در گفتوگو با پانا
۴ باور غلط درباره کودک آزاری
اصفهانی، وکیل دادگستری: یکی از باورهای رایج غلط این است که خشونت فقط در بیرون از محیط خانواده امکانپذیر است
تهران (پانا) - آیدا اصفهانی، وکیل دادگستری و فعال حقوق کودکان، نقص قوانین حقوقی یا اجرا نشدن قانون را مهمترین عامل وقوع خشونت می داند.
اصفهانی درباره خبرهای تلخی که از کودکآزاری در نقاط مختلف کشورمان شنیده میشود، به پانا گفت: در این زمینه مهمتر از هر چیزی این است که تعریف دقیق و درستی از کودکآزاری داشته باشیم. عدهای تصور میکنند کودکآزاری فقط شامل کتک زدن کودک است اما واقعیت این است که کودکآزاری عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود کودک شود. تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک از انواع کودکآزاری فیزیکی است اما برخی از انواع کودکآزاری وجود دارد که چندان شناختهشده نیست مانند ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن کودک از غذا، حبس در حمام یا زیرزمین، ممانعت از ملاقات پدر و مادر و ....
این وکیل دادگستری تاکید کرد: طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افراد دیگر که مسئول هستند، کودکآزاری به شمار میرود. در واقع کودکآزاری به چهار دسته تقسیم میشود: عاطفی (روانی)، بدنی، جنسی، غفلت و بیتوجهی. آزار روانی (عاطفی) به دلیل اینکه ممکن است آثار مخفی در رفتار و حرکات کودک داشته باشد کمتر گزارش میشود اما در واقع، شایعترین نوع کودکآزاری است. درباره آزار جنسی هم باید گفت به طور کلی، در آمیزش جنسی، رضایت هر دو طرف مهم است اما آمیزش جنسی با فرد زیر پانزده سال در هر حالتی (رضایت یا عدم رضایت)، سوء استفاده جنسی است. آمیزش جنسی فرد بالای هجده سال با فرد زیر هجده سال هم آزار جنسی است. آزار جسمی هم شامل هرگونه لطمه یا آزار بدنی اعم از کتک زدن، تکان دادن شدید، سوزاندن، پرتاب کردن و هُل دادن، مسموم کردن، خفه کردن و مانند آن است و غفلت و بیتوجهی عبارت است از نبود مراقبت کافی جسمانی، بهداشتی و تامین نشدن نیازهای عاطفی، هیجانی و آموزشی.
اصفهانی با اشاره به اینکه وقوع خشونت علیه کودکان و آزار جنسی به آنها را باید در عوامل گوناگون بررسی کرد، توضیح داد: خشونت در جامعه، عموما ناشی از نهادینه شدن آن در خانواده است. معمولا والدین به صورت ناخودآگاه همان رفتاری را با فرزندانشان انجام میدهند که در گذشته و کودکی شاهد آن بودهاند. در اشاره به عوامل روانی، کودکآزاری رفتاری است که بیشتر از اختلالات روانی بزرگسالان ناشی میشود. علاوه بر این، عوامل مهمی که هم جامعه و هم خانوادهها را تحت تأثیر قرارمیدهد و میتواند زمینهساز کودکآزاری باشد، شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی است.
این فعال حقوق کودکان درباره نقش قوانین در کاهش یا افزایش آزار کودکان هم گفت: یکی از مباحث مهم در کودکآزاری، نقص قوانین حقوقی یا اجرا نشدن قانون به عنوان مهمترین عامل وقوع خشونت است. در قوانین ایران، پدر به عنوان ولی و سرپرست است و در واقع این نگاه مالکیت پدر بر فرزند سبب شده حتی پس از نهادن عنوان جرم عمومی بر کودکآزاری در سال ۱۳۸۱، همچنان پدر از این قانون مستثنی شود. در واقع، برخورد و نگرش عامه مردم به تنبیه بدنی فرزند، این است که میتوان از آن برای کنترل استفاده کرد. یکی از مشکلات درباره کودکآزاری این است که کودک نمیتواند به مراجع قضایی یا نیروی انتظامی مراجعه و شکایت کند و حتی اگر امکان مطرح کردن موضوع از سوی کودک وجود داشته باشد، ادعای او مورد استناد دادگاه قرار نمیگیرد.
باورهای رایج اما غلط که درمورد کودکآزاری وجود دارد هم از مواردی است که این فعال حقوق کودکان به آنها اشاره و درباره این مصادیق اظهار کرد: چند باور رایج، ولی غلط در میان عموم مردم قابل طرح است که بیتوجهی به آنها میتواند از عوامل افزایش خشونت علیه کودکان باشد. یکی از مهمترین این موارد این تصور است که تا زمانی که رفتار خشن نباشد و دارای لطمههای جسمی و فیزیکی نباشد به آن خشونت گفته نمیشود، در حالی که خشونت فیزیکی تنها یکی از اقسام شایع خشونت است. باور رایج غلط دیگری که وجود دارد این است که خشونت فقط در بیرون از محیط خانواده امکانپذیر است و فقط از سوی افراد مجرم و بزهکار در خارج از محیط امن خانواده صورت میگیرد، در حالی که واقعیت موجود در جامعه بیانگر این است که خیل عظیمی از خشونتهای رخ داده در چند وقت اخیر طبق اعلام منابع رسمی و خبرگزاریها در محیط خانواده و به اصطلاح، محیط امن و آرام کودک روی داده است.
او ادامه داد: باور مهم دیگری که لازم است برای اصلاح آن فرهنگسازی شود این است که تصور میشود تنبیه بدنی اطفال در مواقعی برای تادیب طفل ضروری است، در حالی که این موضوع یکی از اقسام خشونت فیزیکی به شمار میرود. تصور دیگری هم که باید درباره آن آگاهسازی انجام شود، این است که خشونت علیه کودکان تنها در خانوادههای فقیر و خانوادههایی که پدر و مادر آنها از بحرانهای اجتماعی، از جمله اعتیاد به مواد مخدر و الکل، اختلالات روانی و .... رنج می برند اتفاق میافتد. صرف نظر از درستی تقریبی این باور ، باید دانست در بسیاری از خانواده های به ظاهر مرفه و اجتماعی هم خشونت علیه کودکان فراوان است از جمله خشونتهای روانی علیه کودکان.
ارسال دیدگاه