیم.
ارسال دیدگاه