وداع واپسین با آقای بازیگر
علی نصیریان به قولی که به عزتالله انتظامی داده بود، وفا کرد
تهران (پانا) - مراسم وداع و تشییع پیکر عزتالله انتظامی، آقای بازیگرسینمای ایران، صبح امروزدر محوطه تالار وحدت تهران برگزار شد.
مراسم تشییع پیکر این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر، تلویزیون صبح امروز یکشنبه ۲۸ مردادماه ۹۷ با حضور جمعیت انبوهی از هنرمندان و دوستداران این هنرمند در محوطه تالار وحدت تهران آغاز شد.
بهرغم تدابیر برنامهریزیشده برای این روز، بی نظمی موجود در مراسم، ممانعت از ورود خبرنگاران و عکاسان به مراسم تشییع عزتالله انتظامی و همکاری نکردن پرسنل تالار وحدت با خانه سینما آیین وداع با آقای بازیگر سینمای ایران را با مشکلاتی مواجه کرد.
در ابتدای این مراسم موسیقی سریال «هزار دستان» پخش و در ادامه پیکر آقای بازیگر روی سن قرار داده شد. سپس پرویز پرستویی که اجرای این مراسم را برعهده داشت، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: خدمت جامعه هنری و مردم شریف ایران تسلیت عرض میکنم و تسلیتی هم به خانواده ضیاءالدین دری، نویسنده و کارگردان، میگویم که او را نیز روز جمعه از دست دادیم.
وی سپس بیان کرد: به نام خدای سفر بدون بازگشت، سفری که جانمان را به آتش میکشد. من هستم و یک سینه پر از حرف. مگر این سینما چند عزتالله داشت که یکی از آنها را داریم راهی میکنیم. مگر یک موجود چند پدر دارد که داریم پدر سینما را راهی میکنیم. مگر چند بازیگر وجود دارد که بتواند مشحسن را بازی کند.
نصیریان: انتظامی یکی از رکنهای مهم در سینما و تئاتر مدرن ایران بود
بدر بخش دیگری از این مراسم علی نصیریان که در آثاری چون آقای هالو و هزاردستان با انتظامی همبازی بودبه روی سن آمد و در حالیکه بغض شدیدی داشت خاطراتی از فعالیت هنریاش در کنار این زنده یاد را برای حضار تعریف کرد.
نصیریان در بخشی از سخنان خود گفت: روح نقشهای او در جان مردم جا گرفته است. او به واسطه فعالیتهایش نمرده است.
او ابراز امیدواری کرد که جوانان سینما خلاءهای بازیگری را پس از او پر کنند. نصیریان افزود: البته هیچ کس نمیتواند جای انتظامی را پر کند.
این بازیگر پیشکسوت سینمای ایران با چشمانی گریان گفت: انتظامی من برای تشییع تو نیامده بودم، من میخواستم بار دیگر با هم همبازی شویم.
وی با یادآوری خاطرهای در سالهای گذشته گفت: انتظامی به من گفت وقتی من مردم میخواهم تو سر قبرم آواز بخوانی.
نصیریان پس از این گفته آوازی دشتی با مصرع دلم تنگ و آسمان تنگ خواند.
وی خطاب به انتظامی گفت: من به عهدم وفا کردم ولی تو ما را تنها گذاشتی.
نصیریان با یاد آوردن خاطرات گذشته و افتتاح شبکه خصوصی در دهه چهل و حضور هنرمندان تئاتر در آن سالها در تلویزیون، انتظامی را جوانی خوشطبع نامید که پس از مدتی در گروه او عضو میشود و در نمایشهای هفتگی که عموماً ایرانی بودند او درخشید و این درخشش در نمایشهای ایرانی موجب معرفی شدن تو به جامعه شد.
وی با بیان گشایش تئاتر سنگلج از همکاری خود با او گفت و خطاب به پسر انتظامی، رامین از بازی او و پدرش در بهترین بابای دنیا گفت.
این بازیگر پیشکسوت انتظامی را جوشان توصیف کرد و اینکه میتوانست سیراب کند و گفت:« امتیاز بزرگ او شوخ طبعی بود که همه چیز را با طنازی و حاضرجوابی پاسخ میداد. همه چیز را قشنگ دست میانداخت. در سنگلج در نمایش بنگاه تئاترال به شوخی به بنگاه رودکی که فقط در آن اپرا اجرا میشد، میگفت تالار زورکی و به او گفتند که این واژه را نگوید. او معتقد بود نمیشود زورکی به مردم اپرا داد. ما سه دهه با هم همگروه بودیم. او یکی از رکنهای مهم در سینما و تئاتر مدرن ایران بود.»
پرستویی که اجرای برنامه را بر عهده داشت در ادامه بیان کرد: بعضی صحنهها در ذهنمان میماند و هزار سال که بگذرد آن تُن صدا را فراموش نمیکنیم. سالهای بعد که نسلهای بعدی فیلمها را نگاه کنند ما را با همان لحظات ناب به یاد میآورند. کسی اینجاست که روسری آبی به سر کرد و در مقابل استاد ایستاد تا یکی از همین لحظات جان بگیرد.
معتمدآریا: انتظامی در تاریخ ملی ثبت شد
در بخش دیگری از این مراسم، فاطمه معتمد آریا همبازی انتظامی در «روسری آبی» گفت: ما در اینجا جمع شدیم برای بزرگداشت مردی که به ما انضباط آموخت و دلیلی برای گریه کردن نیست. برای کسی که در تاریخ ثبت شده است و هر جای شهر تصویر او را میبینیم. او مردی بود که بیشترین دستور را داد که باید به هنرمند احترام گذاشت. او مردی بود که در صدر نشست تا بدانند که جای هنرمند در صدر است. او در تاریخ ملی ثبت شد و برای تاریخ ملی یک کشور گریه نکنید.
در ادامه عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سخنران بعدی بود که روی صحنه آمد و اظهار کرد: فرهنگ و هنر آیینه تمامنمای تاریخ ایران است و چهره زیبای ایران امروز را نشان میدهد و عزت الله انتظامی یکی از ستارههای این آسمان بود. او خاطره نسلهای پیوسته زمانه ما است. او بیش از هفت دهه کوشید و درخشید و بر صدر نشست و در اوج ماند. انتظامی از دل مردم برخاست با مردم زندگی کرد و مردمی بودن او باعث شد بر دل مردم بنشیند. متانت و وقار، او را در قاب هنرمندان مردمی جاودان کرد. او ریشه در فرهنگ و مرز و بوم داشت و در این ترکیب میوهها چید. او با هنر زیست، قدر این گوهر را شناخت و هنر خود را ارزان فروشی نکرد، در انتخاب نقش دقت داشت و به نقش جان میداد.
مجید انتظامی: پدرم میگفت عاشق مردم باش
مجید انتظامی در مقام سخنران دیگر با یاد پرسشی از پدرش که چگونه میشود مردمی بود، گفت: پدرم میگفت عاشق باش و من به حرفش فکر میکنم.
وی با یادی از روزهای پیش از فوتش گفت: به من گفت نگران نباش تو عاشق مردم باش مردم به تو کمک میکنند و من تمام تلاشم را کردهام مردم را دوست داشته باشم. در این چند ماهه برای چند روز بیشتر داشتنش بیمارستانهای بسیاری رفتم. جواهری بود که به عنوان پسر نتوانستم به خوبی از او مراقبت کنم.
در پایان این مراسم حجت الاسلام سیدمحمود دعایی نماز میت را بر پیکر انتظامی اقامه کرد.
ارسال دیدگاه