بررسی افزایش پایاننامه های تقلبی
وقتی برای پژوهش نداریم
تهران (پانا) - نوشتن 3 فصل آخر پایاننامه کار هر کسی نیست. این حرف فارغالتحصیلانی است که پایاننامه خریدند. آنها میگویند مشکلی با نوشتن پایاننامه نداشتند و چالش اصلی به بحث آمار و جداول پایاننامهها مربوط میشود. چندیپیش بود که معاونحقوقی وزارت علوم برای اولینبار از باطل شدن مدارک پایاننامههای تقلبی و شناسایی متخلفان خبر داد و تأکید کرد مجازاتهایی نظیر ابطال مدرک، محرومیت موقت از تحصیل به مدت 5 سال، اخراج و محرومیت دائم در انتظار متخلفان خواهد بود.
بهگزارش ایران، این در حالی است که تعدادی از کسانیکه اقدام به خرید پایاننامه کرده بودند میگویند از کار خود پشیمان نیستند که هیچ اگر بازهم بهعقب برگردند در نوشتن مباحث آماری پایاننامه عاجزند. آنها معتقدند، خرید پایاننامه تأثیر چندانی بر آینده شغلی و علمیشان نداشته و برای همین میپرسند با این شرایط، چرا باید زمان خود را به آن اختصاص میدادند؟
این مسأله البته سؤال ذهنی خیلی از دانشجویان است. شبیه مریم دانشجوی رشته عمران که سال ۹۵ در مقطع کارشناسی ارشد پایاننامه خریده و این کار برایش یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان آب خورده است. او هم در مباحث آماری مشکل داشته و فقط فصلهای پایانی را به بیرون سفارش داده است. مریم این کار را به پیشنهاد استاد راهنمای خود انجام داده و میگوید: «به استاد راهنما توضیح دادم که نوشتن ۳ فصل پایانی برایم سخت است و او پیشنهاد داد آن را خودم ننویسم. بنابراین فصلهای ابتدایی را نوشتم و باقی را به بیرون سفارش دادم. هرچند بعد از تحویل پایاننامه مجبور شدم آن را ویراستاری کنم چون بیدقت نوشته شده بود.»
جریمه عامل خرید پایاننامه
البته دلایل زیادی باعث میشود تا دانشجوها پایاننامه بخرند. برای مثال، امین دانشجوی صنایع در مقطع کارشناسی ارشد بهعلت اینکه توانایی پرداخت جریمه دیرکرد جلسه دفاع خود را نداشته مجبور شده پایان نامه بخرد تا هرچه سریعتر دفاع کند. او در اینباره اینطور توضیح میدهد: «سؤال من از شما این است که وقتی باید حداقل بهازای دیرکرد دفاع، یک شهریه ثابت به دانشگاه پرداخت کنیم چرا نباید آن را بخریم تا ارزانتر تمام شود؟ بنابراین،پایاننامه را به بیرون سفارش دادم و خودم در شرکتی شاغل شدم. درآمدی کسب کردم و جریمه هم پرداخت نکردم.»
شیرین اما سخت
«پایاننامهنویسی یکی از شیرینترین کارهای زندگی است.» این حرف را یکی از دانشجوهایی میزند که دو فصل از پایاننامهاش را به بیرون سفارش داده چون آمارنویسی او هم مانند باقی دانشجوها لنگ میزند. او هم از سر اجبار این کار را کرده چون از عهده نوشتن فصلهای آخر برنمیآمده و نمیخواسته نمرهاش پایینتر از حدنصاب شود. او البته به برخی از استادان راهنما انتقاد جدی وارد میکند و تأکید میکند: «استاد راهنمای من کمک زیادی در نوشتن و راهنمایی من برای پایان نامه نکرد. اطلاعاتش ناقص بود و رشته تحصیلیاش با موضوعی که انتخاب کرده بودم همخوانی نداشت. آقایان مسئولی که نسبت به خرید و فروش پایاننامه حساسیت دارند آیا به عملکرد استادان هم نظارت میکنند؟»
البته کسانی هم هستند که پایاننامه را خودشان نوشتند اما از این کار پشیمان هستند. مثلاً هانیه، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد جامعهشناسی چندین ماه متوالی روی پایاننامه خود کار کرده اما در آخر بین جنگ قدرت استاد راهنما، استادانداور و... گیر افتاده و در نهایت قربانی اختلاف آنها شده است. اتفاقی که باعث شده نمره مطلوبی نگیرد. البته، شاید پیدا نکردن شغل مطلوب بعد از فارغالتحصیلی را هم بتوان به یکی از دلایل نارضایتی او اضافه کرد.
وقت پایاننامه نوشتن نداشتیم
بهانه برخی از افرادی که اقدام به خرید پایاننامه کردند هم اشتغال است. آنها میگویند بیشتر زمان خود را باید به محل کار و این امور اختصاص دهند و نمیتوانند خودشان بهتنهایی پایاننامه بنویسند. چرا که این اتفاق باعث بیکاری و پایین آمدن کیفیت مقالهشان خواهد شد. برای همین ترجیح میدهند با پرداخت مبلغی پایاننامه را بخرند. علی دانشجوی رشته ادبیات میگوید که در زمان کارشناسی ارشد بهصورت خصوصی تدریس میکرده و نمیتوانسته مقالهاش را بنویسد. او درباره پایاننامهنویسها نظر جالبی میدهد: «کسانی که پایاننامهها را مینویسند بهطور تخصصی در یک رشته مقاله نمینویسند. بهنظر من پایاننامهنویسی یک مهارت است تا تخصص. کسی که مقالهها را مینویسد اطلاعات همه رشتهها را نمیداند بلکه یاد گرفته که با اطلاعات چه کار کند. این در حالی است که اگر من بهتنهایی بخواهم پایاننامه بنویسم زمان زیادی میبرد تا یاد بگیرم چطور آن را تکمیل کنم. بههمین خاطر، ترجیح میدهم کار کنم و اشتغال داشته باشم تا بخواهم یک سال از عمر و زندگی خود را صرف نوشتن یک پایاننامه کنم.»
افزایش قیمت پایاننامهها در بازار
محمد دانشجوی رشته صنایع هم جزو کسانی است که پایاننامه خریده. او میگوید شانس آورده که قبل از گرانیها اقدام به خرید کرده چون بعد از افزایش قیمت طلا و ارز، پایاننامه فروشها هم نرخها را بالا بردند. او هم درباره خرید پایاننامه دلایلی دارد: «شاغل بودم و نمیتوانستم پایاننامهام را بنویسم. دو میلیون دادم و خریدم. بعد از چند ماه قیمت همان پایاننامه ۳ میلیون و نیم شد. از این کار پشیمان نیستم بهخاطر اینکه بین زندگی و تحصیلم موقعیت سنجی کردم. اگر میخواستم خودم پایاننامه را بنویسم از عهده تأمین هزینههای زندگیام برنمیآمدم و برای همین ترجیح دادم خودم ننویسم.»
برخی هم در این میان انگشت اتهام را بهسمت دانشگاه میگیرند. آنها میگویند آنقدر استادان با موضوعاتشان مخالفت کرده که آنها قید نوشتن پایاننامه را زدند. «هدیه» دانشجوی رشته ارتباطات است که هر بار خواسته روی یک موضوع کار کند استادش مخالفت کرده و همین باعث شده تا مدت طولانی فقط درگیر انتخاب موضوع پایاننامه باشد. برای همین هم چون همزمان شاغل بوده و روی پایاننامه هم کار میکرده تصمیم گرفته از صفر تا صد آن را بخرد و به قول خودش خیالش را راحت کند. او تأکید میکند: «برای هر فصل جداگانه پول پرداخت میکردم و آن فردی که مقاله را مینوشت بعد از تمام شدن هر فصل به من توضیح میداد که چه کار کرده است و بعد من همان توضیحات را به استادم ارائه میکردم. با اینکه فصلها را خوب مینوشت باز استادم ایرادهایی را وارد میکرد که باعث میشد با خودم بگویم اگر خودم مینوشتم قرار بود چقدر از مقاله ایراد بگیرد.»
آموزش جایگزین پژوهش شود
«هدیه» پیشنهادی راجع به حل مشکل پایاننامهنویسی ارائه میدهد که درد دل
تعدادی از دانشجویان هم هست. او پیشنهاد میکند که وزارت علوم، آموزش را جایگزین پژوهش کند تا کسانیکه میخواهند پایان نامه ننویسند بتوانند بهجای آن آموزش ببینند. البته در حالحاضر دانشجوها در برخی از رشتههای کارشناسی ارشد مجاز به برداشتن واحد به جای پایاننامه هستند اما این موضوع شامل همه نمیشود و «هدیه» پیشنهاد میکند که این اتفاق برای همه رشتهها بیفتد.
از سر بیکاری پایاننامه مینویسم
در این میان هستند دانشجویانی که نبود کار باعث شده تا بهسمت پایاننامهنویسی و انجام کارهای پژوهشی بروند. رضا یکی از دانشجویانی است که کارش همین است. او ادعا میکند که درآمد برخی از کارهای پژوهشی بالا است اما آنها را فقط به اعضای هیأتعلمی سفارش میدهند و استادان هم کارها را به دانشجویان میدهند و مبلغ کمی به آنها پرداخت میکنند. رضا آهی میکشد و میگوید: «بهنظر من اگر مشکل اشتغال حل شود چالش پایاننامهنویسی هم کمتر میشود. کسی پایاننامهنویسی میکند که بیکار است و مشکل مالی دارد.»
از ادامه تحصیلم پشیمانم
سمیه فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک از اینکه کارشناسی ارشد شرکت کرده بشدت پشیمان است. او اعتقاد دارد قبل از ادامه تحصیل چند مورد پیشنهاد کاری خوب داشته اما بهعلت شرکت در کارشناسی ارشد همه آنها را رد کرده است. او در مورد شرایط فعلی خود اینطور توضیح میدهد: «کارشناسی ارشد شرکت کردم و خودم پایاننامهام را نوشتم و این کارها وقت زیادی از من گرفت. بعد از فارغالتحصیلی هیچکاری نتوانستم پیدا کنم و در حالحاضر حدود ۴ سال است که بیکارم. احساس میکنم زمانم را بیهوده روی پایاننامه نوشتن هدر دادم و موقعیتهای شغلیام را از بین بردم.»
ارسال دیدگاه