لیلا علی کرمی*
تابعیت حق شهروندان ایرانی
شناسنامه؛ اولین مدرک معرف هویت هر فرد است. جنسیت، تابعیت، تاریخ و محل تولد از موارد مهمی هستند که در شناسنامه به آنها اشاره میشود. بنابر گزارشها امروزه در ایران بیش از یک میلیون نفر بدون شناسنامه زندگی میکنند که از این تعداد ۴۰۰ هزار نفر آنها کودک هستند. محروم بودن از تحصیل، دسترسی نداشتن به برخی خدمات بهداشتی، حق رای، حق دریافت یارانه و بسیاری دیگر از حقوق اولیه که شهروندان ایرانی دریافت میکنند از جمله مواردی است که مسعود رضایی، نماینده مردم شیراز در مجلس به عنوان پارهای از مشکلات افراد بیشناسنامه به آن اشاره کرده است.
بر اساس قوانین بینالمللی هرگاه شخصی در هیچ کشوری؛ ملیت قانونی مشخصی نداشته باشد، به آن فرد «بیتابعیت» میگویند. یکی از بزرگترین بحرانهای جهان نداشتن تابعیت است. اگر به این مساله به عنوان یک مشکل جدی در ایران پرداخته نشود، این وضعیت تبدیل به یک بحران بزرگ میشود. در ایران به دلایل مختلف یک فرد ممکن است، فاقد شناسنامه باشد. از میان این دلایل دو مورد مهمتر است؛ دسته نخست کودکانی هستند که از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی متولد شدهاند. مطابق قانون ایران، تابعیت مادر به فرزند منتقل نمیشود. بسیاری از این کودکان در ایران پدرانشان پناهندگان افغانستانی هستند و به همین علت این کودکان نمیتوانند شناسنامه بگیرند یا سندی ارائه دهند که تابعیت پدرشان را بگیرند. همچنین این کودکان از نظر قانونی بیتابعیت محسوب میشوند. در دهه گذشته در مورد حق تابعیت بحثهای سازنده فراوان صورت گرفته است. لازم به ذکر است که سازمان ملل متحد، یکی از مهمترین اقداماتی که هر دولت برای مبارزه با تبعیض باید انجام دهد را انتقال ملیت از طریق مادر به فرزند میداند. دسته دوم کسانی هستند که از نظر قانونی شهروند ایرانی هستند، اما نمیتوانند مدرکی دال بر اثبات این ادعا ارائه دهند، به این دلیل که گواهی تولد یا شناسنامه نداشته و از این رو تولدشان هرگز ثبت نشده است. در نتیجه این افراد قادر به اثبات شهروندی خود نیستند.
سیستانوبلوچستان شهری پر از افراد بدون شناسنامه
سیستان و بلوچستان به علت فقر، دور افتادگی جغرافیایی و عدم دانش در زمینه اهمیت ثبت تولد، یکی از استانهای پر جمعیت است که با این بحران درگیر است. این مساله به این معناست که در این استان نسل پشت نسل بسیاری از خانوادههای بلوچ برای کودکان خود گواهی تولد یا شناسنامه نگرفتهاند. در گذشته دولت تلاشهای جزئی برای پرهیز از این معضل و مقابله با آن داشته است. برای مثال محمد نعیم امینیفرد، نماینده مجلس در ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ اعلام کرد که بیش از صد هزار نفر در این استان دارای شناسنامه شدهاند. بیشناسنامهها یا افراد بیتابعیت، ایرانیانی هستند که به حاشیه رانده شدهاند و از حقوق اولیه خود از جمله حق تحصیلات، حق دریافت یارانه، مسکن و حق رأی محروم هستند. این مردم حتی حق مالکیت ندارند و نمیتوانند از خدماتی از جمله برق، آب و تلفن استفاده کنند. علاوه بر این موارد شهروندان بیتابعیت در معرض بهرهکشی انسانی، کار اجباری یا قاچاق انسان نیز هستند. مقامات دولتی وجود این بحران را پذیرفته و اعلام کردهاند برای مقابله با این معضل قدمهایی را برخواهند داشت تا شهروندان بیشتری در استان سیستان و بلوچستان دارای شناسنامه شوند.
در این راستا از سال ۲۰۱۱ در استان سیستان و بلوچستان اداره ثبت احوال برای شناسایی و صادر کردن گواهی تولد و شناسنامه برای شهروندان این استان اقدامات فراوان انجام داده است. این اقدامات طبعا حائز اهمیت هستند. برای خانوادههایی که نسلهاست شناسنامه ندارند روند گرفتن شناسنامه کند، پر هزینه و در واقع گاهی غیر ممکن است. درخواست دهندگان باید راه زیادی از روستا و شهرهای دورافتاده خود طی کنند تا به اداره ثبت احوال در زاهدان یا چابهار برسند. ثبت احوال مدارک مشخصی را همچون شناسنامه یا گواهی بیمارستان، برای تایید هویت قبول میکند. هزاران نفر از این شهروندان مدارک لازم و کافی را ندارند. به این علت باید آزمایش ژنتیک DNA روی آنها انجام شود. آزمایش DNA تا ۷۰۰ هزار تومان هزینه دارد و برای خانوادههای فقیر پرداخت آن غیرممکن است. راه حل جایگزین این است که آنها صبر کنند تا اداره ثبت احوال به شهر آنها مامور بفرستد تا تابعیت آنها را اثبات کنند. فهرست انتظار و فرا رسیدن زمان این کار ماهها و سالها طول میکشد. بر اساس بررسیهای انجام شده وزارت کشور از سال ۱۳۹۳، از ۵۰۰ پرونده تنها ۳۶۴ پرونده را بررسی کرده است. ایران تنها کشوری نیست که با چنین چالشی مواجه است. کشورهای بسیاری در سرتاسر دنیا موفق شدهاند تا به شهروندان بدون تابعیت شناسنامه صادر کنند. تجربه آنها به گونهای است که ما میتوانیم از آن به عنوان راهکار برای حل این بحران بزرگ استفاده کنیم. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، که در ایران هم دفتر رسمی دارد، به بسیاری از این کشورها کمک کرده است که در نتیجه آن تعداد قابل ملاحظهای از شهروندان بیتابعیت، دارای تابعیت شدهاند. سازمان ملل متحد هم متون پیشنهادی مختلفی را منتشر کرده است که برای ایران در این زمینه مشخص میتواند راهگشا باشد. تلاش برای جمع آوری و انتشار دادهها در مورد تعداد افراد بیشناسنامهای که در ایران زندگی میکنند، میتواند اولین قدم برای شناخت و حل این بحران توسط دولت باشد. به طور موازی و همزمان آموزش و توسعه در زمینههای مختلف ضروری است. حساسیتها و تفاوتهای فرهنگی، برنامههای توانمندسازی فقرا، آگاهی بخشی و آموزش برای بخشهایی از جامعه که عملا منزوی شدهاند، باید از جمله برنامههای دولت باشد. برخی ممکن است، بر این باور باشند که فرآیند سخت گرفتن برای صدور شناسنامه لازم است، چرا که باید مطمئن شویم، هر فردی که تابعیت ایرانی را میگیرد، واقعا ایرانی است. هرچند این ادعا باعث میشود تا بسیاری از هموطنان از جمله کودکان از حقوق اساسی خود محروم شوند. در ایران، اداره ثبت احوال میتواند با راه اندازی واحدهای سیار، اطلاعات افراد بیشناسنامه را ثبت کرده و بر تسریع روند گرفتن شناسنامه کمک کند. ضروری است قوانین و مقررات درباره نحوه اعطای تابعیت به روز شود. قوانین جدید جمعیتی که از لحاظ حقوقی افراد، سنتها و فرهنگهایی که در طول تاریخ نادیده گرفته شده را شناسایی کرده و به رسمیت بشناسد. کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، با مجلس کشورهای دیگر همکاری نزدیکی داشته است تا پیش نویس چنین قوانینی را به طور موفقیتآمیز بنویسند و تاثیر آن را ببینند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۲ فدراسیون روسیه اصلاح قانون شهروندی خود را به تصویب رساند. روسیه به افراد بیتابعیت که مدارک کافی برای ثبت هویت خود نداشتند اجازه اقامت داد. بی شک در حال حاضر آنچه که مورد نیاز است، یک تعهد واقعی و پایدار از سوی سیاست گذاران است تا گامهای بزرگ مورد نیاز برای حل این مشکل برداشته شود.
منبع: آرمان
* وکیل دادگستری
ارسال دیدگاه