غرور ملی با دیپلماسی یا دلواپسی؟
تهران (پانا) - وزیر امور خارجه رویکرد رسانه های دلواپس را از زاویه نادیده گرفتن غرور ملی مورد انتقاد قرار داده است؛ رسانه هایی که نشان داده اند قصد ندارند از حمله به دیپلماسی تعاملی عقب بنشینند.
به گزارش ایرنا، سخنان «محمدجواد ظریف» در کنگره چهارم حزب ندای ایرانیان بلافاصله با واکنش رسانه های مخالف روبرو شد.
ظریف روز جمعه (بیست و سوم آذرماه) با یادآوری رویکرد رسانه هایی چون «کیهان» و صدا و سیما بیان داشت غرور ملی در نحوه انعکاس اخبار و گزارش های آن ها نادیده گرفته شده و زیر سایه نگاه های سیاسی و جناحی قرار گرفته است.
به گفته وزیر امور خارجه، روزنامه ای چون کیهان در بازتاب سخنان «باراک اوباما» رئیس جمهوری سابق آمریکا از عزم او برای باز کردن همه پیچ و مهره های فناوری هسته ای جمهوری اسلامی ایران می نویسد اما با تقطیع سخنانش، اظهار ناتوانی رئیس جمهوری آمریکا در برابر ملت ایران را کتمان می کند.
وی همچنین این پرسش را مطرح کرد که چرا وقتی وزیر امور خارجه آمریکا می گوید در قطعنامه شورای امنیت چه چیز از دست دادیم، صدا و سیما اظهارات او را نادیده می گیرد و آن را به مردم نمی گوید.
در مقابل، کیهان در شماره امروز خود ظریف و عملکرد او را به باد انتقاد گرفت و با استناد به سخنان برخی مقامات آمریکایی، تلاش آنان برای تقویت میانه روها در برابر تندروها را دلیل اصلی پیشرفت مذاکرات هسته ای دانست. به نوشته کیهان این «دیپلماسی التماسی» است که غرور ملی را زیر پا می گذارد نه رویکرد رسانه ای مخالفان دولت.
در باب اظهارات ظریف و واکنش رسانه ای مزبور چند نکته به ذهن می رسد؛
۱- رسانه های همسو با این روزنامه مخالف، از ابتدای شکل گیری مذاکرات هسته ای یعنی از میانه سال ۹۲ و حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک رویکردی را در پیش گرفتند که به رغم شدت و ضعف اما بی وقفه و بلاتغییر به شکل خط آتشباری دستگاه دیپلماسی و دولت را به واسطه ترجیح نگاه تعاملی بر تقابلی هدف حملات خود قرار داد.
این خط آتش در بزنگاه های حساس مذاکرات و به موازات تشدید فشارهای سیاسی و تبلیغاتی تندروهای آمریکایی، صهیونیست ها و سعودی ها بر حجم حملات خود افزود و فشارهایی مضاعف را متوجه دستگاه دیپلماسی ایران ساخت.
۲- تضادهای رفتاری رسانه های یادشده با قیاس نگاه و مواضع متفاوتشان در قبال هیات های مذاکره کننده در دولت های نهم و دهم با دوره بعد از آن آشکار می شود.
در دوره ۶۹ ماهه مذاکرات هیات ایرانی به ریاست دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، سابقه ای از مخالف خوانی این رسانه ها علیه تیم مذاکره کننده کشور در دست نیست؛ چه زمانی که «سعید جلیلی» با «ویلیام برنز» آمریکایی وارد گفت وگوهای دوجانبه شد، چه زمانی که توافقی موقت مطرح شد که اورانیوم ۲۰ درصدی ایران به میله های سوخت مبدل گردد و چه زمانی که «وندی شرمن» در ۱+۵ مذاکرات خود را با هیات ایرانی ادامه داد.
این در حالی بود که پیاده روی کوتاه ظریف با همتای آمریکایی آن هم به دلیل دور ماندن از جاسوسی سرویس های صهیونیستی در خیابان های ژنو و گفت وگو حین پیاده روی با شدیدترین حملات مخالفان دولت مواجه و نظیری گناهی نابخشودنی قلمداد شد.
در جریان مذاکرات هسته ای تا توافق نهایی در تیرماه ۹۴ و سپس مراحل اجرای آن، «تقریبا هیچ» روزی نبود که برجام هدف حملات بی امان رسانه های یاد شده قرار نگیرد. در این دوره، برجام که مذاکرات آن تحت نظارت رهبری پیش رفت، مصداقی از وادادگی، تسلیم، خسارت و حتی خیانت بانیان آن نشان داده می شد.
در حالی که مدعیان، پیش از مذاکرات تحریم ها را «سبب خیر» از سوی دشمنان دانسته و آن را کاملا بی اثر می خواندند، در جریان مذاکرات روی پیش شرط لغو همه تحریم ها اصرار می ورزیدند و زمانی که بر اثر مذاکرات پیچیده و طولانی خواسته ایران برای لغو همه تحریم های هسته ای از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت محقق شد، محورهایی دیگر را برای تاختن بر توافق هسته ای انتخاب کردند.
روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا و وعده های پیاپی وی مبنی بر خروج از برجام برای دلواپسان به شکل هدیه ای غیرمنتظره بود، با این حال در رسانه های آنان فریادهای مکرر ترامپ که برجام را «بدترین توافق تاریخ آمریکا» می خواند و آن را به سود ایرانیان می دانست بازتابی نیافت.
پس از خروج آمریکا از برجام هم بدعهدی آمریکایی ها به حساب دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نوشته شد و مخالفت های شدید و بی سابقه دیگر اعضای برجام و جامعه بین الملل با ترامپ کمتر به چشمان دلواپسان آمد. حال آنکه اقدامی چون بیانیه تهران در اردیبهشت ۸۹ و تلاش ناکام کشورهایی چون برزیل و ترکیه برای جلوگیری از صدور قطعنامه چهارم شورای امنیت علیه ایران، هلهله رسانه های حامی رئیس جمهوری وقت را در پی آورد.
۳- استدلال های گوناگونی از چرایی مطلق گرایی و خستگی ناپذیری دلواپسان در حمله به دولت و دستگاه دیپلماسی مطرح است؛ از کوبیدن ظریف به عنوان چهره ای که در اوج مذاکرات و به دلیل محبوبیت و تبحر دیپلماتیک، مناسب برای جایگزینی «حسن روحانی» پس از دوره هشت ساله وی عنوان می شد تا علل اقتصادی که در زمینه منافع کاسبان تحریم بارها به آن اشاره شده است.
با این حال عنصر اساسی این استدلال ها وجود نگاه تکسونگری است که هر اقدامی را صرف نظر از مصالح، تبعات یا مزیت های آن از سوی رقیب به چالش کشیده و در مقابل از هر کارشکنی، مخالف خوانی و تضعیف جریانات و اندیشه های خارج از دایره تنگ خودی استقبال می کند؛ وضعیتی که گاهی نوعی همصدایی را با دشمنان ایجاد کرده و نه تنها غرور ملی را نادیده می انگارد که منافع کشور و انسجام ملت را هدف حملاتی خردکننده قرار می دهد.
ارسال دیدگاه