یحیی آل اسحاق*
اولویتبندی مهم است
رئیس کل بانک مرکزی دیروز از مردم خواست که «فعلا سفر خود را به تاخیر بیاندازند و برای خرید ارز مدتی صبر کنند» اظهارنظری که کمی با کج سلیقگی همراه و اثر روانیاش بیشتر است. درواقع تا نقاط مثبت و منفی سیستمی با این حدود و ثغور که دولت درباره ارز تعیین کرده، جا بیفتد، زمانبر است ولی اولویتبندی مهم است.
آنچه مهم است اینکه درباره بعضی نیازها مثل ارز مسافری، ارز بیماران و دانشجویان نمیتوان صبر کرد. بیماری که باید هرچه سریعتر برای معالجه اعزام شود جزئی از اولویتهاست درحالی که به تاخیر افتادن ثبت سفارش مشکل چندانی ایجاد نمیکند. آنچه هست، نیازهایی است که مبتلابه اجتماعی است و باید در یک نظام اولویتبندی تعریف شود. ولی درباره جا افتادن سیستم ارز ۴۲۰۰ تومانی چنانچه عوامل اقتصادی را ملاک قرار دهیم، یعنی عرضه و تقاضای ارز، حتما از نظر منابع و مصارف واقعی شدنی است. چون الان ذخایر ارزی ما به گفته آقای جهانگیری ۱۵۰ میلیارد دلار است و به زعم من حدود ۱۲۰ میلیارد دلار امکان ارزی موجود داریم ولی نمیتوانیم از آن استفاده کنیم.
ارز تجارت یعنی واردات ما حدود ۵۰ میلیارد دلار است، هزینههای بیمار و دانشجو و موارد متفرقه دیگر، حداکثر ۲۰ میلیارد دلار است. یعنی مصارف واقعی ارزی کشور ۷۰ میلیارد دلار بیشتر نیست و با موجودی ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار قطعا مشکلی نداریم آنهم در شرایطی که درآمد دیگری نداشته باشیم درحالی که ما درآمدهای مستمر مثل صادرات را داریم که حدود ۱۴۰ میلیون دلار و نفت را داریم. یعنی اگر درست بتوانیم نیازهای واقعی را مدیریت کنیم، مشکلی در حوزه عرضه نداریم بلکه مشکل در نظام تقاضاست.
آنچه در این حوزه مشکل ایجاد کرد، یکی عوامل غیراقتصادی و دیگری سیستم ایجادشدهای که دولت خود را موظف میدانست که هرکس هر مقدار ارز خواست ارائه دهد به طوری که ارز کسانی که میخواستند پولشان را خارج کنند را هم بدهد. به گفته آقای پور ابراهیمی ۳۰ میلیارد دلار پول خارج کردند به طوری که ایرانیان برای خود آپارتمانهایی در گرجستان، کانادا و... خریداری کردهاند. پولهایی که صرافان تنها با یک تلفن میتوانستند یک میلیون دلار را براحتی جابهجا کنند. درواقع تقاضای غیرضرور از دست در رفته بود. به نظر میرسد که عرضه و تقاضای ارز امکانپذیر است و در این راه به یک عزم و ارادهای نیاز است که الحمدا... هست .
اما در این میان، واقعیت جدی این است که منافع یک عده در این میان به خطر افتاده است که آسمان و ریسمان میبافند. یعنی یک عده فکر کردهاند که یک شبه صاحب هزاران میلیارد تومان شدهاند. شرکتهای دولتی و خصوصی و آن طرف آبیها فکر کردند که دلار ۴ هزار تومانشان ظرف یک هفته به ۶ هزار تومان رسید و حالا قطعا ناراحتند. هرچند باید مراقب بود تا عدهای که به صورت واقعی ارز صادر کردهاند، ضرر نبیند در عین حال جلوی سوءاستفاده کنندگان گرفته شود. اگر خدای ناکرده دولت موفق نشود و بازاری موازی در مقابلش ایجاد شود، کنترلش سخت خواهد بود. آن موقع است که قدرت خرید عامه مردم ۴۰ درصد کاهش یافته و کسی که یک میلیون تومان درآمد دارد تنها از ۶۰ درصد آن میتواند استفاده کند و توانایی خرید ۶۰۰ هزار تومانی را دارد. لذا باید یاری کنیم، دولت هم باید به اجرای برنامههایش سرعت دهد و اولویتبندی کند. امکان اینکه چنین سیستمی جا بیفتد بیشتر از آن است که نیفتد .
منبع:آرمان
* رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران
ارسال دیدگاه