دفن مومیایی ری بدون هماهنگی!
تهران (پانا) - «زمانی که این جسد پیدا شد، بلافاصله تدفینش کردند. یعنی روز اولی که پیدا شد تدفین موقت کردند و روز بعد تدفین دایم با موازین شرعی. بنابراین به لحاظ کارشناسی یا باید درخواستی رسمی از ما میشد یا این که از جهت شرعی میگفتند آیا دوباره میشود این جسد را بیرون آورد یا خیر. در مورد اول این که درخواستی به ما داده نشد تا از حیطه کارشناسی وارد شویم و دوم این که این اتفاقی است که در برنامههای توسعه عمرانی میافتد و چیزی پیدا میشود و از ما استعلام نمیکنند.»
روزنامه شهروند نوشت: «گفته بودند: «در حال پیگیری هستیم» اما پیگیریها به جایی نرسید و مومیایی جنجالی ری دفن شد. مدیران میراث فرهنگی کشور مدت زیادی سوالات خبرنگاران را بیجواب گذاشتند و دست آخر پاسخها را یکی کردند و این طور جواب دادند: «باید از ما درخواست کارشناسی شود.»
حالا محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ٢٠ روز پس از ماجرای پیدا شدن جسد منسوب به رضاشاه در جریان طرح توسعه حرم حضرت عبدالعظیم به «شهروند» میگوید: «درخواستی به ما داده نشد تا از زاویه کارشناسی وارد شویم.» این گفتوگوی مختصر دیروز در حاشیه نشست خبری هفته میراث فرهنگی انجام شد؛ جایی که بالاخره فرصت پیش آمد تا از مسئولان میراث فرهنگی درباره یک موضوع جنجالی بپرسیم که هر بار درباره آن جواب سر بالا شنیده بودیم. هر چند این بار هم پاسخها چندان روشن و راهگشا نبود.
دلیل سکوت شما، رئیس سازمان میراث فرهنگی و دیگر مسئولان در ماجرای پیدا شدن مومیایی چه بود؟ چرا در آن مقطع هیچ مسئولی جواب تلفنش را نمیداد و مدام با این پاسخ روبهرو بودیم که مسئولان میگفتند: «بیخبریم» و «هنوز نمیدانیم مومیایی است یا جسد.» مگر موضوع پیدا شدن یک جسد مومیایی که گفته میشود متعلق به یکی از شاهان بوده و به هر حال بخشی از تاریخ ایران است، در حیطه وظایف سازمان میراث فرهنگی نیست؟
موضوع این است زمانی که این جسد پیدا شد، بلافاصله تدفینش کردند. یعنی روز اولی که پیدا شد تدفین موقت کردند و روز بعد تدفین دایم با موازین شرعی. بنابراین به لحاظ کارشناسی یا باید درخواستی رسمی از ما میشد یا این که از جهت شرعی میگفتند آیا دوباره میشود این جسد را بیرون آورد یا خیر. در مورد اول این که درخواستی به ما داده نشد تا از حیطه کارشناسی وارد شویم و دوم این که این اتفاقی است که در برنامههای توسعه عمرانی میافتد و چیزی پیدا میشود و از ما استعلام نمیکنند.
اما آقای طالبیان، این یک جسد معمولی نبود.
مسأله این جسد در حیطه وظایف تولیت بود و بلافاصله دفنش کردند. آنها هم درخواست ندادند و استعلام نکردند. درباره برنامههای توسعه عمرانی به طور کلی این اتفاق میافتد؛ مثل شاهچراغ و شاه عبدالعظیم و موارد دیگر.
پیامی که از برخوردهای این چنینی با موارد مهم میراث فرهنگی اتفاق میافتد نشان میدهد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری واقعا قدرت لازم را در مقابل نهادها نداشته است.
نمیشود گفت قدرت ندارد. نباید از این زاویه وارد شد. به هر حال سازمان میراث فرهنگی یک شرح وظایف قانونی دارد و ما در آن چارچوب، آزادی عمل داریم. به طور مثال اتفاقی مشابه میافتد و ما نهایتا باید بگوییم حفظش کنید. ما بیش از این چارچوب نمیتوانیم کاری انجام دهیم. ممکن است مثلا برای اماکن مقدس خاصی امکانات و اختیارات خاصی داده شود، مثل خود ما که وظایفی داریم. اما آن چه همیشه مورد گله ما بوده و هست این است که در بحثهای عمرانی از سازمان استعلام کنند که ما کمک کارشناسی بدهیم.
موضوع دیگر با توجه به افتتاح خانه موزه سیمین و جلال از سوی شهرداری، رسیدگی به خانه نیما یوشیج در دزاشیب است. آقای حسینی مکارم هفتههای گذشته به عنوان سرپرست شهرداری قولهایی داد و گفت این خانه خریداری میشود. حالا با انتخاب شهردار جدید پیدا نیست که این وعده به کجا خواهد رسید. هر روز که میگذرد نگرانیها از بابت سرنوشت این خانه بیشتر میشود. آیا سازمان میراث فرهنگی به عنوان نهاد متولی میراث بازمانده یکی از اثرگذارترین شاعران، برنامهای ندارد؟
در کنار شهرداری، برای تعیین تکلیف این خانه، ما هم به نهادهای مختلف نامه نوشتهایم؛ از جمله دولت که پاسخ داده پیگیری کنیم و ما هم در حال پیگیری هستیم. اما در نهایت اولویت اول این است که شهرداری تهران خانه این شاعر را بخرد. اولویت دوم این است که چون نیما یوشیج از مفاخر این مرز و بوم بوده و هست، وزارت فرهنگ و ارشاد برای خرید خانه او سرمایهگذاری کند و در نهایت اولویت سوم با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است که باید اعتباراتی به این موضوع اختصاص بدهد، خریداری و مرمتش کند. ما هر سه مسیر را برای رسیدگی به وضع این خانه دنبال میکنیم و امیدوار هستیم پیش از همه خود شهرداری خانه نیما را بخرد تا به یک مکان فرهنگی مهم برای تهران تبدیل شود. مواردی شبیه این خانه ثروتهای فرهنگی منحصر به فردی برای شهر هستند و سروسامان دادن آنها میتواند در کارنامه شهردار مهم باشد.
برای خانه صادق هدایت چطور؟ این خانه هم وضع نابسامانی دارد و تکلیفش معلوم نیست. اصلا رسیدگی به چنین خانههایی جزو اولویتهاست؟
درباره رسیدگی به خانه صادق هدایت، به این دلیل که مالکیت بیمارستان امیر اعلم مطرح است، گفتوگوهای مختلفی شده است. سرنوشت این خانه را باید در سطح وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیگیری کرد. آنها باید به ما برای نجات این خانه کمک کنند. یا این که این خانه در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار بگیرد و به طور کامل مرمت شود تا به عنوان خانه این نویسنده معرفی شود.
به طور کلی سازمان برای ساماندهی، مرمت و نگهداری از خانههای مشاهیر برنامهای دارد؟
خانههای ما اعتباری در ردیف خانههای مشاهیر و مفاخر دارند. تعدادی از این خانهها مرمت شده و موجودند و تعدادی دیگر که معروف هستند، به طور اتوماتیک وارد پروسه رسیدگی میشوند. در نهایت اگر شرایط لازم برای خانههای مشاهیری که زیر حیطه وظایف سازمان میراث باشند، مهیا بشود، حتما برای آنها تلاش خواهیم کرد. برای هر کدام از این خانهها درخواست داده شود، ما اقدام خواهیم کرد.
ارسال دیدگاه