سرداری که امام (ره) شفیعش شد
نیشابور (پانا ) - «در این دنیا که نمی توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.» حضرت امام خمینی (ره)
۲۶مهر ۱۳۸۸ تاریخی است که هیچ گاه از حافظه ملت ایران و به خصوص مردم سیستان و بلوچستان پاک نخواهد شد. روزی که وحدت شیعه و سنی با شهادت معنا میگیرد، همان روز که خون پاک سرداران بزرگی چون شوشتریها و محمدزادهها در کنار خون بیش از ۴۲ نفر از شیوخ اهل سنت و مولویهای بلوچ در شهر سرباز به ثمر مینشیند و درخت یکپارچگی و وحدت انقلاب از قطره قطره خون شهدای بیگناه سرزمینمان جان میگیرد.
شاید یکی از بزرگترین جنایات تروریستی عبدالمالک ریگی شهادت شهید نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه بود. اما شهادت این سردار رشید اسلام بار دیگر مهر تائیدی شد بر تأثیرات فرهنگی و امنیتی که شوشتری در مدت حضورش در سیستان و بلوچستان برای مردم این منطقه انجام داد. او که در بین همرزمانش گفته بود: «آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود.» شاید نیمه پررنگ زندگی سردار بخش نظامی آن باشد، اما همین بخش هم با همت و مجاهدت همراه است که به حد و اندازه «مسیح بلوچستان » نامورشده است.
شهید والامقام سردارنورعلی شوشتری در خانوادهای مذهبی و کشاورز در سال ۱۳۲۷ در روستای ینگجه بخش سرولایت نیشابور به دنیا آمدو پیش از انقلاب اسلامی ایران با مقام معظم رهبری در مشهد مقدس در ارتباط بود و پس از انقلاب به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیشابور درآمد.
سردار شوشتری که افتخار همرزمی شهیدان بزرگواری همچون شهید باکری و شهید برونسی را در کارنامه زرین خود دارد در اکثر عملیاتها با مسئولیت های مختلف به ویژه فرماندهی محورهای عملیاتی حضوری فعال داشت که هفت بار جراحت شدید و تحمل رنج و درد ناشی از آن ماحصل این حضور فعال و مخلصانه بود و بدین ترتیب افتخار جانبازی را چون برگ زرین دیگری برای کتاب زندگی سراسر مجاهدت او به ارمغان آورد.
شهید شوشتری، انسان بزرگی بود که در اثر بزرگی و عظمت انقلاب، پیدا و کشف شد و میتوان گفت، انقلاب، شهید شوشتری را کشف کرد و به همین دلیل بود که از روزهای اول انقلاب و در حوادث پس از پیروزی انقلاب، ایشان یک رزمنده عاشق و فدایی بود که در خط اول انقلاب حاضر میشد ودر عملیات طریق القدس ایشان به عنوان فرمانده گردان از تیپ ۲۵ کربلا، ظاهر شد.
در رخدادهای کردستان (سالهای ۵۸ و ۵۹) و در غایله گنبد کاووس در سالهای (۵۸ و ۵۹) ایشان رزمندهای بود که کیلومترها از خانه خود مهاجرت کرده و در خط مقدم انقلاب حاضر میشد و از انقلاب و تمامیت ارضی کشورش دفاع میکرد و در حقیقت اوج بزرگی آقای شوشتری، در دفاع مقدس پیدا شد.
وی همین نقش را در عملیاتهای «فتحالمبین» و «بیتالمقدس» نیز داشت تا اینکه در عملیات والفجر مقدماتی چون در استان خراسان، فرماندهان و رزمندگان زیادی بودند، ایشان را مسئول کردندکه بروید و یک لشکر عظیمی از استان خراسان درست بکنید، این استان شایستگی تشکیل یک لشکر را داردوسردار قالیباف و سردارقاآنی تیمی بود که انتخاب شدند و لشکر ۵ نصر با کمک ایشان شکل گرفت و در عملیات والفجر ۱ و ۲ و ۳ شرکت کردندوشهید شوشتری به عنوان فرمانده تیپ موسیبنجعفر پیشنهاد شد و از فرماندهی گردان، به فرماندهی تیپ ارتقاء یافت.
در عملیات والفجر ۳ که در مهران انجام شد جنگ بسیار سختی برای آزادسازی مهران صورت گرفت و جنگ سرنیزه و تن به تن شهید شوشتری با سرهنگ جاسم (پسر خاله صدام) صورت گرفت و با کشته شدن سرهنگ جاسم، این تپه نیز آزاد شد و عملیات مهران، با موفقیت به پایان رسید.
به کمک ایشان، قرارگاه شهید داودآبادی ایجاد شد و عملیاتهایی که در شمال غرب از ماموت گرفته تا والفجر ۱۰ اجرا شد، عملا با فرماندهی شهیدشوشتری همراه بود.
با وقوع عملیات مرصاد وی به توصیه مقام معظم رهبری مسئولیت این عملیات غرور آفرین را بر عهده گرفت و به نقل از شهید صیاد شیرازی فرماندهی خوبی از خود به نمایش گذاشت تا جایی که در تماس مرحوم حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری می فرمایند: "در این دنیا که نمی توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد."
فرماندهی لشگر۵ قرارگاه نجف، قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه بخشی از مسئولیت های این فرمانده بزرگ و شهید والا مقام است. وی از اول فروردین ۸۸ نیز با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده دار شد و موفق گردید با تلاشی پیگیر و مجاهدتی خستگی ناپذیر ایجاد اتحاد بین طوایف شیعه و سنی را در این استان به افتخارات خود بیفزاید.
سردار شهید نورعلی شوشتری که سال های متمادی منصب خادمی افتخاری بارگاه ملکوتی امام رضا را نیز عهده دار بود بارها در جمع همرزمانش گفته بود: آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود.
شهید شوشتری بسیار خونسرد، آرام و با وقار بود. در عین حال، بسیار هوشیار، زیرک و باهوش بود و میدانست که چه میکند و از ترفندهای مقابلش معمولا آگاه بود. آرامش و خونسردی، از مهمترین ویژگیهایی است که یک فرمانده در حوادث سخت جنگ، باید داشته باشد تا از سختیها گذر کند. اگر فرمانده بلرزد، همه نیروهای تابع او، دچار دلسردی و ناامیدی خواهند شد.
او فرد بسیار صبوری بود به عبارتی، صبر در برابر او، زانو میزد، ایشان تحمل بالایی داشت و شاید او بسیاری از دغدغههای خودش را در چاه دل خویش میریخت و هیچ کس جز خود و خدای او، از این امور آگاهی نداشت.
سردارنورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس که در تدارک برگزاری همایش وحدت سران طوایف در استان سیستان و بلوچستان بود صبح روز یک شنبه ۲۶مهر۱۳۸۸ در اقدامی تروریستی در شهر سرباز به فیض شهادت نائل آمد و شهادت وی باعث شد غده چرکین بزرگترین جانی تروریست منطقه عبدالمالک ریگی نیزریشه کن شود .
بخشی از وصیتنامه سردار شهید نورعلی شوشتری:
دیروز از هرچه بود گذشتیم- امروز از هرچه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد. آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم یاحسین فرماندهی از آن توست؛ الان مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید. الهی نصیرمان باش تا بصیرگردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان کن تا اسیر نگردیم.
مقام معظم رهبری دردیدار با خانواده شهید شوشتری فرمودند: «بعد از جنگ خیلیها به حاشیه رفتند، اما شهید شوشتری همچنان ماندند.» ایشان عکسی از شهید را در دستشان گرفتند، مربوط به دورانی بود که از دست حضرت آقا درجه گرفته و پیشانی شهید را بوسیده بودندو حضرت آقا فرمودند؛ «فکر نکنید محاسن سفید پدرتان از سن و سال ایشان است، محاسن ایشان در این اواخر سفید شده است، وقتی مستضعفین را میدیدند، وقتی مشکلات را میدیدند.»
امیدواریم که ملت ایران و جوانان عزیز، این راه را زنده نگه دارندو حقیقتا برای این انقلاب و کشور، زحمات بسیاری به دست انسانهای بزرگ کشیده شده است و باید همه ما این فداکاریها را ادامه دهیم و باید قدر گذشتهها را بدانیم و راه امام »ره» و شهدای والامقام را ادامه دهیم .« بعون اله وفضله »
ارسال دیدگاه