بزرگترین سانحه طبیعی ثبت شده در ایران
تهران (پانا)- استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی در یادداشت تازه خود به این پرسش پاسخ می گوید که چرا سیل فروردین، بزرگترین سانحه طبیعی ایران بود؟
دکتر مهدی زارع در گروه نخبگان خبرآنلاین نوشت: از ۲۶ اسفند ۹۷ با شروع بارشهای سنگین در استان گلستان در شمالشرق ایران تا ۲۶ اردیبهشت ۹۸ در کل دو ماه گذشته کشور ما درگیر بزرگترین سانحه طبیعی ثبت شده در تاریخ خود از نظر ابعاد سانحه (و نه الزاما از نظر میزان تلفات) بی سابقه بوده است. حدود ۶.۷ میلیارد دلار (۱۰۰ هزار میلیارد تومان) به کشور خسارت وارد شده، که دولت حدود ۲.۶ میلیارد دلار (حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان) را به صورت پرداخت خسارتهای مستقیم، وام، تسهیلات، تا پایان سال ۹۸ برنامهریزی کرده تا جبران کند.
وی افزود: آسیب ناشی از تغییر اقلیم هم به خود موضوع تغییر اقلیم و هم البته به نحوه توسعه شهری و روستایی ما مربوط است. برای پاسخ مناسب به تغییر اقلیم و مقابله با عوارض آن نیازمند عزم جدی هستیم، و از این دیدگاه باید در نحوه توسعه کشور و تولید و مصرف انرژی تجدید نظر اساسی کنیم.
سه دوره بارندگی شدید پیدرپی، موجب طغیان ۱۴۰ رودخانه کشور شده، و از دوازده حوزه آبخیز رودهای ایران، سیلابهای گوناگون در ۷ حوزه مشاهده شد (دریای کاسپین، خلیج فارس-دریای عمان، دریاچه ارومیه، اردستان-یزد-کرمان، صحرای قره قروم ، هامون، و دریاچه نمک). در اثر این طغیانها ۷۸ نفر از هموطنان ما (تا شامگاه ۲۴ اردیبهشت ۹۸) کشته شده و بیش از ۲۰۰۰ شهر و روستای ایران آسیب دیده است. در این اتفاقات ۲۶ استان از ۳۱ استان ایران تحت تاثیر رخداد سیل قرار داشته حدود ۱۶.۶ میلیون نفر به طور غیرمستقیم و حدود ۲.۵ میلیون نفر به طور مستقیم از سیلابهای مختلف آسیب دیدهاند. استانهای با بیشینه خسارتها به ترتیب لرستان، خوزستان و گلستان بودهاند.
حدود ۶.۷ میلیارد دلار (۱۰۰ هزار میلیارد تومان) به کشور خسارت وارد شده، که دولت حدود ۲.۶ میلیارد دلار (حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان) را به صورت پرداخت خسارتهای مستقیم، وام، تسهیلات، تا پایان سال ۹۸ برنامهریزی کرده تا جبران کند.
۱.۵ میلیارد دلار (حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان) از این خسارتها مربوط به خسارتهای وارده به بخش کشاورزی کشور است. حوادث اقلیمی اخیر شامل رخداد حداقل ۱۵۰۰ زمین لغزش در ابعاد مختلف را نیز موجب شد که البته این جنبه از حوادث رخ داده کمتر مورد توجه قرار گرفت، و مردمی هم که در روستاهایی در معرض لغزش ساکن بودند از توجه رسانهای و مردمی نیز دورتر بوده و از این نظر مظلومتر بودهاند.
از شواهد تغییرات اقلیمی به هم ریختن الگوی اقلیمی و بارندگی با ریتم متفاوت و رخدادهای حدی (فرینها) است. با چنین حوادثی میتوان انتظار داشت تا دوره های شدیدتر و طولانیتر خشکسالی و همچنین بارندگیهای شدید در فاصلههای زمانی و بازگشتهای سریعتر در آینده نیز در کشور ما رخ دهد. در سیلاب ۱۲ و ۱۳ فروردین ۹۸ پلدختر سیلاب در ارتفاع حدود ۳ تا ۴ متر فراتر از تراز قرار گیری پل، از رودخانه کرخه عبور کرد. در سیلاب خوزستان که از حدود ۸ فروردین با بالا آمدن آب پشت سدها و از ۱۳ فروردین با آبگرفتگی وسیع دشت سیلابی رودخانههای کرخه دز، کارون و در نهایت رودخانه جراحی به وقوع پیوست، منطقه وسیعی را در ناحیه دشت آزادگان، هویزه، تلاب هورالعظیم، رودکارون، جاده اهواز - آبادن ، و اهواز - بندر امام (در مجاورت تالاب شادگان) دچار آبگیری کرد به نحوی که در دهه سوم فروردین، عملا دشتهای سیلابی رودهای کارون، کرخه و در در شمال اهواز به هم پیوسته بود. توجه شود که دو دشتی که بیشترین میزان آبگرفتگی از آنها گزارش شد (جلگه خوزستان و جلگه گرگان) در دهه اخیر از نواحی مهم خشکسالی در ایران بودهاند. یکی از عوارض خشکسالی ایجاد لایه خاک نفوذ ناپذیر متراکم در سطح زمین است که موجب میشود تا نفوذ پذیری منطقه در مقابل بارشها کاهش یابد و درصد مهمتری از آب به صورت روانآب جاری شود.
پدید تغییر اقلیم مانند هر پدیده طبیعی حاوی عدم قطعیت است. از نظر کمبود اطلاعات علمی پایش شده، میتوان انتظار داشت تا سالهای پیش رو عدم قطعیت قابل ملاحظهای در برآوردهای مربوط به تغییرات اقلیمی موجب مشکل شدن و غیر دقیق بودن پیش بینیهای وضع اقلیم در کوتاه و میان مدت شود. این موضوع چالش بزرگ آینده است. به این منظور نیروی بزرگ علمی کشور را باید بر روی کم کردن میزان عدم قطعیتها در برآوردهای اقلیمی متمرکز شود. آسیب ناشی از تغییر اقلیم هم به خود موضوع تغییر اقلیم و هم البته به نحوه توسعه شهری و روستایی ما مربوط است. برای پاسخ مناسب به تغییر اقلیم و مقابله با عوارض آن نیازمند عزم جدی هستیم، و از این دیدگاه باید در نحوه توسعه کشور و تولید و مصرف انرژی تجدید نظر اساسی کنیم.
ارسال دیدگاه