فاطمه ذوالقدر*
لزوم همکاری در کنترل بحران آب
بسیاری از تمدنها در کنار آب به وجود آمدند و در طول تاریخ همواره شهرها و روستاهای ایران در کنار رودها، چشمهها و منابع آب شکل گرفتند و با بروز بحران آب آنها نیز از بین رفتند. تمدن هفتهزارساله امروز ایران زمین نیز در خطر بحران آب قرار دارد و بحران آب یکی از جدیترین مصائبی است که کشورمان را برای سالهای متمادی در تنگنا قرار داده است. بهرغم اینکه در سالهای اخیر زنگ اخطار آن به صدا در آمده مسئولان و مردم آنگونه که باید به این بحران نپرداختهاند.
این بحران امروز بیشتر شهرهای ایران از جنوب، مرکز، شرق و غرب را در برگرفته است. امسال در فصل بهار نزولات جوی را تجربه کردیم، این بارشها اگرچه تا حدودی توانست منابع آبی از دست رفته را جبران کند، اما باید در نظر داشت بحران خشکسالی که کشور را برای سالهای متمادی تحت فشار قرار داده و منجر به خشک شدن و پایین رفتن سطح بسیاری از منابع آب زیر زمینی و سطحی و خشکی تالابها شده با این میزان بارش جبران نمیشود.
لزوم مدیریت منابعآبی
مدیریت تامین آب آشامیدنی و آب مصرفی در بخش کشاورزی بهطور جد باید تبیین وضعیت شده و راهکارهای عملیاتی و اجرایی برای آن وضع شود، زیرا زمانی که سفرههای آب زیرزمینی بهدلیل مصرف بیش از اندازه از آنها دچار فرونشست شوند، دیگر این بارشها نمیتواند در این نشستها رسوخ کند و مشکل به قوت خود باقی میماند. در موضوع ساماندهی مصارف آب، بخش کشاورزی میزان قابلتوجهی از این مصرف را به خود اختصاص داده است. بهگفته صاحب نظران رقمی حدود ۹۰درصد آب ایران در زمینه کشاورزی مصرف شده یا بهتر است، گفته شود به هدر میرود، زیرا بهدلیل عدم استفاده از روشهای نوین آبیاری، بی توجهی به کاشت محصولات متناسب با اقلیم نظیر کاشت برنج و نیشکر یا محصولاتی نظیر هندوانه که در شرایط بحران آبی حالحاضر دارای هیچگونه توجیهی به لحاظ اقتصادی و منابع آبی نیستند، به دست خویش این چاله را به چاه تبدیل کرده اند. علاوه بر این مقادیر زیادی آب در قالب آب مجازی به کشورهای دیگر صادر میشود. در واقع به استناد آمار با صادرات هندوانه در سال ۹۳-۹۴ نزدیک به هفت برابر ظرفیت سد کرخه در قالب آب مجازی صادرات آب تجربه شده است.
جنگ آب، رخدادی احتمالی
سالها فرضیهای در بخش منابع آب مبنی بر جنگ آب در آینده مطرح بوده است. در ابتدای طرح این فرضیه با توجه به فرایند گرمشدن کره زمین کارشناسان تا حدی این رخداد را تصور میکردند، اما جنگ آب رخدادی اغراق آمیز در میان افکار عمومی و صاحبنظران بود. هرچند امروز با مشکلات در کمبود منابع آب و خشکسالیهایی که یکی از پس دیگری در روستاهای مختلف کشور شاهد آن بوده ایم، مهاجرت شکل گرفته و سبب موج مهاجرت روستائیان به شهرها و آسیبهای زیست محیطی در اثر خشک شدن تالابها، دریاچهها و رودخانهها و... شده است. این رخدادهای زیستمحیطی سبب شکلگیری و افزایش موج مهاجرت روستائیان به شهرها شده و طبیعت و مردمان را متاثر ساخته است. تمام رویدادهای مطرح شده مهر تاییدی بر فرضیه جنگ آب احتمالی در آینده است، زیرا کمبود منابع آب و خشک شدن دریاچهها و رودخانهها امروز سبب اعتراضات و نقدهای فراوان در شهرهای مختلف شده است. اعتراضاتی که بخشی از آنها وارد و منطقی تلقی شده و برخی دیگر از آنها نیازمند تامل و واکاوی بیشتر است.
انتقال آب نیازمند مدیریت درست
انتقال منابع آب به استناد قانون باید با توجه به رعایت حقابه برای هر منطقه بوده و همچنین میزان انتقال آب از مبدا در حدی می تواند صورت گیرد که نیاز آب آشامیدنی مقصد را تامین کند. هرچند مدیریت منابع آب امروز به این باور و نتیجه رسیده است که در صورت خشکسالی در منطقهای بهرغم وجود منابع آب کثیر در منطقه مجاور آن نباید صرفا به حد نیاز آب آشامیدنی نقل و انتقالاتآبی داشت، زیرا منابع آب متعلق به کل یک کشور است. بنابراین نمیتوان با استناد به این نگاه در منطقهای بهواسطه اقلیم مناسب به پرورش و کاشت برنج، هندوانه، نیشکر یا هر محصولی با مصارف آب بالا پرداخت و منطقه دیگر را در بحران آب قرار داد. البته کاملا طبیعی است که نتوان به سرعت به اطلاع کشاورزان رساند که برای سال زراعی پیشرو اجازه کاشت یک محصول خاص را ندارند، زیرا این خبر میتواند زندگی بخش اعظم کشاورزان ساکن در آن منطقه را با توجه به بحران بیکاری کنونی کشور درگیر بحران و تنگنا کند، اما ادامه روند کنونی نیز درست نیست. بنابراین تداوم کشت محصولات پرمصرف آبی و تدوین قانون ممنوعیت کشت و کار برخی محصولات در بخشی از مناطق کشور صحیح نیست. در شرایط فعلی پروژه انتقال منابع آبی از خلیج فارس به استان کرمان، یزد و فلات مرکزی انتقال برای استمرار فعالیت صنایع مختلف به لحاظ اقتصادی به صرفه ارزیابی شده است و با پیگیریهای بهعملآمده پروژه ملی انتقالآب از خلیجفارس بیش از ۴۰درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. پروژههای انتقال آب که امروز در اقصی نقاط کشور در حال اجراست که گامی در راستای مدیریت و ساماندهی منابع آب کشور به حساب میآید، چرا که بخشی از مدیریت منابع آب وظیفه حاکمیت و بخشی دیگر وظیفه مردم است. حاکمیت تاکنون امکان سیاستگذاری و برنامهریزی مدون و دقیق را به منظور دسترسی به منابع آبی داشته است، اما در گذشته نقدهای کارشناسان مبنی بر لزوم سنجش دقیق درباره موقعیتیابی مکان احداث سدها وجود داشته است. این نقدها بجاست و باید این موارد در زمان احداث سدها موردتوجه قرار میگرفت. از سوی دیگر در مورد موضوع انتقالآب در کشور، توجه به زیرساختهای منابعآبی و توجه بهخطوط انتقالآب در سطح شهرها که دچار پوسیدگی بوده و سبب هدررفت بسیاری از منابع آبی نیازمند توجه و دقت نظر بیشتر است. در این میان جلب مشارکت مردم در اجرای برنامهها تاثیر مستقیمی در اثربخشبودن برنامهها و سیاستگذاری دارد و نقش رسانهها در آگاه سازی و اطلاعرسانی به مردم و پیشگیری و اقدامات ضروری برای فائق آمدن بر این بحران مهم است. همچنین برای ساماندهی موضوع آب و منابع آب یقینا نیازمند تدوین قوانین و مقررات کاربردی و اجرایی هستیم. تدوین این مقررات باید توسط نمایندگان مجلس انجام شود. امروز تعدادی از نمایندگان مجلس در کمیسیون کشاورزی باتوجه به جایگاه قانونگذاری خود، طرح توقف پروژههای انتقالآب و سدسازی برای مدت پنج سال را با قید دو فوریت در صحن علنی مجلس مطرح کردند، اما در زمان طرح آن با توجه به عدم کفایت دلایل و براهین رأی لازم برای بررسی را بهدست نیاورد. به هر صورت موضوع قانونگذاری برای ساماندهی منابع آبی یقینا به این نقطه ختم نخواهد شد و اهتمام همه جانبه مردم، دولت و بخش خصوصی در حفظ و نگهداشت منابع آب را میطلبد. این اقدامات کمک شایانی به خروج ایران از بحران آب میکند.
منبع: آرمان
* عضو فراکسیون محیطزیست مجلس
ارسال دیدگاه