هادی حقشناس*
بوی بنزین میآید!
براساس برآوردهای مختلف، میانگین مصرف بنزین ما به حدود یکصد میلیون لیتر در روز رسیده است. یا به عبارت سادهتر در ماه ۳ میلیارد لیتر و در سال نزدیک به ۳۶ میلیارد لیتر. اگر فرض کنیم در بعضی از ایام این مصرف کمتر یا بیشتر شود به نظر میرسد در بدبینانهترین حالت اگر نگوییم ۳۶ میلیارد لیتر بنزین در سال، حداقل ۳۰ میلیارد لیتر را باید بگوییم.
امروز هر لیتر بنزین هزار تومان به فروش میرود. اگر دولت تمایل دارد این عدد هزار تومان را به عدد واقعی برساند که البته اگر مبنا مثلا ترکیه باشد که بنزین در آنجا، حدود ۷ تا ۸ هزار تومان است، طبیعی است که باید این مبلغ را هشت برابر کند. علت اینکه ترکیه را مثال میزنیم این است که اگر قرار است بنزین قاچاق نشود باید قیمت دو کشور یکسان شود. یا اگر بخواهیم با افغانستان مقایسه کنیم طبعا عدد دیگری خواهد شد. دولت دو هدف را دنبال میکند؛ نخست اینکه بنزین قاچاق نشود و دوم اینکه از اتلاف مصرف انرژی جلوگیری کند. چون دولت معتقد است اگر در هر یک از تعطیلات ترافیکی ایجاد میشود، به خاطر ارزانی بنزین است و یا اگر در کلانشهرها شاهد آلودگی هوا هستیم باز به خاطر مصرف بنزین ارزان است.
لذا اگر دولت بخواهد هم جلوی اتلاف انرژی را بگیرد و هم مانع از قاچاق فرآوردههای نفتی شود و هم آلودگی ناشی از خودرو را کم کند، علی الظاهر یک راه بیشتر ندارد و آن هم استفاده موثر از ابزار قیمت است. موضوعی که در ابتدای هدفمند کردن یارانهها در سال ۸۹ نیز مطرح شد. در آن مقطع بنزین چهار برابر شد، یعنی از یکصد تومان به چهارصد تومان رسید با این هدف که هم از اتلاف منابع و هم از قاچاق جلوگیری شود.
اما نکته مهم این بود که اگر دولت از منابع حاصل از انرژی زیرساخت ایجاد کند، قابل تحمل است. یعنی اگر دولت امروز در تهران شبکه مترو را تکمیل میکرد یا حمل و نقل عمومی آسانتر میشد، طبیعتا کسی علاقهمند به آوردن خودروی شخصی نبود. یعنی وقتی متروی تهران در هر ساعتی در روز پیک ترافیک دارد و مردم بسیار نگران و با زحمت سوار میشوند، حال اگر خودروسواران هم به مترو اضافه شوند، طبیعی است که باز حجم جابهجایی مترو پاسخگو نخواهد بود. بنابراین با این توجیه که زیرساخت اضافه شود در کوتاه مدت نمیتواند توجیه کننده افزایش قیمت بنزین باشد. اما به جای اینکه به هر فرد ایرانی یک مقدار بنزین تخصیص داده شود، بهتر است همین حالا در کارت یارانه مردم ایران همان پول واریز شود. یعنی به جای اینکه کارت بنزین مردم شارژ شود و بعد آن را به جایگاههای سوخت بفروشند که حتما حواشی و عوارض خاص خود را دارد، قیمت واقعی بنزین را در کارتها شارژ کند. این کار در رسیدن به آن اهدافی که ذکر شد، راحتتر خواهد بود، مردم را به دردسر نمیاندازد و یک بوروکراسی اداری جدید هم اضافه نمیکند.
دولت هر قیمتی که میخواهد بنزین را بفروشد نسبت به قیمت فعلی در یارانه ماهانه افراد تخصیص دهد. به نظر میرسد این راهکار کمهزینهتر و به صواب نزدیکتر باشد. ولی وقتی به هر دلیل مشکل پرداخت یارانه وجود دارد، چگونه پول جایگاهداران برای خرید کارت بنزین مردم فراهم میشود؟ یعنی تامین منابع در جایگاه سوخت برای خرید بنزین مردم به مراتب سختتر بوده و بوروکراسی عریض و طویل دیگری میخواهد و مطمئنا نارضایتی هم ایجاد خواهد کرد. ضمن اینکه جایگاهداران محترم هم قیمتهای مختلفی اعلام خواهند کرد و عوارض نارضایتی که برای مردم ایجاد میشود، متوجه دولت خواهد شد. هر راهی غیر از اینکه دولت راسا این کار را برعهده بگیرد، چه استارتآپ باشد و چه جایگاههای سوخت، آسیبهای خاص خود را خواهند دید. فراموش نکنیم که آثار تورمی هم خواهد داشت، اما واقعیت این است که فقط بنزین چنین وضعیتی ندارد و نفت و گاز هم وضعیت مشابهی دارد. برق و آب شرب همچنین وضعیتی دارد. اتلاف منابع آب، برق، گاز، بنزین در شبکههای تولید، توزیع و مصرف از حد استاندارد جهانی بسیار بالاتر است. لذا باید یک راهکار اساسی انتخاب کرد، اما در شرایط تحریمی امروز و عوارض افزایش نرخ ارز روی تورم مطرح است، دولت باید هوشمندانه راهی را انتخاب کند که عوارض کمتری داشته باشد.
منبع: آرمان
* استاد دانشگاه
ارسال دیدگاه