سعید صفاتیان*
زنان معتاد سختتر از مردان بهجامعه برمیگردند
اختلافهایی در حوزه زنان و آمار و اعتیادزنان و پیشگیری از آنها نسبت به حوزه مردان دیده میشود، البته این مساله در خارج از کشور و کشورهای اروپایی نیز نمود دارد. آنچه در مورد اعتیاد زنان ایرانی حائزاهمیت است تصمیم برای راهاندازی مراکز تخصصی ترکاعتیاد است و این کار در خارج از ایران سابقهای ندارد.
زنان معتاد خارجی صرفا اگر باردار باشند و امکان تولد نوزاد معتاد وجود داشته باشد بهدور از مردان مراقبت و نگهداری میشوند. اگر به یک مرکز اعتیاد در داخل یک منطقهجغرافیایی مشخص مراجعه کنید از هر صد خانم در درمانگاه چهار نفر متعلق به آن منطقه هستند. عموما اعتیادزنان در مراکزدرمانی شهرهای بزرگ و با وضعیت اقتصادی مناسب بالاتر از شهرهایکوچک است و همچنین در مناطقجنوبی شهرهای بزرگ زنان کمتری برای درماناعتیاد مراجعه میکنند.
همچنین بطورکلی زنان کمتر از مردان به مراکز درمانی اعتیاد میروند و مهمترین دلیل عدم بروز اعتیاد زنان است. یک مرد معتاد در خانواده به راحتی اعتیاد خود را بروز میدهد و فضای خانه را برای استعمال تریاک مهیا میکند، اما مادر خانواده و زنشوهردار قادر به این کار نیست و اعتیاد خود را پنهان میکند. به این دلیل عدمبروز اعتیاد شرایط درمان را برای او سختتر میکند، زیرا اساسا حمایت اجتماعی و خانوادگی برای درمان از او نمیشود و همچنین معتاد دچار حاشیههای بیشتری نیز میشود.
مسائل زنان و مردان معتاد یکی است
مسائل آقایان و خانمها در حوزههای پیشگیری مشترک است و صرفا مساله در حدود دو، سه درصد برای زنان متفاوت است، زیرا زن معتاد باردار یا متاهل شرایط ویژهتری نسبت به مردان دارد. بنابراین پرداخت به مساله اعتیاد زنان اقدامی سختتر و پیچیدهتر است. البته در سالهای اخیر سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با موادمخدر برنامههای تخصصی برای آگاهی زنان معتاد از مسائل خانوادگی و جامعه دارند تا عارضه مختلف ویژه زنان معتاد را به آنها گوشزد کنند.
بنابراین شرایط در حوزه پیشگیری و درمان برای زنان سختتر از مردان است، اما براساس آخرین آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۹۰-۹۵ میزان اعتیاد در زنان دو برابر شده و از پنج درصد به ۱۰ درصد رسیده است. این رقم نسبت به رنج جهانی بسیار پایین است. براساس آمارهای جهانی، میانگین تعداد زنان معتاد ۲۵تا ۴۰ درصد است، اما در کشور ما این عدد بر مدار ۱۰ درصد میچرخد. البته این ۱۰ درصد نیز به منزله دو برابری اعتیاد در میان زنان نیست، مساله آن است که زنان امروز بیشتر به مراکز درمان مراجعه و با توجه به شرایط راحتتر مصرفکننده بودنشان را بازگو میکنند. آنها امروز در هر مقطع سنی راحتتر مشکل اعتیاد خود را بروز میدهند و حتی آشنایان و همکاران زن این افراد به آنها پیشنهاد ترک اعتیادشان را دادهاند. این به منزله وجود آیندهای خوب در مورد اعتیاد زنان است.
اعتیادزنان در سه سال آینده، ۱۵ درصد
اگر آمارگیری را سهسال آینده مجددا انجام دهیم درصد اعتیاد زنان به ۱۵ درصد میرسد، این رقم نیز به معنای دو برابری اعتیاد آنها نیست و مساله آن است که زنان بیشتری نسبت به زمانحال برای درمان به مراکز درمانی مراجعه کردهاند. بنابراین همچنان با وجود تمام تبلیغات منفی نسبت به مساله اعتیاد در زنان نسبت به کشورهای خارجی شرایط بهتری داریم. در هر صورت ایجاد مراکزتخصصی برای خانمها به ویژه در روستاهایکوچک یک ضرورت است و باید به آن اهتمام بخشید، زیرا امکاناتدرمانی و مشاورهای در این مناطق کمتر از مراکز شهرهای بزرگ است.
همچنین در این مناطق زنان سختتر مساله اعتیاد خود را در میان مردان مطرح میکنند. هنگامی که مراکزتخصصی درمان اعتیاد زنان کم بوده یا نباشد پرداخت به این مساله نیز سختتر میشود. بنابراین شاید در این مناطق به مراکزدرمانی با کارمندان خانم نیازمندیم، زیرا بازگو کردن مشکلات خانمها در محیطهای کوچک برای آنها راحتتر است. گرچه از نظر علمی این موضوع اثبات نشده، اما هنگام در نظر گرفتن مسائل اخلاقی،شرعی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایجاد مراکز درمان اعتیاد زنان شرایط را برای زنان معتاد بهتر میکنند. البته در این میان زنانی وجود دارند که علاقهمند به حضور در مراکز عادی ترکاعتیاد نباشند، اما برای آنهایی که علاقهمندند، اما امکان اینکار را ندارند، راهاندازی این مراکز کمککننده است.
زنان سختتر به جامعه برمیگردند
نکته دیگر درباره زنان آن است که مردان بازیافته از اعتیاد راحتتر از خانمها به آغوش جامعه بازمیگردند، اما نباید از یاد برد که این مصداق ۲۰ سال گذشته نیز در ارتباط با آقایان وجود داشت. به عنوان مثال هنگام طراحی اولین مراکز درماناعتیاد در سالهای ۸۱-۸۲ تعداد مراجعان مرد به این مراکز خصوصی اندک بود. امروزه نیز خانمها نسبت به آقایان شرایط سختتری دارند، اما در آینده شرایط بهتری پیدا میکنند و راحتتر در این مراکز پذیرش میشوند.
۲۰ سال قبل پذیرش نوجوان ۱۸ ساله و مصرف کننده مواد در جامعه سخت بود، اما امروز سهولت بیشتری دارد. علاوهبر این امروزه خانواده نیز اعتیاد زنان را میبیند و پذیرش آن برایش راحتتر است. به عنوان مثال به عنوان پزشک، والدینی به من مراجعه کرده و به سادگی از اعتیاد دخترشان سخن گفته و او را به جلسات مشاوره میآورند. زنانمعتاد نیز درک بیشتری از پذیرش در مراکز درمان یافتهاند، اما کماکان باید بحثهای آموزشی در خانوادهها وجود داشته باشد و به همان شکل که در حوزه آموزش و پیشگیریاولیه از اعتیاد به میزان زیادی فعال بودهایم در حوزه خانواده نیز فضاسازی کنیم تا شرایط درماناعتیاد برای هر خانم فارغ از شرایط، سن و موقعیت او فراهم و رونددرمان او تسهیل شود.
همچنین حمایتهایاجتماعی برای او زیاد باشد و او را به سمت درمان سوق دهد. بنابراین هیچ والدین و همسری نگوید اگر همسر یا دخترم اعتیاد دارد و آن را علنی و درمان کنم برای خانواده بد است، زیرا به مرور زمان برای دختر و همسر او شرایط به مراتب بدتر است. در واقع مصرف شیشه، تریاک و گل او بیشتر و عوارضاعتیاد نیز بدتر میشود. زیرا رونددرمان برای بیماری که چندین سال در حوزه موادمخدر است از معتاد یک ساله سختتر است. فرهنگسازی نقش مهمی دارد و مهمترین موضوع رسانههایتصویری، دیداری و مکتوب است، زیرا افراد جامعه در این صورت آگاهی بیشتری نسبت به اعتیاد زنان داشته و شرایط اعتیاد زنان را درک میکنند و در مقابل زنانمعتاد نیز درمییابند که تنها نیستند. نباید از یاد برد که مدیریتکلان اعتیاد در زنان از مردان از یکدیگر جدا نیست و هردو باید یک مدیریت خاص داشته باشند، اما نگاه تخصص و خاص به حوزه اعتیادزنان باید جداگانه مدنظر مسئولان قرار گیرد. مدیریت حوزه اعتیاد چندان قوی یا ضعیف نیست و زنان و مردان معتاد و مشکلات یکسان دارند. هرچند اگر زنان بیشتری را در حوزه مددکاری، پزشکی، روانشناسی به کار گمارد و مراکز تخصصیتری را ایجاد کرد شرایط اعتیاد زنان نسبت به شرایط فعلی بهتر است.
منبع: آرمان
* رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام
ارسال دیدگاه