یک مجسمه ساز گفت:
سمپوزیم به معنای واقعی در ایران کم است
احمد نادعلیان؛ مجسمه ساز، برگزاری سمپوزیم ها را در وجوهی دارای آَفت دانست و اذعان داشت: سمپوزیم از لحاظ عرفی و رفتاری به معنای واقعی در ایران کم است.
احمد نادعلیان که از هنرمندان برجسته هنر های محیطی و زمینی ایران است و بیشتر بهخاطر کنده نگاری بر روی سنگهای رودخانه شناخته شده است از پیشکسوتان عرصه مجسمه سازی محسوب می شود که در گفتگو با خبرگزاری پانا به نکاتی در خصوص برگزاری سپوزیوم مجسمه سازی و وضعیت حال حاضر این هنر تجسمی اشارهداشت و گفت: مجسمه سازی نسبت به سال های پس از انقلاب و برخلاف رشته ها و قلمرو های هنری دیگر که در سال های اول رشد و بلوغ خود را نشان دادند، در سال های اخیر رشد کمی و کیفی خیلی خوبی داشته است.هم چنین این رشته در مقایسه با سایر رشته های تجسمی که در وضعیت های فرهنگی مختلف و رویکرد های دولت های مختلف به تدریج منزوی شده اند، چون از ظرفیت خود در سال های اولیه استفاده نکرده بود در سال های اخیر از وضعیت هنری خوبی برخوردار شده است.
وی مجسمه سازی را به سه بخش تقسیم کرد و ادامه داد: در وهله اول مجسمه سازی در مقیاس کوچک است که برای نگار خانه ها در نظر گرفته می شود و جنبه کاربردی کمتری دارد و در بخش دوم که مرز مجسمه سازی با هنرهای جدید مبهم است، همیشه مختص نگارخانه ها است و بیشتر در یادمان ها و نمونه هایی از این دست کاربرد دارد و اما برگزاری سمپوزیم ها از دیگر بخش ها محسوب می شود که هدف از برپایی آنها، ایجاد باغ مجسمه ها است و درمحیط هایی به کار گرفته می شود که حجم تمرکز دارد و در این بخش به نظر می رسد که شهرداری ها یک روش مقرون به صرفه ای را پیدا کرده اند که وجه آموزشی و هنری را از طرف هنرمندان داخل و خارج کشور بدست بیاورد.
این مجسمه ساز برگزاری سمپوزیم ها را در وجوهی دارای آَفت دانست و اذعان داشت: سمپوزیم از لحاظ عرفی و رفتاری به معنای واقعی در ایران کم است. سمپوزیم که در واقع یک نوع تمرکز مجسمه ها است و زیبا سازی و شهرداری ها که اخیرا به برگزاری سمپوزیم ها مبادرت می کنند پس از سمپوزیم به دلخواه خود مکان یابی می کنند در حالی که ممکن است این مکان یابی متناسب با دانش و خرد هنرمند نیز نباشد.
نادعلیان افزود: در هنرهای مختلف که در شهر کاربرد دارند "مکان ویژه" بدین معنا که اثر مختص به آن مکان باشد نیز شناختی است که باید بدان توجه داشته باشند. همان گونه ها در برخی کشورهای غربی مجسمه ای را در شهر می بینیم که مختص آن مکان بوده و با عناصر شهری و با سبک و سیاق آن هماهنگ است. اما وقتی که سفارش ساخت یک مجسمه داده و اثر ساخته می شود و پس از آن مکان آن را تعیین می کنیم ممکن است آن محیط و مکان مورد پسند هنرمند اثر نباشد و مجسمه با عناصر شهریدر انطباق قرار نگیرد.
وی در بخشی دیگری از صحبت های خود از دو زوایه به ارتباط میان معماری و مجسمه سازی پرداخت و اظهار کرد: در گذشته مجسمه سازی بنا به دلایلی فرهنگی و مذهبی بخشی از معماری طبیعت بوده است که نمونه آن را می توانیم در طاق بستان مشاهده کنیم و البته مجسمه سازی در دوره اسلامی نیز کاربردی بوده است که در پایه ستون ها برخی بنا ها چون چهل ستون می توان آن را دید. در میراث کهن نیز نمونه مجسمه سازی را می توان در سر ستون ها و مدخل های ورودی تخت جمشید مشاهده کرد. بنابراین باید توجه داشت که مجسمه سازی در دوره اسلامی و پیش از اسلام وجود داشته اما نکته ای که مطرح است وجود مستقل مجسمه سازی است که نمونه آن را کم داریم
این هنرمند گفت: در غرب وجود مجسمه سازی مستقل که همواره به محیط های شهری مرتبط هستندهم در دوره رنسانس و هم در دوره مدرن وجود دارد. در هر حال باید در نظر داشت در قرار گیری مجسمه ها در مکان ها باید به فواصل آنها با دیگر عناصر دقت داشت چرا که با عدم توجه به این موضوع فرد دچار اختلال بصری واختشاش فکری می شود.
نادعلیان در پایان صحبت های خود اشاره داشت: مجسمه ساز حرفه ای دارد که شهر به آن نیاز داردو در قبال توافقی که میان مجسمه ساز و مسئول برگزاری سمپوزیم ها صورت می گیرد کارها ارائه می شود.اما زمان آن رسیده است که کارهای گذشته ارزیابی شوند و آینده به نوعی ترسیم شود چرا که مخاطب و نسل بعدی رویکرد و شناخت هایشان تغییر پیدا کرده است که برگزاری سپوزیوم ها خیلی می توان در این مسیر تاثیرگذار باشد.
ارسال دیدگاه