در محفل «در حلقه رندان» مطرح کرد
زائری: از شنیدن اخبار این روزها به خدا پناه می برم
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری در صد و چهل و نهمین محفل «در حلقه رندان» در واکنش به مسائل اقتصادی و سیاسی اخیر کشور گفت: در دعاهایم این روزها پناه می برم به خدا از این که مشکلات را بدانم و کاری از دستم برنیاید. احوال روزگار ما این است که باید درد بکشیم که شیرخشک بچه ها در گرانی احتکار می شود و در واگن های مترو یا در اتوبوس دیگر کسی جایش را به کهنسالان نمیدهد!
به گزارش روابط عمومی سپهر سوره هنر، صد و چهل و نهمین محفل طنز «در حلقه رندان» شب گذشته(یکشنبه ۲۷ آبان) در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد. در ابتدای این مراسم داریوش کاردان مجری برنامه با لحنی کنایهآمیز گفت: خدا را شکر میکنم که این جمع صمیمی همچنان برقرار است و از خداوند میخواهیم بخش کوچکی از اموال دزدیده شده را به جیب مردم برگرداند! ما اهل اسراف نیستیم و مردمی کممصرفیم(با خنده).
او در ادامه از سیامک روشن دعوت به شعرخوانی کرد. مهدی استاد احمد شعری درباره «ژن خوب»، حمید اسلامی شعری طنز با مضمون «گفتوگو با همسرم»، رضا احسانپور شعری با مضمون «انتخاب همسر» در نوبتهای بعدی خواندند.
در این برنامه همچنین مسابقهای بین حاضران برگزار شد. بدین ترتیب مهمانان «در حلقه رندان» میتوانستند با مشاهده یک کاریکاتور، شعر یا متنی طنز نوشته و در این رقابت شرکت کنند.
صابر قدیمی، شاعر و طنزپرداز در آیتم شوخی با اخبار درباره پیششرط های ایران در مذاکره با آمریکا بر سر مسائل تحریم و تبریک محمود احمدینژاد به تیم بیسبال این کشور نکات طنزی را مطرح کرد.
حسین رضوی فرد شعری را درباره «طرح ترافیک» و مهران حسینی از مجموعه تازه منتشر شده «سنگ پای قزوین» شعری را برای حاضران خواندند.
مهدی فرجاللهی در آیتم موسیقی به اجرای یک قطعه پرداخت که شعر آن اثری از ابوالفضل زرویی نصرآباد بود.
بخش بعدی این محفل ادبی با گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری اختصاص یافت. کاردان در سوال اول از زائری پرسید چند شغل دارید؟
این کارشناس مذهبی پاسخ داد: کار من مربوط به فرهنگ و هنر، انتشارات، مشاوره، فعالیت مطبوعاتی و... است. اما هیچ وقت دوست نداشتم کارمند کسی باشم و همیشه برایم ارزشمند بوده که اختیارم دست خودم باشد. مدتی سردبیر روزنامه همشهری بودم، خانه روزنامهنگاران جوان را تاسیس کردم و بقیه سمتهایم نیز همیشه مربوط به حوزه فرهنگ بودهاند.
وی در پاسخ به این که آیا تاکنون با مشکلی در فعالیت های فرهنگی تان مواجه شده اید، بیان کرد: بله، یکبار در دوره فعالیت ام در یک نشریه به زندان رفتم. اما مشکل ما لزوما بازداشت شدن نیست. بلکه مشکل عمده در حوزه فرهنگی این است که گاهی ایده های بکر و مضمون های تازه ای به ذهنت می رسد که نمی توانی آن را ابراز یا عرضه کنی.
زائری افزود: از طرفی گاهی اوقات این مشکل آنقدر شدت می گیرد که دیگر فکر می کنی همه چیز بیشتر به یک شوخی شبیه است. برای مثال در توجیه کلیپی که چند روز پیش از نوازنده های کنار خیابان منتشر شده بود، گفتند که برای امنیت جانشان آن برخورد صورت گرفته است! یا در زمینه چاپ کتاب بارها و بارها باید تلاش کنی تا یک کتاب در تیراژ پایین به چاپ برسد، در حالیکه کتاب های قاچاق در تیراژ وسیع هر روز کنار خیابان ها به فروش می رسند.
وی در پاسخ به این سوال که اگر می توانست مسئول بخشی باشد کدام حوزه را انتخاب می کرد، گفت: در دورانی دوست داشتم وزیر ارشاد یا معاون این وزارتخانه باشم تا بتوانم کاری بکنم. اما بعدها فهمیدم که اتفاقات اصلی در جایی دیگر رقم می خورد.
وی ادامه داد: به نظرم علم لاینفع شنیدن اخبار امروز است که دانستن اش فایده ای ندارد و در دعاهایم این روزها پناه می برم به خدا از این که این ها را بدانم و کاری از دستم برنیاید. احوال این روزگار این است که باید درد بکشیم شیرخشک بچه ها در گرانی احتکار می شود یا در واگن های مترو و در اتوبوس دیگر کسی جایش را به کهنسالان نمی دهد! به نظرم مشکل اصلی از این است که خود ما قانون گرا نیستیم و اگر کسی قانون مدار باشد، او را مسخره می کنیم.
زائری در پایان درباره برخی کلمات که کاردان مطرح می کرد، جملات کوتاهی را می گفت. او درباره «یارانه» گفت: از گرفتنش انصراف دادم اما بعدها فهمیدم همه می گیرند(با خنده).
او در واکنش به کلمه «لنگ» گفت: بودنش بهتر از نبودنش است و درباره «فوتبال» سکوت کرد. همچنین در واکنش به واژه «آبگوشت» بیان کرد: جای شما خالی دیروز صرف شد!
زائری در پاسخ به این که آیا تاکنون کسی به او در خیابان توهین کرده است یا نه، عنوان کرد: بله، پیش آمده است.
گاهی با ماشین از کنارم رد می شوند و فحش می دهند و من نمی توانم توضیحی بدهم. اما گاهی که فرصتی پیش آید، می توانم توضیح بدهم و طرف مقابل را مجاب کنم. به نظرم در برخورد با روحانیت کسانی که توهین می کنند، صرفا من یا ما را نمی بینند. بلکه آن ها دارند نقد خود را نسبت به مشکلاتشان به این شیوه مطرح می کنند و من هم درکشان می کنم.
وی با اشاره به خاطره خود از شعرخوانی در دهه ۷۰ در حوزه هنری و شرکت در جلسات شب شعر این سازمان توضیح داد: یکبار که در یک محفل شعری در حوزه شرکت کرده بودم، تا مجری برنامه من را دعوت به سن کند، دو بیت شعر سرودم تا ضمن معرفی ام آن را بخوانم:
نام خود گم کرده ام تا نام او آموختم خود نمی بینم دگر تا دیده برافروختم
سایه رعنای او هر شب تماشا می کنم تا چراغ شعر او در پای او افروختم
در بخش بعدی این برنامه، فرامرز ریحان صفت و امید مهدی نژاد به شعرخوانی پرداختند. اکبر کتابدار نیز شعری از دفتر چهارم مولانا خواند و نکته ادبی را ضمن آن مطرح کرد. عبدالله مقدمی درباره ویژگی های کارمند بودن و سعیده موسوی زاده درباره پوشش شعرخوانی کردند. سعید طلایی نیز به روی سن رفت و یک دوبیتی خواند و پایان بخش این مراسم نمایش کلیپی از شعرخوانی طنز زنده یاد محمدرضا آقاسی شاعر فقید کشورمان بود و سه برگزیده مسابقه طنزنویسی درباره کاریکاتور نمایش داده شده، نیز معرفی شده و جوایز خود را دریافت کردند.
محفل طنز «در حلقه رندان» آخرین یکشنبه هر ماه به همت موسسه فرهنگی هنری سپهر سوره هنر و با همکاری دفتر طنز در حوزه هنری برگزار می شود.
ارسال دیدگاه