نوروز ۹۸ میهمان آذربایجان باشید
بیا در بازار تبریز گم شویم
تبریز (پانا)- نقشهها و بروشورهای زیادی تلاش میکنند تا فرصت گردش بیقید و بند در بازار تبریز را از شما بگیرند، اما چندساعت همهچیز را کنار بگذارید و بیایید فقط چندساعت در بازار تبریز گم شویم.
آدمها از گمشدن میترسند، از اینکه در یک شهر غریب گم بشوند، از اینکه در افکار خود گم بشوند، از اینکه صدایشان در همهمه صداها گم بشود یا حتی از اینکه بین اینهمه «از اینکه» گم شوند.
اما اینجا در بازار تبریز همهچیز متفاوت است؛ اینجا گمشدن یک ترس نیست؛ یک فرصت است تا شما هویت سرزمینتان را پیدا کنید. هرچند نقشهها و بروشورهای بسیاری تلاش میکنند تا این فرصت را از مسافران بگیرند، اما ما به شما توصیه میکنیم همهچیز را کنار بگذارید و بیایید فقط چندساعت در بازار تبریز گم شویم.
بازاری که جهان آن را بزرگترین بازار سرپوشیده میشناسد، نامهای مختلفی دارد: «تونل زمان»، «موزه زنده» و… که هرکس میتواند پس از چندساعت گردش در بازار آن را با نامی که خود انتخاب میکند برای دوستان و آشنایانش معرفی کند.
آنطور که میگویند، بازار سرپوشیده تبریز حدود ۱ کیلومتر مساحت دارد. اما این صرفاً ظاهر قضیه است. مثل دریایی که میتواند ۱ کیلومتر مساحت داشته باشند اما چندصدمتر عمق.
وقتی از بازار تبریز صحبت میکنیم، دقیقاً منظورمان حدود ۵٬۵۰۰ باب حجره، مغازه و فروشگاه، ۴۰ گونه شغل، ۳۵ باب سرا، ۲۵ باب تیمچه، ۳۰ باب مسجد، ۲۰ باب راسته و راستهبازار، ۱۱ باب دالان، ۵ باب حمام و ۱۲ باب مدرسه است.
اما دقیقاً مشخص نیست که بازار تبریز چهزمانی بنا شده است، ابن بطوطه، مارکو پولو، جاکسن، اولیای چلبی، یاقوت حموی، گاسپار دروویل، الکسیس سوکتیکف، ژان شاردن و بسیاری از جهانگردانی که از سده چهارم هجری تا دوره قاجار به تبریز سفر کردهاند، در نوشتهها و گفتههایشان از بازار تبریز یاد کردهاند.
این را همه میدانند که قرار گرفتن بازار تبریز در مسیر جاده ابریشم باعث بهوجود آمدن اینهمه شکوه و رونق شده، اما بعد از گذشت صدها سال، بازار تبریز همچنان پویا و زنده است.
بسیاری از گردشگران خارجی که تبریز را صرفاً بهخاطر بازارش سرپوشیدهاش به عنوان مقصد گردشگری انتخاب میکنند، میگویند بازار تبریز یک موزه واقعی از مشاغل و حرفههاست. بازاریان که مغازهها را از پدران خود به ارث بردهاند، همچنان در بازار تبریز مشغول کسب درآمد هستند و این نکته برای گردشگران جالب است.
این روزها که فروشگاههای بزرگ با عناوینی مثل هایپرمارکت شروع به فعالیت میکنند و میگویند شما میتوانید تمام نیازهایتان را از ما بخواهید، راه زیادی تا رسیدن به تنوع محصولات قابل عرضه در بازار تبریز دارند.
هرکدام یک از راستهها و تیمچهها، محل عرضه یک نوع محصول مشخص است. اینکه میگویند از شیر مرغ تا گوشت آدمیزاد، در بازار تبریز یک واقعیت است. مثلاً شما میتوانید با چندساعت گردش در بازار تبریز، هم لبنیات تهیه کنید، هم پارچه و لباس، هم لوازم برقی، هم لوازم آرایشی، هم فرش و تابلوفرش، هم آجیل و… شاید این روزها تنوع مشاغل در بازار تبریز از مرز ۴۰ گذشته است.
اینجا ضیافت رنگها و بوها بهپاست. شاید نتوان بوها را نوشت، اما رنگها را از عکاسان میتوان انتظار داشت. حالا دیگر حتی اگر شما یک دوربین بسیار حرفهای با لنزی عجیب و غریب به دست بگیرید و در بازار تبریز به عکاسی مشغول شوید، هیچیک از بازاریان هیچ اعتراضی به شما نخواهد داشت. با جستجوی ساده نام بازار تبریز در موتورهای جستجوگر، میتوانید نتایج کار هزاران عکاس را که سالانه به بازار تبریز سفر میکنند مشاهده کنید.
اگرچه در سالهای اخیر پای مشاغل جدید و جوانان به بازار تبریز باز شده و همه بازاریان، مردان سالمند اصیل و قدیمی تبریز نیستند، اما آداب و رسومی که شاید دهها سال پیش حاکم بود، همچنان حکم میراند.
هر صبح بازاریان مقابل حجرهشان را آبپاشی میکنند، با نام خدا کارشان را شروع میکنند، به حجرهداران راسته خودشان سلام و عرض ادب میکنند، اگر مناسبت خاصی مثل عید باشد، همانطور که در راسته یا تیمچه قدم میزنند، عبارت «عیدتان مبارک» را بیآنکه بدانند به چه کسی میرسد، در هوا ولو میکنند.
گربهها هم در بازار تبریز از احترام زیادی برخوردار هستند. کافی است سری به سراهای بازار تبریز بکشید تا حکومت گربهها را از نزدیک ببینید. بازاریان هرروز مقدار مشخصی غذا برای گربهها اختصاص میدهند و همین باعث شده هر سرا برای خودش خانوادهای از گربهها داشته باشد. میگویند در گذشته بهخاطر تعدد موشها بازاریان پای گربهها را به بازار باز کردهاند، اما این روزها گرانشدن قیمت گوشت هم نتوانسته جایگاه گربهها را در بازار تبریز خدشهدار کند.
البته بازار بزرگ تبریز در سالهای اخیر انتقادات بزرگی را به جان میخرد؛ از جمله اینکه حجرهدارها مخصوصاً در تیمچهمظفریه که قلب تپنده بازار است دیر حجرههایشان را باز میکنند و در روزهای تعطیل همچون عید نوروز آغوششان را به روی مسافران میبندند. شاید توجه به اینکه بازار تبریز در سال ۸۹ ثبت جهانی شده و حالا متعلق به تمام علاقهمندان در جهان است، دلیل خوبی باشد تا مغازهدارها به مسئولیت سنگینشان پی ببرند.
اینکه گردشگران پس از چند ساعت گردش در بازار تبریز نمیتوانند جای مناسبی برای نشستن و استراحت پیدا کنند، زمینه انتقاداتی را از بازار فراهم میکند. البته امسال این مسئله کمرنگتر شده است.
تقریباً در ورودی همه تیمچهها و راستههای بزرگ چندصندلی گذاشته شده و با یک فنجان چای سنتی غرفههایی هستند که از مهمانان میزبانی میکنند. علاوه بر این، این روزها در برخی از سراها کافیشاپهایی با تم بازار شروع به کار کردهاند، با پنجرههایی اریسی، پردههایی سنتی و میز و صندلی چوبی که نگاه و پای مسافران را به سمت خود میکشند.
گمشدن در بازار تبریز یک حس کمنظیر است. اینکه نمیدانید دقیقاً از این سرا به کدام دالان میرسید یا دربهای این کاروانسرا به کدام تیمچه باز میشود، از این رنگها به کدام رنگها میرسید، این عطرهای خوش به کدام عطرهای خوشتر میرسند، حس هیجانی عجیب به شما میبخشد. هنوز دیر نشده، چند روز از تعیلات نوروزی باقی مانده است، در همین فرصت اندک هم میتوان از گمشدن در بازار تبریز لذت برد.
گزارش: بهنام عبداللهی
ارسال دیدگاه