عباس هشی*
تورم پیشبینیپذیر نیست
این که برخی از کارشناسان یا اقتصاددانان با توجه به آمار موجود اینگونه پیشبینی کنند که در آینده تورم شوکگونهای را پشت سر خواهیم گذاشت کمی با علم اقتصاد تناقض دارد چرا که علمای اقتصادی ما مثل علمای دینی اختلاف نظرهای زیادی با یکدیگر دارند. دیدگاههای آنها متفاوت است پس در جاهایی که در مورد تورم، رشد اقتصادی، معیشت اقتصادی مردم، حفظ ارزش پول ملی صحبت میکنند به دلیل اینکه مبانی فکری آنها بر اساس مکاتب و نظرات مختلف است پس اینکه نتایج اعلامی آنها با هم متفاوت باشد یک امر اجتنابناپذیر است.
اینکه تورم چند درصد است، یک دیدگاه علمی دارد و به سبدی بازمیگردد که اقلام مختلف درآن قرار میگیرد و بخش دیگر هم به مردمی بازمیگردد که این تورم را با پوست، گوشت و استخوان خود درک میکنند.این که تورم چقدر است از نظر عدد مهم نیست چرا که در ٦ ماه گذشته با توجه به تغییراتی که در قدرت خرید مردم روی داده است میزان تورم به خوبی در زندگی مردم به رخ کشیده شده و سفره مردم کوچکتر از قبل شده است.
به این جهت شاید برای مردم چند درصد بودن تورم دیگر نکته مهمی نباشد؛ این یک واقعیت است که در طی سالهای گذشته از فقدان برنامه مدون اقتصادی رنج بردهایم و تمام روسای بانک مرکزی نتوانستهاند ارزش پول ملی را حفظ کنند و حتی بهترین رییس بانک مرکزی تنها توانست از سقوط ارزش پول ملی جلوگیری کند. واقعیت این است که اقتصاد ایران تکمحصولی است و با وجود اینکه احکام حکومتی و قانونی حکم میکنند که از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم اما هنوز هم اقتصادمان به نفت وابسته است.
از سوی دیگر در کشور و اقتصادمان از معضل عدم جایگیری افراد متخصص در جایگاههای خاص رنج میبریم و افراد تخصص لازم را برای تصدی پستهایی که در اختیار دارند، ندارند و این امر موجب میشود تا تصمیمگیریهای اتخاذ شده ضمانت اجرایی و موفقیت زیادی نداشته باشد. متاسفانه این روال خاص دولت نیست و در سایر قوا نیز این رویه را شاهد هستیم شرایطی که باعث شده تا وزرا قدرت لازم برای اجرایی شدن فرمانشان را نداشته باشند و در عین حال استیضاح که روزی از سوی نمایندههای مجلس به عنوان یک عامل بازدارنده معرفی میشد دیگر حنای سابق را نداشته باشد.
در چنین شرایطی پیشبینیها از روزهای آینده اقتصاد درست نخواهد بود چراکه آنچه لازمه تحقق پیشبینی است، پیاده نمیشود. برای مثال برای پیشبینی صحیح از بازار اقتصادی باید حسابرسیها به صورت دقیق انجام شود و شاهد فساد در اقتصاد نباشیم و تا زمانی که شفافیت در اقتصاد وجود ندارد و از سوی قوا مفاسد اقتصادی معرفی نمیشوند یا برخورد مناسبی با آنها نمیشود، نمیتوان توقع داشته باشیم که پیشبینیها صحیح باشند.برای مثال در زمانی که ناآرامیهای دی ماه و سقوط چندبرابری پول ملی را پشت سر گذاشتیم، راهکار دولت بستن بازار ثانویه بود، در حالی که انتظار میرفت دولت مابهالتفاوت نرخ ارزی که عدهای را یکشبه مولتی میلیاردر کرده بود را دریافت میکرد. در این شرایط حتی رییس کل بانک مرکزی هم همه تقصیرها را به گردن دولت انداخت واعلام کرد که بانک مرکزی در سقوط ارزش پول ملی نقشی نداشته است. با این شرایط و توپهایی که به جهت مدیریت ضعیف در زمین دولت افتاده است نمیتوان از دولت انتظار معجزه داشت. باید از افرادی که قبلا در دولتهای قبلی سمتهایی داشتهاند و امروز به پیشبینیهای خاص میپردازند، گوشزد کرد که این گروه نتیجه عملی اجرای نظارت تئوری خود را ندیدهاند که امروز بتوانند برای دولت نسخه بپیچند.
در شرایط فعلی حتی میبینیم وزیر اقتصادی که پارسال در همین زمان توانست رای بالایی را از مجلس کسب کند با نگاه همان نماینده استیضاح خواهد شد؛ روالی که نشان میدهد وزرا تنها حاکمان طبقه خود هستند و وزارتخانهها توسط مدیران میانی اداره و مدیریت میشوند و وزرایی که تغییرات زیادی در بدنه وزارتخانه خود نمیدهند بیشتر در شرایط عدم همکاری مدیران با خود هستند. از سوی دیگر با توجه به اینکه دولت تا سالهای گذشته ارز مورد نیاز خود را از ارزهای نفتی تامین میکرد و میتوانست بازار را کنترل کند اما امسال با توجه به شرایط تحریم از صادرکنندهها خواست تا ارزهایشان را به بازار عرضه کنند و دولت هم ارزهای صادراتی خود را برای روزی که تحریمهای نفتی اجرا میشود، نگهمیدارد.
اینکه انتظار افزایش تورم در نیمه دوم سال را داشته باشیم بعید نیست چرا که دولت هر قدر هم که بازار را مدیریت کند شرایط تحریمی کمی تورم را تشدید میکند اما با ورود دلارهای نفتی و کنترل بازار شاهد کاهش تورم خواهیم بود. چرا که دولت دور زدن تحریمها را خوب بلد است. از سوی دیگر هم باید سعی کند تا اعتماد از دست رفته مردم به دولت و مجلس را بازگرداند. امروز اگر بانک مرکزی بگوید میخواهد ارز عرضه کند همه مردم برای خرید ارز صف میکشند چرا که مردم شاهد کمکی که دولت به مالباختههای موسسات غیرمجاز کرد، بودند. در عوض زمانی که عدهای برای همراهی با دولت سپردههای خود را در بانکهای مجاز قرار دادند و بعد از نوسانات دچار کاهش ارزش پول خود شدند دولت هیچ کمکی به آنها نکرد پس میدانند که به جای همراهی با دولت باید خود برای افزایش داراییشان تلاش کنند. شاید بهتر است به جای پیش بینیهای تورم و... به فکر بازگرداندن اعتماد مردم به دولت باشیم تا از قبل همراهی دولت و مردم، شاهد بهبود شرایط اقتصادی کشور باشیم.
منبع: اعتماد
*عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
ارسال دیدگاه