قصهگو با سابقه و مربی هنری کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان:
تمرین، کلید طلایی برای حرفهای شدن قصهگویان است
دماوند(پانا)_قصهگو و مربی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جسارت انتخاب قصه جدید و تمرین را، کلیدی طلایی در حرفهای شدن قصهگویان دانست و خواستار بهرهگیری آموزش و پرورش از قصهگویان، برای انتقال بهتر مفاهیم به دانش آموزان شد.
زینب علوی، قصهگوی با سابقه و مربی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در توضیح پیوند زندگی خود با قصهگویی، در گفتوگو با پانا توضیح داد:«از کودکی به قصه و شنیدن آن خیلی علاقهمند بودم و اکنون حدود ۷ سال است که در زمینه قصهگویی فعالیت میکنم؛ از آنجا که در خانوادهای کتابخوان و کتابدوست زندگی میکردم، با این پدیده غریبه نبودم؛ در همان سالهای اول ورود من به کانون که ۲۳سال از آن میگذرد، فعالیت قصه گویی، برای من از بقیه فعالیتها جذاب و متفاوتتر بود؛ زیرا قصهها، نوع نگاه انسان را به زندگی تغییر داده، زبان ارتباطی بینظیری محسوب میشوند؛ اما نکته جالب اینجا است که هر یک از شخصیتهای قصه، میتواند در ذهن تک تک مخاطبان، به صورت متفاوت شکل گرفته و زندگی کنند؛ این موضوع نشاندهنده از نقش مهم قصهگویی در تقویت خلاقیت انسان است.»
وی در توصیف اولین اجرای خود و تاثیر آن در ادامه راه، خاطرنشان کرد:«اولین تجربه جدی من در سال ۱۳۹۶، بسیار لذتبخش بود و با توجه به ورود تازه من در این عرصه، با قصه (حکایت آن مرد قصهگو) برگزیده بخش استانی و شایسته تقدیر در مرحله منطقهای شدم؛ ولی طعم شیرین قصهگویی، سبب شد گامهای مصممی در این عرصه بردارم. در ادامه راه، دوسال پیاپی با قصههایی متفاوت، برگزیده استانی جشنواره قصهگویی شدم؛ نام یکی از آن قصهها (شهرزاد و قصههایش) بود که با ایده کوچکی از یک داستان قدیمی و به قلم خود من نوشته شده بود.»
علوی که از قصهگویان پای ثابت جشنواره قصهگویی است، انتخابهای پیشین خود را بهترین تصمیمهای خویش دانست و اشاره کرد:«از ابتدای حضور در دنیای قصهگویی، هر اجرایی که داشتم را بسیار دوست دارم و اگر به عقب برگردم، قطعا همین نوع اجراها، قصهها و لباسها انتخاب من خواهند بود؛ زیرا همیشه سعی کردهام متناسب با حال و هوای خود و قصه، بهترین تصمیمات را در نظر بگیرم؛ اما تنها چیزی که باید در گذشته تغییر دهم، شرکت در بیست و سومین جشنواره بینالمللی قصهگویی است که به واسطه شیوع کرونا به صورت مجازی برگزار شد؛ چون حضور مخاطب را، بخش اصلی قصهگویی میدانم، در آن دورهی جشنواره شرکت نکردم؛ اگر به عقب برگردم آن دوره را از دست نمیدهم و قصهگویی مجازی را هم به تجربیات خود، اضافه خواهم کرد.»
این قصهگوی با تجربه درخصوص نقش نهاد کانون پرورش فکری، در گسترش فرهنگ قصهگویی، گفت:«کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به عنوان یک منبع موثق و قابل اعتماد در زمینه فعالیتهای کودکان و نوجوانان شناخته میشود و همچنین، جشنواره قصهگویی هم با ابتکار و زیر نظر آن صورت گرفته است؛ از این رو، به نظر میرسد که این نهاد، توانسته با تکیه بر مخاطبان قصه و قصهگویی، این فعالیت را احیا کرده و در معرفی آن به جهان، بسیار موفق ظاهر شود.»
او که به واسطه شغل خود ارتباط زیادی با کودکان دارد، با اشاره به تاثیر قصهگویی در رشد اجتماعی کودکان، راه گسترش این فرهنگ کهن از طریق آموزش و پرورش را اینگونه بیان کرد:«قصه، یکی از مهم ترین ابزارها در رشد روانی و اجتماعی کودکان، آموزش غیرمستقیمِ اصول اخلاقی و تمرین زندگی است؛ به همین دلیل، آموزش و پرورش میتواند از قصهگویان حرفهای بهره گرفته و با آموزش قصهگویی به معلمان، در انتقال بهتر مفاهیم درسی به دانشآموزان موثر باشد؛ درنتیجه، با آگاه سازی والدین و معلمان از ویژگیهای رشدی کودکان و اهمیت قصهگویی، همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی، میتوان این فعالیت بینظیر را به دیگران معرفی و از غفلت در آن جلوگیری کرد.»
این قصهگو، درباره حضور خود در بیست و پنجمین جشنواره بین المللی قصهگویی، عنوان کرد:«امسال، با قصه (اینتِریزی و آنتِریزی)، بعد از گذراندن مرحله استانی و منطقهای، در مرحله کشوری، کاندیدای بهترین قصه در بخش ملی و جهانی بودم. قصه من درباره دو شهر است که دوطرف یک خط بلند زندگی میکنند؛ آنها با اینکه بسیار بهم شبیه هستند، ولی فقط به تفاوتهای یکدیگر مثل غذا، رنگ لباس و زبان توجه کرده و هیچ وقت باهم کنار نمیآیند؛ اما در پایان، قصه عشق یک دختر و پسر از این دو شهر، باعث صلح دوستی بین اینطرف و آنطرف میشود.»
مربی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در توضیح نقاط قوت جشنواره تشریح کرد:«جشنواره بیست و پنجم، خاطره شیرین دیگری از دوستیها، قصهها و قصهگوییها، در ذهن من به یادگار گذاشت؛ اما نسبت به سالهای گذشته تفاوت های زیادی پیدا کرده بود و نقطه قوت جشنواره، حذف مرحله منطقهای و پایش قصهها با داوران یکسان بود؛ همچنین به دلیل سهمیهبندی بودن مرحله منطقهای، اجراها و قصههای خوب و باکیفیتی که در سال های گذشته ریزش میکردند، در جشنواره بیست و پنجم کنار یکدیگر آمده و به مرحله کشوری راه پیدا کردند. یکی از ماندگارترین و هوشمندانهترین اتفاقات این دوره از جشنواره، انتخاب شهر یزد به عنوان پایتخت قصهگویی بود؛ چرا که همیشه سالهای گذشته، شهر یزد و لهجه شیرین یزدی، یکی از پایههای ثابت جشنواره بوده است و قطعا مردم خوشرو، مهماننواز و خوشقلب شهر یزد، میزبانان بسیار خوبی برای قصهگویان عزیز خواهند بود.»
کاندیدای بهترین قصه جهانی، در انتقاد به بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی، ادامه داد:«اتفاق عجیب در بخش پایانی جشنواره، حذف سه برگزیده و جایگزینی یک برگزیده، کار را کمی حساستر کرده بود؛ اما به نظرم میتوانستیم در هر بخش شاهد سه برگزیده باشیم؛ همچنین، بخش قصهجهانی که نقطه اوج جشنواره بیست و پنجم بود، متاسفانه پایان نامشخصی در سرانجام کاندیدهها داشت؛ عدم برگزیده شدن یک منتخب از بین سه کاندیدا و نداشتن قصه برگزیده در بخش جهانی، باعث سردرگمی مخاطب شده بود. امیداورم سال آینده روند رو به رشد جشنواره، با کمک گرفتن از کارشناسان، پیشکسوتان قصهگویی و قصه گویان برتر، مستدام باشد؛ چرا که قصهگویی و قصه، ریشه در تاریخ کشور ما دارد و تکرار هرساله این رسم کهن، چیزی از شیرینی آن کم نمیکند.»
زینب علوی در پایان، با تاکید بر نکات قابل توجه برای تبدیل شدن به یک قصهگوی حرفهای، به علاقهمندان این عرصه توصیه کرد:«داشتن جسارت برای انتخاب یک قصه جدید، همراه نوآوری و خلاقیت در اجرا نکتهای قابل توجه در تبدیل شدن به یک قصهگوی حرفهای است. در دنیای امروز که لباس قصهگو آخرین ابزار او است، ما باید به بهرهگیری از ابزارهای جدید و در عین حال خلاصه و مفید روی بیاوریم و با تکیه بر اصول قصهگویی که آن را متمایز از تئاتر و مونولوگ میکند، اجرایی متفاوت، مدرن و بینظیر داشته باشیم؛ اما در کنار تمام نکات ذکر شده، پیشنهاد من کلید طلایی تمرین است؛ این کلید باعث بِروز شدن اطلاعات ما از قصه مورد نظر و کشف تکنیکهای جدید، برای اجرای آن میشود؛ بهعلاوه، بررسی روز به روز خود با نگاه انتقادی، موجب رفع نواقص اجرای قبلی شده و قصه ما با هر بار تمرین، جان تازه میگیرد.»
دانشآموز خبرنگار: ستاره خالقی
ارسال دیدگاه