اقتباس و روایت دو شاخصه مهم جشنواره فیلم فجر

سهم جشنواره فیلم فجر از فروش فیلم‌ها در سینما چقدر بوده است

تهران (پانا) - محمد صابری می‌گوید سینمای ایران به فروش 1000 میلیاردی در طی سال رسیده است اما از این فروش‌ ۹۰ درصدی فیلم‌ها سهمی در جشنواره فجر دوره‌های قبل نداشتند و حتما این اتفاق باید آسیب‌شناسی شود.  

کد مطلب: ۱۴۴۳۶۹۵
لینک کوتاه کپی شد
اقتباس و روایت دو شاخصه مهم جشنواره فیلم فجر

امیررضا مافی در پنجاه‌ودومین قسمت از برنامه «نقد سینما»، که روی آنتن شبکه چهار سیما رفت، بیان کرد: میلاد با سعادت حضرت علی(ع) و روز پدر را تبریک می‌گوییم و دعا می‌کنیم که از شیعیان راستین آن امام عزیز باشیم. در میز اول برنامه امشب به «مرور فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر ۴۲»، در میز دوم به نقدوبررسی فیلم «انجمن برف» و در میز سوم به «تاثیر سینما بر سیاست افزایش جمعیت» خواهیم پرداخت. این آخرین برنامه ما پیش از ایام فجر ۴۲ است و در زمان برپایی این رویداد هرشب میزبان شما از شبکه چهار سیما هستیم.
میز اول «نقد سینما» به مروری بر فیلم‌های حاضر در جشنواره فجر ۴۲ اختصاص داشت که با حضور علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده (منتقد) و محمد صابری (روزنامه‌نگار سینمایی) برپا شد.

علی‌اکبر عبد‌العلی‌زاده منتقد ابتدا بیان کرد: ویژگی‌ امسال بحث رونق و عدم رونق جشنواره فجر است که وابسته به سیستم مدیریت دولتی نیست‌؛ به تولید و انگیزه‌های فردی و سفارشات مربوط می‌شود. امسال جایگاه جشنواره فجر بهتر شده است و فراموش نکنیم که این رویداد یک تفاوت دارد؛ این جشن در ایام دهه فجر برگزار می‌شود، مهمترین و بزرگترین جشن هنری ایام فجر است و پیوند انکارناپذیری با انقلاب دارد.

وی ادامه داد: جشنواره فجر به عنوان رویدادی راهبردی پی‌ریزی اما در ادوار مختلف با تغییر دولت و مدیریت‌ها به ضد خودش تبدیل شده است. در حقیقت این رویداد با تفکر، آسیب دیده و دچار تغییر رویکرد و راهکار شده است. گاهی حتی راه‌بردی بودن فجر را انکار می‌کردند. اما اتفاقات اجتماعی خلاف آن را ثابت کرد به عنوان مثال اغتشاشات سال گذشته نشان داد که جریان مقابل هم اعتقاد دارد که این جشنواره راه‌بردی است و اهمیت انقلابی_اسلامی دارد.
عبدالعلی‌زاده اظهار کرد: این راهبرد تسهیل‌کننده مسیر سینماست و در یک سال با انتخاب فیلم‌های سال بعد، راه‌برد سینمای ایران مشخص می‌شود. متاسفانه گاهی انقدر فیلم‌ها به لحاظ موضوعی بیگانه با مردم بودند که حتی فروخته و استقبال نمی‌شد و سینما به لحاظ مالی در بحران‌های مختلف قرار می‌گرفت. ناگفته نماند که راهبرد تعیین شده در هدر نرفتن سرمایه‌های مادی و معنوی کمک می‌کند.

مافی یادآور شد: اینکه جشنواره فجر مهمترین پدیده فرهنگی سال است، قابل انکار نیست. اما اینکه چقدر این جشنواره توانسته فارغ از سویه‌های سیاست و سیاست‌زدگی موفق عمل کند، باید درباره‌اش بحث شود.
محمد صابری در ادامه مطرح کرد: ما همین امسال که جشن گیشه هزارمیلیاردی را گرفتیم، فروش‌ ۹۰ درصدی فیلم‌ها سهمی در جشنواره فجر دوره‌های قبل نداشتند. حتما این اتفاق باید آسیب‌شناسی شود.

وی ادامه داد: ترکیب فیلم‌های جشنواره ۴۲ بسیار متفاوت و جذاب نسبت به سال‌های قبل است؛ اول سهم بالای فیلم‌اولی‌هاست که به جهت تولیدی، نیروهای تازه نفس وارد شده‌اند و این اتفاق مبارکی است. نکته دوم این است که حداقل روی کاغذ با تنوع ژانری مواجهیم و فقدانی که سال‌ها درباره آن صحبت می‌کردیم، مرتفع شده است.

صابری تاکید کرد: ما فیلم کمدی جدی در جشنواره امسال از جواد عزتی و سروش صحت داریم. از سوی دیگر فیلمسازان قدیمی یعنی مسعود جعفری‌جوزانی و بهروز افخمی در جشنواره فجر ۴۲ حضور دارند که هر دو هم به نگاه تاریخی پایبندند. در کنارش فیلمسازان جوان و پُرانرژی مانند محمد عسگری را داریم که به سراغ کار پرریسکی در «آسمان غرب» یا امیرعباس ربیعی که به سراغ سوژه معاصر با نگاه قهرمان‌گرانه رفته است. ناگفته نماند که تنوع ژانری یکی از مهمترین ویژگی‌های فهرست فجر ۴۲ است.
در ادامه، عبدالعلی‌زاده عنوان کرد: امسال چیزی که ضرورت اجتماعی_تاریخی است، روایت‌گری تاریخ و معرفی افراد و موقعیت‌هاست؛ در شرایطی که رقیب ما (هالیوود) حتی تاریخ را تحریف می‌کند. امسال اقتباس و روایت دو شاخصه مهم جشنواره است مانند فیلم‌های «احمد» که روایتی از حضور شهیداحمد کاظمی در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله بم، «آسمان غرب» که روایتی از رشادت‌های شهید شیرودی در نخستین روزهای جنگ، «مجنون» که درباره شهید مهدی زین‌الدین و «پرویزخان» که درباره فوتبالیست مهم ما پرویز دهداری و «معجزه پروین» که درباره پروین اعتصامی است. «صبح اعدام» نیز درباره طیب حاج‌رضایی است و حتی «بی‌بدن» هم در این دسته قرار می‌گیرد چرا که روایت یک پرونده خیلی مهم است و امیدوارم فیلم خوبی از آب دربیاید. «باغ کیانوش» و «آپاراتچی» هم که از کتاب اقتباس شده است.
صابری ادامه داد: اگر بخواهیم درباره دیگر آثار نیز صحبت کنیم باید بگویم که فیلم سینمایی «آپاراتچی» جنسی از کمدی را نمایندگی می‌کند که ما کمتر در سینما داشتیم و یا فیلم سینمایی «باغ کیانوش» که در بخش فیلم‌اولی‌های فجر ۴۲ حضور دارد، مخاطب نوجوان دارد که سال‌ها فراموش شده بودند. فیلم «نوروز» و «نپتون» هم برای مخاطب نوجوان ساخته شده.
فیلم جواد عزتی با نام «تمساح خونی» در کانون توجه و طبق شنیده‌ها به فضا کمدی_اکشن نزدیک شده است و احتمالا از کارهای پُرفروش گیشه سال آینده باشد.

عبدالعلی‌زاده یادآور شد: نیازهای اجتماعی همان کاری است که جشنواره فجر انجام می‌دهد. اکران گاهی فریبنده است، جشنواره راه‌بردی نیاز اجتماعی و فرهنگی سینما را تشخیص می‌دهد. به ویژه در سرزمین ما این مساله لازم و ضروری است چراکه با هجمه‌های مختلف فرهنگی مواجه هستیم و باید هوشمندانه از ابزار سینما استفاده کنیم. یکی از انیمیشن‌های حاضر در جشنواره امسال با نام «شمشیر و اندوه» به موضوع کربلا می‌پردازد که جزو موضوعات غفلت شده‌ بود. همچنین شنیده‌ام فیلم «شکار حلزون» هم موضوع صیغه و محرمیت را بررسی می‌کند.
مافی نیز تصریح کرد: سروش صحت امسال با فیلم «صبحانه با زرافه‌‌ها» در جشنواره حضور دارد؛ کارگردانی که فیلم سینمایی اولش یعنی «جهان با من برقص» با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و امسال اولین حضور را در فجر ۴۲ تجربه می‌کند.
صابری با اشاره به سیمرغ مردمی گفت: یکی از مهمترین سیمرغ‌های فجر، سیمرغ مردمی است که طبق شنیده‌ها امسال هم به جشنواره برنگشته است و اتفاق خوبی نیست.
عبدالعلی‌زاده در پایان خاطرنشان کرد: جای این جایزه در جشنواره سینمای ایران است که یک پای کارش مردم هستند. شاید اینجا به سیاست‌گذاری غلط تفکیک شده بود اما خیلی ضرورت ندارد که در جشنواره باشد.
بخش بعدی «نقد سینما» به میز نقد سینمای جهان با موضوع نقد فیلم «انجمن برف» و با حضور آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان از منتقدان سینما اختصاص داشت.

محمدرضا مقدسیان ابتدا بیان کرد: من از دو منظر می‌خواهم فیلم را بررسی کنم، اول بحث تکنیکال و شکل فیلم و دوم پرداختن به یک مستند واقعی و اینکه چقدر مستند به فیلمنامه تبدیل شده است. اصل ماجرای فیلم ذاتا جذاب است چرا که به سقوط هواپیما اشاره کرده و رفتار آن‌ها تحت عنوان انسانیت مورد تهاجم قرار می‌گیرد. اما همه چیز در این فیلم در حد شکل باقی می‌ماند به همین دلیل این اثر به شدت معمولی و تکراری است.

وی ادامه داد: فیلم‌هایی که به ماجرای سقوط هواپیما پرداختند، کم نیستند. از نظر اجرایی سکانس‌های سقوط هواپیما بسیار دشوار است و معمولا چند سکانس اجرایی خوب در آن پیدا می‌شود. اما شکل متضمن روبرو شدن ما با یک فیلم خوب نیست. زمانی که شخصیت‌های متنوع با توجه به پیشینه ذهنی‌شان برای بقا می‌جنگند، باید کنتراست اینکه شخصیت که بوده است و حالا چه می‌کند، در فیلمنامه پیدا کنیم. شخصیت‌های این فیلم در حد شکل باقی می‌ماند.
در ادامه، آرش خوشخو بیان کرد: ژانر حادثه‌ در کل شاهکار تولید نمی‌کند. چون اتفاق رخ داده آنقدر عجیب است که مضمون در آن پرورش نمی‌یابد. این ژانر بسیار پُرمخاطب است اما مضمون ندارد. از سوی دیگر تکنیک و جلوه‌های ویژه در این فیلم‌ها بسیار مهم است و ما در ایران ژانر حادثه نداریم و تمام فیلم‌های ساخته شده این ژانر فیلم‌های مهمی نبودند. مثلا درباره حادثه پلاسکو و زلزله بم فیلم‌های مختلفی ساخته شده است اما آثار مهمی نبودند. تکنیک و باوراندن حادثه در این ژانر مهم است که «انجمن برف» به خوبی از عهده‌اش برآمده است.
وی ادامه داد: اتفاق مهم فیلم این است که مانند سایر فیلم‌های سقوط هواپیما، تخیلی نیست. این تنها داستان سقوط آزاد واقعی و در واقع معدود اتفاقی‌ست که واقعیت از تخیل شیرین‌تر و بهتر است. چون تمام فیلم‌های دیگر به خون و خونریزی و دشمنی تبدیل شده اما این آدم‌ها ۷۰ روز کنار هم زندگی و از یکدیگر مراقبت کردند.

مقدسیان اظهار کرد: فیلم به یک موقعیت مستند می‌پردازد و گروهی از افراد در جایی سقوط می‌کنند و از هر چیزی برای زنده ماندن کمک می‌گیرند. در این مسیر آن‌ها مجبورند مرده‌خواری کنند. اگر مرده‌خواری را از داستان حذف کنیم این فیلم مانند سایر فیلم‌های دیگر می‌شود. اما وقتی تبدیل به فیلمنامه می‌شود، من باید ببینم چه شخصیتی شروع به مرده‌خواری می‌کند.
مافی یادآور شد: هر آدمی زمانی که به مساله بقا برسد، به این موقعیت تن می‌دهد. راوی فیلم آدم دورتر نسبت به جمع است که از ابتدا ممانعت می‌کند به اینکار اما در نهایت مجبور است تن دهد و همگی مرده‌خواری را انجام می‌دهند.
در ادامه نقد سینما، مقدسیان مطرح کرد: اگر قرارست برای همه این اتفاق بیفتد پس چرا باید درباره‌اش فیلم بسازیم؟ این حادثه مهم است چون شخصیت حادثه را متفاوت می‌کند. اما اگر قرارست این فیلم متفاوت باشد باید شخصیت‌پردازی اتفاق می‌افتاد اما جمله‌های کلیدی و اتفاقات چالشی مانند مرده‌خواری، کارگردان و فیلمنامه‌نویس را راضی کرده‌ است.
وی افزود: این اتفاق به لحاظ مستند بارها و بارها مطرح شده و اولین سوال این است که چرا باید دوباره ساخته شود؟ اگر شکل کارگردانی‌ست که مطلوب نیست اما اگر فیلم‌نامه‌نویس شکلی از شخصیت‌پردازی را نشان دهد که تازگی را منتقل کند، باید ساخته شود.

مافی خاطرنشان کرد: از اسم این فیلم پیداست که مُراد کارگردان، جمع است و فرد و شخصیت مدنظرش نیست و او در فیلم حتی راوی را می‌کشد. مهم نیست انسان در بزنگاه حیاتش چه کسی است بلکه جامعه او را وادار به انجام دادن رفتاری می‌کند که غیرانسانی است.

خوشخو عنوان کرد: «انجمن برف» مخاطبان را درگیر تجربه‌ای می‌کند که معمولا کمتر امکان تجربه‌اش را داشته است. فیلم می‌تواند ما را با بحث حیات، قانون و اخلاق مواجه کند و کارکرد چنین فیلم‌هایی می‌تواند این چنین باشد. کارکرد این فیلم‌ها برای عموم مردم و به نظر من مهم است که به تماشاگر تجربه عجیب را منتقل کند. دغدغه فیلم شخصیت‌پردازی نبوده و اینکه نشان می‌دهد جامعه در شرایط بسیار بحرانی همبستگی خود را حفظ می‌کند، بسیار جالب است.
مافی مطرح کرد: «انجمن برف» در دل تراژدی معجزه را نشان می‌دهد و فی‌نفسه برای این نسل بسیار جذاب است. ناگفته نماند که داشتن اخلاق مادامی که همه چیز خوب است، کار سختی نیست، مُراد اخلاق در بزنگاه‌ها و بحران‌هاست. بر خلاف همه روایت‌های تخیلی بحران‌ها، در این فیلم افراد برای خوردن مرده‌ها خیلی دیر همراه می‌شوند و این در سینمای امروز جهان که آدم خوب کمتر دارد، بسیار جایش خالی بود.
مقدسیان گفت: اینکه مخاطب در سینما تجربه‌گرست، ذات سینما است. در ژانر هیجانی، فیلمنامه امر ثانویه است اما اینکه این فیلم هیجانی توانسته، هیجان ایجاد کند، باید بررسی شود. مساله اخلاق در فیلم، این است که افراد برای خوردن مرده‌ها دو به شک هستند اما در نهایت این کار را می‌کنند.‌ ممکن است کسی انقدر اخلاقی باشد که مرده را نخورد. شاید کسی ایثار را اخلاقی می‌کند و کسی دیگر بقا را. من این شک در خوردن را اخلاقی نمی‌دانم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: از سوی دیگر به جمله آخر فیلم اشاره می‌کنم، هر تغییر شخصیتی باید یک نقطه عزیمت داشته باشد. اینکه یک سری آدم در موقعیت بحرانی رفتار عجیب دارد، ایده خوبی است اما وقتی می‌خواهیم فیلم بسازیم باید بیشتر شخصیت‌پردازی کنیم وگرنه این فیلم به سینما تبدیل نخواهد شد.
بخش سوم برنامه نقد سینما، به میز گفتگوی روز با موضوع «تاثیر سینما بر سیاست افزایش جمعیت» و با حضور یاسر اشراقی (معاون اجتماعی بنیاد ۱۵ خرداد) اختصاص داشت.

امیررضا مافی ابتدا بیان کرد: یکی از موضوعات مهم کشور ما که به آن مبتلا هستیم، جمعیت است. از اخطار‌های مکرری که برای آینده‌پژوهان وجود دارد این است که جمعیت ما رو به کاهش خواهد رفت و این یک خطر بزرگ برای ماست که فقط به انسان مربوط نمی‌شود بلکه به سلامت و اقتدار ربط دارد.
وی ادامه داد: ما بیشتر از اینکه روی این موضوع کار کرده باشیم، حرف زده‌ایم و امروز شاید مهمترین مساله آینده کشور ما بحران جمعیت باشد. برای همین برای فرزندآوری تلاش می‌شود و فرهنگ یکی از مهمترین وظایفش همین کار است. سینما پیشانی تجمیع همه فرهنگ‌ها و مهمترین رسانه تاثیرگذار باید اقداماتی مهمی را پیگیری کند. برخی از آثار در این حوزه ساخته شده است اما هنوز نمی‌توان آن را جریان نامید.

یاسر اشراقی (معاون اجتماعی بنیاد ۱۵ خرداد) درباره مساله جمعیت به لحاظ فرهنگی، مطرح کرد: مقوله جمعیت شاید عقیدتی به نظر بیاید اما یکی از مولفه‌های قدرت در کل دنیاست. اینکه چین سایه‌ به سایه در حال رقابت با آمریکاست به واسطه منابع انسانی‌اش است. رفاه و توسعه بدون نیرویی که چرخ صنعت و فرهنگ را جلو ببرد، همه این‌ها بی معنی می‌شود.
وی ادامه داد: ما در سال ۱۳۶۵ نرخ باروری ۶.۵ داشتیم که یکی از بالاترین نرخ‌های بار‌وری است. برای همین امروز شاهد جوانی کشورمان هستیم. اما در پایان جنگ تحمیلی و شعار‌های معروف آن دوره به نرخ باروری ۴ رسیدیم و اکنون نرخ باروری ما ۱.۷ است.
اشراقی مطرح کرد: حدود ۱۲ سال است که مقام معظم رهبری تاکید ویژه‌ای روی حوزه جمعیت و خانواده دارد و سیاستگذاری‌هایی در زمینه افزایش نرخ باروری شده است. در همین راستا اردیبهشت ۱۳۹۴ سیاست‌های جمعیت از سوی ایشان اعلام و از مهر ۱۴۰۰ قانون حمایت از جوانی جمعیت و خانواده در مجلس تصویب و ماه بعد ابلاغ شد.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین معقوله‌هایی که به آن اشاره می‌شود، بحث فرهنگ است و تمام نهادهای فرهنگ‌ساز باید تا حدود ۱۰ درصد بودجه را به این حوزه اختصاص دهند اما در عمل شاهد این مساله در سینما نیستیم. در اواخر دهه 60 و 70 سینما با سیاست تحدید فرزندآوری و شعارهای فرزند کمتر به خوبی همراهی کردند و تاثیرش را در واقعیت را هم به جا گذاشت. اما در حال حاضر شاهد همکاری سینما مانند آن دوره نیستیم.
مافی یادآور شد: در دوره پدران ما، اگر کسی فرزند زیادی داشت، احساس شرمندگی می‌کرد چرا که نشانه بی‌فرهنگی بود اما امروز مساله صرفا فرهنگی نیست. بخش زیادی اقتصاد را بهانه این موضوع می‌کنند. همچنین این مقاومت می‌تواند فرهنگی باشد و بخش دیگر به سن ازدواج مربوط می‌شود. حتی حرکت اجتماعی دختران و پسران هم تاثیرگذار است. این پژوهش‌ها برای تبدیل شدن به یک درام راه درازی دارند. آقای اشراقی چه کنیم که این پژوهش‌های دانشگاهی با بدنه فرهنگی ما ارتباط برقرار کند و جامعه بفهمد که ایستادن در یک دام جمعیتی که عمده کشورهای جهان نتوانسته‌اند از آن نجات پیدا کنند، چه آثار سوهنگفتی را برای نسل بعدی دارد؟

اشراقی پاسخ داد: گره‌های ذهنی موجب شده است تا اقتصاد را مولفه اصلی جمعیت و فرزندآوری بدانند. یک سری گره‌های ذهنی ناظر به معیشت، سلامت، سیاست و فرهنگ داریم و جوامعی که گرفتار تحدید نسلی هستند، تغییر سبک زندگی را پیش گرفتند. در دوره کودکی و نوجوانی ما، هر هفته به سینمای می‌رفتیم اما الان نه تنها سینمای کودک بلکه سینما هم خانوادگی نیست. انگاره‌هایی مانند سیگار کشیدن تا سیاه‌نمایی آن را از فضای خانوادگی هم خارج کرده‌ است.

وی ادامه داد: کشورهایی که به ما این شرایط را تحمیل کرده‌اند، خودشان این انگاره‌ها را ندارند. در حال حاضر یکی از پُربیننده‌ترین مجموعه‌های تولید نمایش فیلم در آمریکا برای بحث فرزندآوری مانند modern family این انگاره را برای مردم عادی‌سازی می‌کند. آن‌ها برای خانواده سالم توجیهی ندارند اما به هر حال فرزندآوری را رواج می‌دهد.
معاون اجتماعی بنیاد ۱۵ خرداد اظهار کرد: در این سالها در سینمای ایران به جز معدود فیلم‌هایی مثل «خجالت نکش» و «فرشته‌ها باهم می‌آیند» فیلمی با موضوع جمعیت نساختیم. حتی فیلم‌های ضدجمعیتی داشتیم که برای خانواده‌ها شرایط سختی را نشان می‌دادند. نرخ باروری ما اگر تا ۴_۵ سال آینده و در این زمان طلایی، مانند سال‌های گذشته باشد تا سال ۱۴۲۰ به ۳ دهم درصد می‌رسیم. این نرخ حداقل باید ۲ یا ۲.۵ باشد که مقام معظم رهبری هم روی آن تاکید دارند.
وی ادامه داد: در فیلمسازی باید ۵ حوزه اصلی دنبال شود. بحث مخاطرات تحدید نسلی که خود افراد متوجه شوند پیری جمعیت برای اشخاص چه معایبی دارد. معضلات تک فرزندی، سقط جنین، نمایش خانواده شاد و پُرفرزند و بحث شکوه مادری.
مافی خاطرنشان کرد: تا زمانی که مقاومت ذهنی و گره ذهنی درباره موضوع معیشت و اقتصاد را حل نکنیم، همه مواردی که در گفتگو بدان اشاره کردیم، تاثیرات کوتاه مدت دارند. ناگفته نماند که بحث جمعیت مختص ماندن یا نماندن جمهوری اسلامی نیست، این مساله امنیت آینده ایران است.
اشراقی بیان کرد: مولفه جمعیت و فرزندآوری در جوامعی که مشکلات تحدید نسل دارند اتفاقا مشکلات اقتصادی کمتری دارند و جوتمعی که نرخ باروری بیشتری دارند، مشکلات اقتصادی‌‌شان بیشتر است. پس دغدغه اصلی گره‌های ذهنی است.
اشراقی با بیان اینکه بنیاد ۱۵ خرداد در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی و سلامت جمعیتی ورود کرده‌ است، خاطرنشان کرد: ما ابتدا «تلویزیون ایران جوان» را تاسیس کردیم و با حمایت بخش‌های مختلف به ویژه ستاد جمعیت پایدار صداوسیما در بخش‌های مختلف پخش می‌شود. در ادامه با جشنواره‌های مختلف فرهنگی-هنری مانند جشنواره فیلم کوتاه تهران موضوع جایزه ملی ایران جوان را کاشت کردیم و پس از آن در جشنواره سینما حقیقت جایزه ملی ایران جوان را مطرح کردیم و بعد از آن به عمار رسیدیم. در جشنواره فجر هم مبنی است که ما بحث میزبانی بخش دوم جشنواره را به تفاهم برسیم که در اردیبهشت سال بعد جشنواره مخصوص «ایران جوان» را با موضوع جمعیت خواهیم داشت. همچنین تفاهم‌‌نامه‌هایی امضا شده عمق دارد و در حد جشنواره نیست. ناگفته نماند که ما باید تولید‌کنندگان نوپا و مفاخر را برای ساخت فیلم‌هایی با این موضوع حمایت کنیم تا شاهد یک رشد ویژه در حوزه تولید فیلم‌های حوزه جمعیت داشته باشیم چرا که حوزه فرهنگ تاثیر اصلی را می‌گذارد. در این زمینه سلسله رویدادهای منظم با فیلمسازان داشتیم که متوجه این موضوع شوند.
امیررضا مافی در پایان خاطرنشان کرد: تمام این جوایز و جشنواره‌ها کار خوبی است اما پیشنهاد من این است که خالقان آثار سینما اعم از فیلمسازان و نویسنگان را با این معقوله و فاجعه تحدید جمعیت آشنا کنید. همچنین به طور مستمر با افراد کلیدی سینما و تلویزیون در ارتباط باشید و بدنه سینمای ایران را نسبت به این موضوع حساس کنید. این مساله اصلا عقیدتی نیست و بحث آینده ایران در میان است.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار