در اولین کنگره حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی:
روایت اضطراب هاشمی در سال ۸۴ از زبان سیدحسن خمینی
تهران (پانا) – یادگار امام راحل (ره) روایتی را از روزهای اضطراب آیتالله هاشمی در سال ۸۴ برای حاضران در نخستین کنگره آیتالله هاشمی رفسنجانی بازگو کرد.
سیدحسن خمینی که صبح امروز برای سخنرانی در این کنگره در سالن اجلاس سران حضور یافته بود، با اشاره به فضای غمآلودموجود درسالناظهار کرد: اگر بخواهیم شخصیت هاشمی را شرح دهیم باید احاطه کاملی بر شخصیت ایشان داشته باشیم تا بتوانیم دربارهاش حرفی بزنیم.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر یکی از توفیقات خداوند به من لطف پدرانه آیتالله هاشمی نسبت به خودم بود به طوریکه تقریباً هفتهای یک بار توفیق داشتم و به محضرش میرسیدم.
یادگار امام راحل گفت: در تمام انتخاباتها از سال ۸۴ تا انتخابات مجلس خبرگان اخیر همراه با آیتالله هاشمی بودم و فکر میکنم یکی از وجوه ممتاز شخصیت وی امیدواریاش نسبت به آینده بود.
وی در تشریح این مهم اظهار کرد: آقای هاشمی تمام وجودش امید بود در هیچ حالتی امیدش را نسبت به آینده از دست نمیداد به طوری که برخی با همین امیدواری آیتالله هاشمی شوخی میکردند و میگفتند اگر ایشان را دستگیر کنند و به سمت زندان هم ببرند ایشان در ذهنش فکر میکند که در میانه راه مسیر را کج میکنند و به سمت باغ و بستان میروند.
وی انس هاشمی با قرآن را دلیل این مهم دانست و خاطرنشان کرد: دوره طولانی موانست آیتالله هاشمی با قرآن خوشبینی و امیدی نسبت به خدا در وجود ایشان ایجاد کرده بود.
سیدحسن خمینی این امید را باعث آرامش درونی آیتالله هاشمی رفسنجانی دانست و بیان کرد: من در طول این سالها یک یا دو بار هاشمی را بیشتر مضطرب ندیدم این اضطراب مربوط به حوادث تلخ سال ۸۸ نبود.
وی افزود: یکی از آن لحظاتی که آیتالله هاشمی را مضطرب دیدم مربوط به ۱۴ خرداد ۸۴ [مراسم سالگرد امام] بود و بعد از قضایایی که در آن زمان مطرح شد البته این اضطراب چند ساعتی بیشتر طول نکشید و مجدداً آرامش وجود ایشان را فراگرفت.
سیدحسن خمینی در ادامه اظهارات خود اطمینان آیتالله هاشمی به فهم مردم را یکی از وجوه برجسته شخصیت ایشان دانست.
وی افزود: آیتالله هاشمی به فهم عامه مردم مطمئن بود و این را هم میدانست که نمیتوانیم مردم را گول بزنیم. آیتالله هاشمی رفسنجانی میدانست که خرد مردم خطا نمیکند.
سیدحسن خمینی گفت: اما سومین نکته زندگی آقای هاشمی این بود که به راه و روش خود باور داشت. در گذر زمان بین خود و خدای خودش حجت داشت و معتقد بود آنچه میگوید درست است و همه این سه نکته باهم یک امیدی را در آقای هاشمی پدید آورده بود که این راه درست است و مجموعه جامعه اشتباه نمیکند زیرا خداوند وعده نصرت داده است.
سیدحسن خمینی گفت: اجازه بدهید در اینجای بحثی پرانتزی باز کنم. اگر امید نباشد و جای آن یأس به وجود بیاید شک نکنید در جا میزنیم و از دو حال خارج نیست یا به رخوت و خمودی میانجامد یا به خشونت و شورش میانجامد.
وی با اشاره به ناآرامیهای اخیر گفت: علت اصلی ناآرامیهای اخیر پمپاژ یأس در جامعه بود. اگر جامعهای به آینده خود امیدوار باشد به سمت خشونت حرکت نمیکند و برای جلوگیری از هر اغتشاش لازم است جامعه امیدوار باشد، باید امید در جامعه فوران داشته باشد. حال یک سؤال پیش میآید برای اینکه در جامعه امید باشد چه باید کرد.؟ امید عواملی دارد عوامل عینی و عوامل ذهنی. عوامل عینی آن یعنی واقعاً مردم احساس کنند آنچه انتخاب کردند قابل تحقق عینی است و موانعی در مسیر آنچه انتخاب کردهاند، وجود ندارد. و اینکه از سوی رسانههای مختلف یأس در جامعه پمپاژ نشود.
وی ادامه داد: جامعهای که چشم امیدش به آینده است فعال و بانشاط است و خشونت در آن جامعه راه ندارد. اگر احساس کنیم فردای ما از امروز و امروز ما از دیروز ما بهتر است و بهطور کلی چشم انداز مثبتی نسبت به آینده داشته باشیم آن وقت میتوانیم بگوییم این جامعه دارای روحیه امید است.
سیدحسن خمینی افزود: اما برای امید، عوامل ذهنی نیز وجود دارد؛ وجود کانونی که مردم آن را سکاندار مواقع بحرانی بدانند و احساس کنند اگر توفانی به وجود بیاید کسی هست که جامعه را از گردباد و تندباد حوادث خارج کند.
وی گفت: هاشمی برای جامعه مایه امید بود و دوست و دشمن به آن اذعان داشتند که در شرایط توفانزا وجود هاشمی یک لنگر اطمینان است. همینکه مردم احساس میکردند در جامعه فردی به نام هاشمی وجود دارد که در مواقع حساس میتواند مشکلات را حل کند دلگرمی مردم بود. آیتالله هاشمی شخصیت امیدواری بود که سراسر وجودش را امید فرا گرفته بود. هاشمی از میان ما رفته اما امید از میان جامعه ما نباید برود.
سیدحسن خمینی تصریح کرد: امروز بحمدالله رهبر معظم انقلاب یکی از بزرگترین کانونهای امید در جامعه هستند. و اگر هاشمی از میان ما رفته باید تلاش کنیم که این امید در جامعه فراگیر شود. آقای هاشمی به ما درس داد که در امروز و فردای جامعه باید امید و رجا استمرار داده باشد و به خداوند اعتماد داشته باشیم. آقای هاشمی به ما آموخت به آنچه میاندیشیم بهگونهای بیندیشیم که به حاصل آن اعتماد و اعتقاد داشته باشیم.
وی گفت: آقای هاشمی به ما یاد داد که باید بیشتر از پیش کار کنیم زیرا جامعه ما روزهای بزرگی پیش رو دارد و باید برای آن روز از امروز آماده شویم. آقای هاشمی به ما یاد داد که باید برای فردای جامعه اگر لازم باشد خودمان ،ابرویمان و جانمان را فدا کنیم. اما امیدمان را از دست ندهیم. و از امروز را برای برون رفت از هر نقطه تاریکی تلاش کنیم.
سیدحسن خمینی ادامه داد: ما در جامعه همواره نیازمند به امید هستیم و رسانهها بهویژه رسانه ملی باید مردم را با عواملی که باعث امید میشود آشنا کنند. آقای هاشمی مایه امید بود در حالی که خودش امید به فضل لطف پروردگار داشت.
ارسال دیدگاه