در گفتوگوی مشروح پانا با یک جامعه شناس مطرح شد؛
تب نگهداری حیوانات خانگی میان جوانان ایرانی باهدف ارتقای طبقه اجتماعی
خبرگزاری پانا: چند سال است که در میان برخی اقشار به ویژه نوجوانان و جوانان تب نگهداری حیوانات خانگی به عادتی تبدیل شده که به زعم بسیاری از کارشناسان گسترش این فرایند موجب نگرانی در آینده خواهد شد، حال اینکه وقتی نگهداری حیوانات با هدف ارتقاء منزلت و طبقه اجتماعی صورت می گیرد قابل تأمل و نگران کننده است.
اما به اعتقاد دکتر فردین علیخواه استاد دانشگاه و جامعه شناس داشتن حیوان خانگی نیازمند زیرساختارهایی است که باید فراهم شود. به دلیل بررسی ابعاد مختلف نگهداری حیوانات خانگی در بعد اجتماعی با این استاد دانشگاه به گفت و گویی انجام شده که در پی می آید:
آقای دکتر بفرمایید چرا در سال های اخیر میل و علاقه مردم به نگهداری حیوانات خانگی زیاد شده، علت آن چیست؟
ما در ایران کمتر پدیده های جدید را مطالعه علمی می کنیم و قبل از مطالعه درباره آنها تصمیم های جدی می گیریم. شاید لازم باشد به عنوان مقدمه بگویم که طی دهه اخیر رابطه بین جامعه و حیوانات در معنای کلی آن، تحقیقات و مقالات دانشگاهی زیادی را به خود اختصاص داده است. هر یک از رشته های مختلف علوم انسانی از زاویه دید خود به موضوع نگاه کرده اند. مثلا مطالعات دینی، به بررسی موضع ادیان مختلف نسبت به حیوانات ، مطالعات شهری به بررسی پیوند بین شهر، مدیریت شهری و حیوانات، مطالعات فلسفی به مطالعات جایگاه حیوانات در مکاتب و نظریه های مختلف فلسفی پرداخته اند.
از طرفی شاید بتوان گفت که در این میان و در بین رشته های علوم انسانی، روان شناسی، روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی سهم بیشتری در مطالعات داشته اند. البته مطالعات روان شناختی عمدتا بر فرد متمرکز بوده و مطالعات روان شناسی اجتماعی و جامعه شناختی بیشتر بر جریان های اجتماعی توجه داشته اند. اهمیت یافتن این مطالعات به دلیل اهمیت یافتن گفتمان محیط زیست و طبیعت بوده است. روشن است که وقتی محیط زیست اهمیت می یابد، وقتی هجوم صنعت به طبیعت مورد نقد وارد می شود، نمی توان نسبت به حیات حیوانات بی توجه بود .
در خصوص اینکه چرا میل و علاقه مردم به حیوانات خانگی افزایش یافته است، باید بگویم که در جوامع ماقبل صنعتی، حیوانات نقش عمده ای در زندگی ایفاء می کردند. منتها در این نوع جوامع اساسا گفتمان حقوق حیوانات وجود ندارد. مسأله عمدتا کارکردی و نتیجه گرایانه بود. حیوان در زندگی کشاورزی نقش مشخصی دارد و در بسیاری از مواقع می بینید که وقتی حیوان از آن کارکرد ساقط می شود، به حال خود رها می شود و آواره بیابان های می شود! البته رابطه جامعه و حیوانات عمدتا با نقش حیوان در کمک به آدم ها تعریف می شود. در اینجا وجود حیوان به عنوان همدم هم گهگاه دیده می شود اما در مقایسه با وضعیتی که نخست توصیف کردم ناچیز است . اینکه چرا علاقه مردم به نگهداری حیوانات خانگی افزایش یافته، می توان به دلایل مختلفی اشاره کرد. نخست باید اشاره کنم که افزایش سازمان ها و فعالیت های مدافع حقوق حیوانات یک موضوع و علل نگهداری حیوان در خانه نیز موضوع دیگری است. البته این دو با هم ارتباط تنگاتنگی دارند.
ببینید بیایید ما نخست این سوال را مطرح کنیم که کدام گروه های اجتماعی بیشتر در خانه خود حیوان خانگی نگه می دارند؟ آیا نوجوانان هستند؟ آیا بیشتر جوانان هستند؟ آیا بیشتر میانسالان و سالمندان هستند؟ زنان هستند؟ مردان هستند؟ آیا طبقات مرفه هستند؟ آیا فقط در شهرهای بزرگ هستند؟ کدام گروه های اجتماعی چه نوع حیواناتی دارند؟ کدام حیوان بیشتر مورد استقبال است؟ سگ، گربه، طوطی، همستر، آیا بین انتخاب نوع حیوان و قشر اجتماعی رابطه وجود دارد؟ اینها سوالاتی است که می توان برای آنها تحقیق کرد و به این سوال دقیق تر پاسخ داد.
به نظر من کلیت امر بیانگر ظهور و گسترش یک نگاه و یک جهان بینی تازه در جامعه است. من موضوع را بیشتر در قالب سبک زندگی جدید می بینم که این نگاه در آن متبلور می شود. همانطور که در این سبک زندگی بیان می شود که کمتر پلاسیتک مصرف کنید، با طبیعت دوست باشید، درختان را قطع نکنید، درخت بکارید و غیره، در همین سبک زندگی دوست بودن با حیوانات هم جای می گیرد. در واقع ما به تدریج با یک بسته فرهنگی مواجه هستیم که عناصر مشخصی دارد. یکی از این عناصر حیوان خانگی است.
با این اوصاف بفرمایید که این عنصر از سبک زندگی چگونه پیدا شده است؟
می توان به جریان های اجتماعی مختلفی اشاره کرد. من نقش وسایل ارتباطی جدید را بسیار پراهمیت می دانم. به قول آنتونی گیدنز، رسانه ها در دنیا امروز از جا کنده شدن آدم ها را تقویت کرده اند. یعنی تجربه ها خیلی زود و آسان بین آدم ها منتقل می شود. رسانه ها روش های زندگی را برای مردم عرضه می کنند و باعث می شوند تا آنان درباره زندگی خود به تأمل بپردازند. امروزه نمی توان نقش شبکه های ماهواره ای- که اتفاقا برنامه های مشخصی درباره حیوانات خانگی دارند - و نقش شبکه های اجتماعی را در تقویت گفتمان حقوق و داخل کردن حیوانات در زندگی روزمره را نادیده گرفت. ولی صادقانه بگویم موضوع فقط این نیست. موضوع ارتقاء منزلت اجتماعی از طریق مصرف هم وجود دارد. ببینید همانطور که طراحی داخل خانه نشانگر طبقه اجتماعی و بالامد بودن می شود، همانطور که رفتن به فلان رستوران نشانه طبقه بالامد بودن می شود، همانطور که داشتن ماشین شاسی بلند نشانه طبقه اجتماعی بالا می شود به همین طریق داشتن حیوان هم می تواند به شاخصی برای ارتقاء جایگاه طبقاتی باشد. البته تأکید می کند که من کلی می گویم. منظورم آن نیست که همه افراد این چنین هستند. می توان از این زوایه
هم نگاه کرد.
آیا می توان تنهایی آدم ها را عاملی برای نگهداری حیوانات خانگی عنوان کرد؟
البته بهتر است دوستان روان شناس به این سوال پاسخ بدهند. من فکر می کنم این موضوع هم نقش دارد. شما اگر در پارک های شهرهای بزرگ قدم بزنید، می بیند که بسیاری از کسانی که حیوان خانگی خود را بیرون آورده اند سالمند هستند. تحقیقات زیادی در عرصه روان شناسی وجود دارد که برای مثال بیان می کند که بیرون آوردن حیوان خانگی چگونه موجب شکل گیری روابط اجتماعی جدید در بین سالمندان می شود. در واقع داشتن حیوان، شبکه اجتماعی فرد را گسترش می دهد. یا مثلا داشتن حیوان چگونه به افراد افسرده کمک می کند تا بر وضعیت خود چیره شوند و با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنند.
اساسا موضوع دلبستگی به حیوانات یا attachment to animals موضوعی است که از زوایای مختلف بررسی علمی می شود. اما بعد جامعه شناختی آن اینگونه است که امروزه در شهرهای بزرگ افرادی وجود دارند که تنها زندگی می کنند. درصدی از اینها سالمندان هستند. این در شهرهای بزرگ امروزی اجتناب ناپذیر است. این تنهایی نتیجه زندگی کلان شهری و صنعتی است. در بسیاری از موارد ضرورت زندگی امروزی است. در این شرایط معمولا حیوانات خانگی به نوعی نقش همدم را برای فرد ایفاء می کند. بخشی از زندگی روزمره او را پر می کنند. ولی به هر حال تنهایی در برخی از اقشار اجتماعی عامل گرایش به حیوانات است. من فکر می کنم خیلی از خانواده ها به دلیل فشار نوجوانان خود، در خانه حیوان خانگی دارند. اینجا دیگر بحث تنهایی نیست. واقعا تحلیل ها در مواقعی پیچیده می شود. مثلا خیلی از کسبه مرکز و جنوب شهر تهران بلبل و طوطی دارند. صبح که کرکره مغازه با بالا می زنند قفس حیوان را بیرون آورده و بالای سردر مغازه نصب می کنند و شب مجددا قفس را به داخل مغازه می برند. این در حالی است که به دلیل آلودگی صوتی شدید خیابان، هیچ صدایی از پرنده داخل قفس شنیده نمی شود! یا گرایش به
طوطی سخنگو در سال های اخیر که وسعت یافته است. تحلیل اینها نیاز به تحقیق دارد .
نگهداری حیوانات خانگی چه آسیب هایی را در میان افراد به ویژه نوجوانان و جوانان دارد؟
شاید بهتر است بگوییم چه آسیب ها و چه فوایدی دارد. ببیند من فقط یک تجربه کوتاه را می گویم. روزی با یک استاد ژاپنی حرف می زدم. می گفت که در خانه حیوان دارد. گفتم نگران موی حیوان در خانه نیستی؟ گفت من به جای آنکه برای فرزندم عروسک بی جان بخرم ترجیح می دهم حیوانی به او بدهم تا بدین طریق مسئولیت پذیری اجتماعی او را تقویت کنم. او از کودکی یاد می گیرد که چطور از یک موجود زندگی محافظت کند، مراقب باشد که حیوان سرما نخورد، اگر سرما خورد به او داروهایش را بدهد، یاد بگیرد که باید به موقع داروی او را بدهد، جای حیوان را تمیز کند و کارهای دیگر. او معتقد بود که این راه برای تقویت مسئولیت پذیری کودکان اثرگذار است .
درباره آسیب ها، من جامعه شناس هستم و شاید بهتر باشد سایر رشته ها که به فرد می پردازند درباره موضوع حرف بزنند. شاید حتی بهتر باشد که متخصصان بهداشت هم درباره موضوع حرف بزنند. ولی مسأله آن است که به هر حال داشتن حیوان خانگی نیازمند زیرساختارهایی است که باید فراهم باشد. فقدان آنها، می تواند موجب گسست نظم و سلب آرامش دیگران شود که اتفاقا در همین سبک زندگی پیش گفته بسیار بر آن تأکید می شود.
نکته دیگر آنکه وقتی نگهداری حیوانات با هدف ارتقاء منزلت و طبقه اجتماعی صورت می گیرد قابل تأمل و نگران کننده است. من در بسیاری موارد نوجوانان روستایی شمال کشور را دیده ام که با در دست گرفتن قلاده سگ پا کوتاه خود در معابر روستا قدم می زنند. اینها صحنه هایی است که چندان قابل تحلیل نیست. این در حالی است که در همان روستا سگ وجود دارد .
درمجموع باید گفت که درک حیوانات ، ارزشی است که گسترش آن در جامعه اتفاق مثبتی است. متأسفانه در جامعه ما این نگاه در برخی از قسمت های کشور وجود دارد که حیوان حیوان است و حس ندارد! شکنجه حیوانات در خیلی از روستاها دیده می شود. جالب آنکه در متون دینی که بر این موضوع بسیار تأکید شده است .
نحوه تعامل مدیریت شهری با حیوانات باید به چه شکل باشد؟
نحوه تعامل مدیریت شهری با حیوانات در خیلی از شهرهای دنیا از جمله مسائل و موضوعاتی است که مدیریت شهری باید درباره آن تصمیم سازی کند. خیلی از شهرهای کشورهای توسعه یافته، تلاش می کنند برای تلطیف کردن محیط های شهری، حیوانات و انسان ها ، زندگی مسالمت آمیزی با هم داشته باشند. برای مثال کبوترها و مرغابی ها در بسیاری از شهرهای اروپایی، سنجاب ها در برخی از شهرهای کانادا، میمون ها در برخی از شهر های هند از آن جمله اند.
مسأله ای که وجود دارد صدمه حیوانات به شهر و تحمیل هزینه به شهرداری هاست. نگرانی مردم از سگ های ولگرد یکی دیگر از مسائل است. خیلی از شهرها به دلیل جذب توریست از قبل همین حیوانات، آن هزینه ها را پذیرفته اند. اما مسأله به هر حال ساده نیست. برای همین معمولا هر تصمیم یا اقدام مدیریت شهری زیر ذره بین فعالان حقوق حیوانات قرار دارد. حتی در مواقعی سازمان های محیط زیست، خودشان به اقدامات شهرداری ها در قبال حیوانات معترض اند. من فکر می کنم بهتر است هر تصمیمی در این زمینه اتخاد می شود با افکار عمومی و سازمان های غیر دولتی در میان گذاشته شود. تجارب دنیا در این خصوص بررسی شود. افکار عمومی و گروههای اجتماعی اقناع شوند. مثلا شما می بینید که شهرداری تهران سال ها که موش ها را از بین می برد ولی تاکنون اعتراضی به این موضوع نشده است. شاید افکار عمومی قانع شده که موش برای حیات شهر مضر است. یا احیانا اگر تصمیمی درباره سوسک ها اتخاذ شود تجمعی صورت نگیرد. ولی درباره برخی حیوانات نظیر پرندگان، سگ ها، گربه ها حساسیت وجود دارد .
آیا در این خصوص می توان آینده ای ترسیم کرد؟ نظر شما چیست؟
من فکر می کنم گرایش به نگهداری حیوانات خانگی در سال های آینده افزایش خواهد یافت. جامعه به سرعت در حال پوست اندازی است. خیلی جالب است که با خانواده ای صحبت می کردم که در خانه شان حیوان خانگی دارند. می گفت که مادر بزرگشان، که معمولا فطریه اعضای خانواده را پرداخت می کند امسال برای حیوان خانگی شان هم فطریه کنار گذاشته است! این ها طنز است ولی برای من جامعه شناس داده ای قابل تحلیل است. یا خانم سالمندی را می دیدم که می خواست برای شوهرش خیرات بدهد. خیلی جالب است. دو کیلو گوشت خریده و آن را قطعه قطعه کرده و به پارک هنرمندان شهر تهران رفته و به گربه ها داده بود! اینها برای ما جامعه شناسان داده هایی برای تحلیل آینده است. برای همین می گویم که این فرهنگ گسترش خواهد یافت. باید به شکل جدی درباره موضوع مطالعه کرد .
گفتوگو از آسیه اسحاقی
ارسال دیدگاه