داستان خوانی یکی از بهترین راه های افزایش مطالعه

سومین جلسه داستان خوانی با عنوان " روایت اصفهان" در موزه گرمابه علیقلی آقا برگزار شد .
جلسه با داستان خوانی فروغ آذربایجانی نویسنده کتاب" خانم و آقای ناگزیر" و شرح زندگانی آنان آغاز شد سپس حاضران در جلسه به نقد و بررسی اثر پرداختند، برخی معتقد بودند که به علت سن بالای این دو تغییر و تحول در آنان سخت رخ می دهد و خوب بود سن این دو کمتر نشان داده می شد، دیگری البته نسبت به تغییر آن هم در این سن موافق است و این تقابل تفکر موجب زیبا شدن بحث شده است.
دیگری به رفتار تک بعدی و اغراق آمیز بودن بخش هایی از داستان اشاره کرد و معتقد بود که به عنوان خواننده نیاز دارد تا در زمان خواندن داستان به تمام سوالاتش پاسخ داده شود و ابهامات ذهنی او را برطرف کند .
آقای نکته سنج از کنار سالن بر می خیزد و می گوید بنده در داستان شما جنبه ایرانی بودن را نمی بینم، به عبارتی سردی روابط آنان مدل سردی زن و شوهری ایرانی نیست و مدل غربی به آن وارد شده است .
در ادامه نویسنده داستان با تشکر از دقت و نکته سنجی افراد و ارائه نظرات مفید، گفت: برخی اسم داستان را آقا و خانم ناگزیر بیان کردند در حالیکه نام اصلی آن " خانم و آقای ناگزیر" است در نتیجه این ناگزیری به خانم مربوط نبوده و کاملا وابسته به آقا است .
وی به اغراق آمیز بودن روابط و سردی روابط زن و شده ی در کهن سالی اشاره کرد و افزود: عده ای معتقدند که این کار کاملا اغراق آمیز بوده و سردی روابط در این سن وجود ندارد در حالیکه بنده معتقدم بله چنین چیزی امکان پذیر است .
آذربایجانی با اشاره به پایان داستان، بیان کرد: این داستان فکر خواننده را مشغول می کند که در نهایت آخر و عاقبت این زن و شوهر چه می شود؟ به نظر من این داستان نمونه خوبی است که مخاطب را به فکر فرو می برد، بنده در تلاش بودم تا داستانی بنویسم که کاملا خاص و در فضایی خاص باشد .
در ادامه از صدرا شماعی زاده نوجوان ۱۲ ساله درخواست شد که داستان خود را بخواند . داستان او به نام " سه مرد در قطار" در مورد سه مرد با شخصیت های مختلف بود که یکی از آنها مدیر مدرسه نام دارد و بعد خواب مدیر و مواجهه او با یک موجود تیغ تیغی را روایت می کند.
سمسار در ادامه با اشاره به داستان صدرا، گفت: ما داستان می خوانیم که به ما خوش بگذرد، ضمن اینکه داستان باید منطق داشته باشد و وقتی داستان تمام می شود به آن فکر کنیم .
خانم دیگری که تاکنون شنونده بوده است در مورد داستان صدرا، گفت: داستان "سه مرد در قطار" بسیار شیرین است و شخصیت ها خیلی خوب توصیف شده و زبان روایی داستان خیلی خوب روایت شده و تخیل و استفاده از عناصر داستان در آن به جا به کار رفته است و بعد به خواب آقای مدیر و موجود تیغ تیغی اشاره می کند و آن را ناشی از افکار خود آقای مدیر می داند .
در ادامه مادر صدرا با اشاره به داستان فرزندش، بیان کرد: برای اولین بار که داستان را شنیدم و داستان موجودی تیغ تیغی را شنیدم خیلی تعجب کردم که چرا پسرم به این موجود فکر می کند، اما بعد دیدم تمام بچه های این نسل این موجودات را از نزدیک تجربه کرده اند و تجربه آنان متفاوت از داستان های دوران کودکی ما است .
در ادامه سمسار مدیر موسسه فرهنگی رهاوی با اشاره به آغاز فعالیت این انجمن از سال ۱۳۹۴ در نگارخانه سیتی سنتر اصفهان، افزود: مهمترین بخش فعالیت ما برگزاری جلسات داستان خوانی در روزهای شنبه هر هفته است در این روز به معرفی دو داستان یکی در بخش بزرگسال و دیگری در بخش کودک و نوجوان می پردازیم، البته این را هم باید اضافه کنم که بخش کودک و نوجوان از طرفداران زیادی برخوردار است و حتی افراد بالای ۶۰ سال نیز با علاقه فراوان در این جلسات حضور می یابند .
وی معرفی داستان و داستان خوانی را یکی از بهترین راه های افزایش مطالعه دانست و تصریح کرد: برنامه هفتگی شنبه ها زمینه را برای داستان خوانی و شناخت داستان ها و همچنین گپ در رابطه با آنان فراهم کرده است .