سیدعلی خرم*
توقف کرهشمالی در اولین پیچ
موضوع کرهشمالی به موازات موضوع برجام پیش میرود و تاثیرات متقابلی این دو موضوع بر یکدیگر خواهند داشت. هنگامی که دونالد ترامپ با کسب اعتماد از همکاری کرهشمالی با آمریکا در مورد محدودیت سلاحهای موشکی و هستهای به موضوع برجام نگاه افکند، با اطمینان از پایان یافتن موضوع کرهشمالی تصمیم گرفت به این مناسبت موضوع برجام را هم با اعمال فشار سیاسی بر ایران به پایان برساند. لذا از برجام خارج شد تا مقدمات فشار بر ایران را فراهم سازد.
کرهشمالی اگرچه هنوز نامشخص است که تا کجای سناریوی مورد علاقه آمریکا پیش خواهد رفت، لیکن درمورد ملاقات با ترامپ ابراز آمادگی کرد و قرار شد که طرفین ۱۲ ژوئن آینده در سنگاپور با هم ملاقات کنند. آنچه از ظاهر اخبار کسب میشد، این بود که همه چیز به خوبی پیش میرود و آمریکا تصور داشت که کرهشمالی آماده تسلیم شدن و مختومه کردن پرونده هستهای و موشکی خود است. درحالی که علائمی که از کرهشمالی بهدست میآمد، این نتیجه را زیر سوال میبرد و از همین جهت هنگامی که جان بولتون در مورد تاسیسات هستهای کرهشمالی اظهارنظر کرد و گفت همچون لیبی کلیه تجهیزات هستهای این کشور باید بستهبندی و به آمریکا ارسال شود، معاون وزارت امور خارجه کرهشمالی واکنش نشان داد و بهدنبال صحبت مشابه مایک پنس، معاون دونالد ترامپ که نظیر جان بولتون خواستار تسلیم کامل کرهشمالی و تاسیسات هستهای این کشور شده بود، اعلام کرد مایک پنس یک احمق سیاسی است که تصور دارد کرهشمالی به سوی تسلیم پیش میرود. همین امر موجب واکنش متقابل ترامپ شد. اما واکنش ترامپ تنها چند ساعت پس از اعلام خبر تخریب سایت آزمایشات هستهای کرهشمالی اعلام شد.
به عبارت دیگر هنگامی که آمریکا مطمئن شد که کرهشمالی نسبت به تخریب سایت هستهای خود اقدام کرده، اظهار کرد که به برای مشاجره لفظی بین کرهشمالی و آمریکا، دونالد ترامپ ملاقات را به تعویق انداخته است. البته شب گذشته دوباره دونالد ترامپ دچار تردید شد و اعلام کرد چون حرفهای خوبی از کرهشمالی رسیده ممکن است سر موقع ملاقات صورت گیرد. در اینجا دو سناریو میتواند مطرح باشد؛ سناریوی اول اینکه واقعا به همین ترتیبی که وقایع پیش رفتهاند، دونالد ترامپ ملاقات را بهخاطر مشاجره لفظی به تعویق انداخته اما سناریوی دوم که شاید واقعبینانهتر و منطبق بر روحیات دونالد ترامپ باشد.
این است که پس از اطمینان از دست رفتن اهرم کرهشمالی یعنی تخریب سایت هستهای، این مانور تبلیغاتی را انجام داد تا کرهشمالی را در موقعیتی قرار دهد که برای ملاقات با ترامپ مجبور باشد اهرم دیگری از خودش را خرج کند و به این ترتیب آمریکا گام به گام دست کرهشمالی را از اهرمهای موجودش تهی سازد. اینکه آیا پشت دیپلماسی کرهشمالی عقلی کارشناسانه قرار دارد و ترفندهای آمریکا را به خوبی درک میکند یا خیر، سوالی است که در مراحل بعدی روشن میشود و همچنین اینکه آیا تحریمهای کرهشمالی در آن حد کارساز و کشنده بودهاند که کرهشمالی دست به چنین بلاهت سیاسی میزند، باز هم طی ماههای آینده روشن خواهد شد. ولی به هر حال هرگونه باخت کرهشمالی در مذاکراتش با آمریکا مستقیما بر گفتوگوهای برجام تاثیر میگذارد و تندروها را در آمریکا بیشتر برای اعمال فشار بر ایران و اقدامات بعدی ملتهب مینماید. نقش چین، ژاپن، روسیه و کرهجنوبی در این بحران هستهای کرهشمالی قابل توجه و یقینا تاثیرگذار است. هرکدام از قدرتهای فوق از زاویه منافع و امنیت ملی خود به این بحران مینگرند. بهطور مثال ژاپن نسبت به کرهشمالی از خشم و تنفر فراوانی برخوردار بوده و فقط مایل به انهدام کلیه تاسیسات موشکی و هستهای کرهشمالی است. درحالی که کرهجنوبی بیشتر نگران هرگونه درگیری بین آمریکا و کرهشمالی اعم از هستهای یا غیرهستهای است که مردم شبه جزیره کره را مورد تاثیر قرار خواهد داد. چینیها مایلند که شبه جزیره کره، خالی از نیروهای آمریکایی و خالی از تنش شود تا اینکه امنیت ملی چین محفوظ ماند و روسیه به شبهجزیره کره بهعنوان همسایه مینگرد و اگر بتواند در این بحران، از کارت کرهشمالی به خوبی در مقابل آمریکا استفاده خواهد کرد. امید است چین به کمک کرهشمالی شتافته و مذاکرات کرهشمالی و آمریکا را در مسیر درستی هدایت کند.
منبع:آرمان
* تحلیلگر سیاسی
ارسال دیدگاه