مصطفی درایتی*
آسیب رفتارهای احساسی در شرایط سخت
در شرایط بحرانی اقتصاد و وضعیت نامناسب معیشتی بسیاری از مردم شکی نیست، اما اینکه افرادی شتابزده در خصوص رفع این وضعیت پیشنهاد میدهند، چندان پختگی در این کار دیده نمیشود. اینکه میگویند روحانی استعفا دهد خود موجب طرح این سوال است که چه گزینه مناسبی به جای وی میتواند بیاید؟ آیا اگر شخص دیگری بر کرسی وی تکیه کند شرایط بهتر میشود؟ بعید بهنظر میرسد مشکل کشور روحانی باشد و جایگزینی وی شرایط را بهبود بخشد.
شاید اگر شخص دیگری به جای روحانی بیاید وضعیت بدتر هم بشود. بهنظر میرسد اظهاراتی که بهصورت ناپخته بیان میشود از روی احساسات و با مشاهده شرایط نامساعد زندگی در کشور نشات میگیرد که البته تا حدودی میتوان به کسانی که نا امید هستند حق داد. اما باید دانست که مشکلات کنونی کشور، مشکلاتی نیست که به یکباره به وجود آمده باشد.
بارها کشور با مسائل بحرانی مواجه بوده است. در چنین شرایطی اگر روش معقول برای برونرفت از بحران مطرح شود با عقلانیت انطباق بیشتری دارد تا اینکه فرض را بر ناتوانی دولت گذاشته و سنگبنای مشکلات را در برهه زمانی حاضر دید. نقزدنهای از سر احساسات، دردی از مردم دوا نکرده و مشکلات کشور را حل نمیکند. بخشی از مشکلات به حوزههای متعدد مربوط است که باید در گسترهای ورای دولت و امکانات و تواناییهای قوه مجریه دیده شود. در این شرایط اما چکار باید کرد؟ تنها راهی که برای عبور از بحران پیش روی کشور قراردارد ایجاد انسجام داخلی و بهکارگیری تمام توان اقتصادی و سیاسی در محدوده همگرایی و انسجام است.
شاید این پرسش مطرح شود که این انسجام و بهکارگیری تمام ظرفیتهای موجود چگونه محقق شود؟ پاسخ روشن است. اعتماد به مردم، شفافسازی و اطلاع آنان از مسائل کشور. باید دانست عدم اطلاع مردم از مسائل کشور و نامحرم دیدن آنها برای آگاهی از وضعیت و شرایط پیش رو، ممکن است کشور را در معرض اتفاقاتی قرار دهد که شرایط را از آنچه اکنون است بسیار بدتر کند و کشور را به مرحلهای برساند که خروج از آن غیرممکن شود. عدم اعتماد به مردم موجب نااعتمادی متقابل خواهد شد و این ورود به محدودهای خواهد بود که در آن سرمایههای کشور از دست خواهد رفت.
این تصور که اگر مردم از مسائلی اطلاع داشته باشند خطرناک است، بزرگترین اشتباهی است که عواقب ناگواری خواهد داشت. وقتی مشکلات پیشآمده همواره فقط با کمک مردم حل شده است، پس چرا باید برخی از امور را از چشم آنها پنهان کرد. اینچنین نیست که بتوان عکسالعملهای جامعه را که از عدم اعتماد به آنها نشات میگیرد، بهراحتی کنترل و مدیریت کرد. اگر مردم را از کارشکنیهای داخلی و خارجی آگاه کرد و با صداقت تمام آنها را در مسائل کشور بهعنوان میهن آنها شریک دانست، میتوان بخش بزرگی از مسائلی را که اکنون کشور با آن دست و پنجه نرم میکند مدیریت کرد.
وقتی مردم از مسائل سیاست داخلی و فعالیتهای اقتصادی کشور آگاه باشند، مسئولان خود را در معرض دید همگانی خواهند دید و شفافیتی که بهدنبال این رویکرد پدید خواهد آمد آنها را از انجام هرگونه تخلف باز خواهد داشت. در چنین شرایطی اعتمادی بین مردم و حاکمیت به وجود میآید که بهرهوری از منابع را بیشتر کرده و قابلیتها را کارآمدتر خواهد کرد.
منبع: آرمان
*فعال سیاسی
ارسال دیدگاه