مروری بر 4 دهه ناکامی در نخبهپروری؛ چرا عرصه به تاجران آموزشی واگذار شد؟
تهران (پانا) - حذف آزمون مدارس تیزهوشان نگرانیهایی را درباره مختل شدن جریان نخبهپروری ایجاد کرده است حال آنکه هدف از تعطیلی آزمون کاهش فشار امتحانات و ایجاد راههای جایگزین برای شناسایی استعدادهای برتر است.
مدارس استعدادهای درخشان در سال ۱۳۵۵ با دو مرکز دخترانه و پسرانه موسوم به تیزهوشان پایهگذاری شد و از انقلاب ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۶ این دو مرکز، با عناوین مرکز دخترانه «علامه حلی» و پسرانه «شهید اژهای» تحت پوشش دفتر کودکان استثنایی فعال بودند که در نهایت با پیگیری موضوع مراکز تیزهوشان، اساسنامهای در سال ۱۳۶۶ به صورت رسمی تصویب شد و سازمانی تحت نام سمپاد با دو مرکز و ۸۰۲ دانشآموز تشکیل شد و به آموزش و پرورش پیوست.
پس از تصویب این اساسنامه مدارس پسرانه تهران به عناوین مدارس علامه حلی و مدارس دخترانه تهران به عناوین فرزانگان نامگذاری شد.
این روند استمرار داشت تا اینکه در سال ۸۹ براساس مصوبه شورای عالی اداری آموزش و پرورش و به منظور تقویت المپیادهای علمی کشور و جشنوارههای خوارزمی و توسعه کمی و کیفی مدارس استعدادهای درخشان، «باشگاه دانشپژوهان جوان» و «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان» با یکدیگر ادغام و مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان تشکیل شد.
تغییرات در سال ۸۹ موجب شد تا جایگاه تشکیلاتی نهاد متولی این حوزه از سازمان به مرکز تنزل پیدا کند، هرچند تغییر و تحول صرفا به این محدود نشد و در هیات امنای سمپاد که به ریاست حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر وقت آموزشوپرورش برگزار شد مصوبهای دارای ۱۲ بند به تصویب رسید که مهمترین آن، بندهای ۴ و ۵ بود. بر اساس این بندها قرار بود «مسؤولیت برگزاری آزمونهای ورودی مدارس استعدادهای درخشان به استانها» واگذار شود. اما یک هفته بعد از تصویب، شورای عالی اداری به ریاست رئیسجمهوری وقت، هیئت امنای سمپاد را منحل کرد و شورای مشترک سیاستگذاری باشگاه دانش پژوهان جوان را جایگزین آن کرد.
آغاز سیر نزول کیفیت در مدارس تیزهوشان
مدارس تیزهوشان از سال ۸۹ به تدریج روند نزولی کیفیت و افزایش کمیت را پیش گرفت. در حالی که در مهرماه ۸۹، تعداد این مدارس ۳۵۸ واحد در کل کشور بود، این رقم در مهرماه ۹۰ به ۴۳۹ مدرسه، در مهرماه ۹۱ به ۵۳۸ و در مهرماه ۹۲ تعداد مدارس استعدادهای درخشان به ۶۶۰ مدرسه افزایش یافت.
به این ترتیب، آمار دانشآموزان سمپاد که در مهرماه ۸۸، ۶۰ هزار و ۲۰۰ نفر بود تا مهرماه ۹۱، به ۱۰۶ هزار و ۳۴۵ نفرو در مهرماه ۹۲ به ۱۵۰ هزار نفر رسید.
همین رشد قارچگونه موجب شد تا مدارسی که در جامعه به مدارس تیزهوشان معروفشدهاند، سرآغاز شکلگیری شبهکنکورها در مقاطع تحصیلی پایینتر شوند.
بازار داغ مدارس تیزهوشان به کام سودجویان
تغییر پذیرش در مدارس تیزهوشان و عدول این روند از شرایط سابق آن باعث شد تا دانشآموزان سعی کنند با سختکوشی و نه تیزهوشی در این مدارس پذیرفته شوند و به تدریج فضا به سمتی رفت که فشار شبهکنکور آزمونهای ورودی از همان مقطع ابتدای دامنگیر دانشآموزان و خانوادههایشان شد.
تحولی در مدارس تیزهوشان و دوره ابتدایی
نیمه بهمنماه امسال بود که سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش، در اقدامی تحولخواهانه از تعطیل برگزاری هرگونه آزمونی در مدارس مقطع ابتدایی خبر داد؛ خبری که در ظاهر کوتاه اما عمیق و جنجالی بود و تبعات بسیاری از اعتراض و فشار تا حمایت گسترده را به دنبال داشت.
مخالفان این تصمیم معتقدند حذف آزمون از دوره ابتدایی به تقویت مدارس غیردولتی و تعطیلی مدارس تیزهوشان و جریان نخبهپروری میشود اما در مقابل طرفداران و از جمله بسیاری از متخصصان علوم تربیتی از ضرورت ایجاد نشاط در مدارس، ناکارمدی آزمون برای سنجش نخبگی و پیامدهای اجتماعی زیانبار شبهکنکورها سخن میگوید.
برقراری عدالت اجتماعی با حذف آزمون مدارس خاص
یکی از اهدافی که با حذف آزمونهای خاص دنبال میشود دسترسی به عدالت آموزشی است. همانطور که اهداف سند تحول بنیادین نیز گسترش عدالت آموزشی را مورد توجه دارد و حتی میتوان حذف این آزمون را مقدمهای بر فروکش کردن تب کنکور میان دانشآموزان دانست.
محمدرضا نیکنژاد، فعال آموزشی با بیان اینکه «در موضوع حذف آزمونهایورودی با وزیر آموزش و پرورش همدل و همراه هستم»، در این باره به پانا میگوید: «قطعا دانشآموزانی که ضریب هوشی بالاتری داشته باشند در مدارس تیزهوشان تحصیل میکنند بنابراین وزیر نیز به موضوع نخبهپروری توجه دارد اما راه ورود به این مدراس آزمون نخواهد بود.»
وی میافزاید: «اگر بتوانیم روش ارزیابی را که مبتنی بر دانش روز است، به کار ببریم مشکلی برای مدارس تیزهوشان پیش نخواهد آمد، در این صورت میتوان افرادی مانند «مریم میرزاخانی» را بیش از پیش پرورش داد.»ـ
همچنین مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی نیز با تأکید بر اینکه ایجاد نشاط در مدارس با توزیع عادلانه امکانات آموزشی مقدور خواهد بود، اظهار میکند: «این کار موجب میشود احساس حقارت در فرزندان جامعه از بین برود. فراموش نکنیم که در بسیاری از موارد دانشآموزان از نابرابریافسرده میشود.»
ارسال دیدگاه