خشونت، مرگ و اروتیسم در گرونیکا
تهران (پانا) - گرنیکا بیشک مهمترین اثر هنری قرن بیستم و یک آیکون جهانی برای رنج و هراس بیپایان بشر از خشونت و جنگ است.
بعد از جنگ جهانی دوم این تابلوی عظیم ۳.۵ در ۷.۵ متری پابلو پیکاسو، به خاطر جنبه یادمانی ضدجنگ آن شهرت بسیاری پیدا کرد و یک کپی روی پرده آن در لابی مقر سازمان ملل در نیویورک کنار درب ورودی شورای امنیت به طور دائمی به دیوار آویخته شد. این اثر کوبیستی مرکب از فیگورهایی در جنبش است که با الهام از تصاویر متحرک سینمایی، در ترکیب کلی حس زجر و فشار را القاء میکند. تمامی فیگورها در حالت انقباض عضلانی و فریاد هستند، بغیر از گاو نر که آرام و بی تفاوت است و به ژنرال فرانکو دیکتاتور اسپانیا کنایه دارد که بمباران شهر گرنیکا به درخواست او توسط هواپیماهای آلمانی صورت گرفته بود.
این تابلوی مشهور، اگرچه در سپهر جهانی یک بیانیه تاثیرگذار در درد و آلام بشری است، اما برای برخی از مطرحترین هنرمندان قرن به خاطر نشانههای اروتیک آن حائز توجه بوده است. از دید آنها مجموعه طراحیهایی که این اثر را شکل دادهاند، جدا از یک سمبولیزم اسپانیایی، یک وضعیت تحریک جنسی را نیز تجسم میبخشند. پیکاسو هیچگاه به اسرار این نقشمایهها اشاره نکرد، اما مشخص بود آنها ادامه اتودهایی برای مطالعه تاثیر تنشهای شهوانی در جوارح بدن انسان و حیوان هستند که او از اوایل دهه ۳۰ کار کرده بود.
جکسون پولاک مسحور این شگرد شگفتانگیز پیکاسو بود که تعدادی طراحی اروتیک را به گونهای ترکیب و ارائه کرد که دلالتهای دیگری در مفهوم خشونت و مرگ را القاء نمایند. وی بعدها تعدادی از طراحیهای خود را به نحوی ترکیب کرد که در کلیت خود به معنای دیگری اشاره میکردند. فرانسیس بیکن نیز از منظری دیگر به رابطه فلسفی اروتیزم و مرگ در گرنیکا میاندیشید و آن گونه که در برخی کارهای خود نشان داد، این دو را دو روی یک سکه میپنداشت. در این رویکرد فرویدی نگاه دوسویه پیکاسو به خشونت و لذت جنسی قابل تفسیر است: واکنشهای انسانی و حتی حیوانی، در اوج لذت جنسی و تحمل درد منتهی به مرگ مشابه یکدیگر هستند. شکل جسمی این واکنش، کشش بدن، تنش عضلانی، باز کردن دهان و خارج شدن انرژی از درون بدن است و این مضمون طراحیهایی است که به کولاژ گرنیکا منتهی شده است.
علیرضا سمیع آذر
ارسال دیدگاه