*عباس رحیمی
برای دختر شهیدم آیدا قاسمی خبرنگار پانا
با هیچ کلمهای نمیتوان جنایت در کرمان را توصیف کرد. کودکان و زنان؟ اینها جنگجو بودند؟ اسلحه داشتند؟ قلم برای نوشتن از ناجوانمردی دشمنان ناکام است، خاک ایران همیشه با خون جوانان خود آبیاری شده است تا جولانگاه تازیان نشود.
خبرنگاری و شهادت! این واژهها سالهاست با هم عجین شدهاند، از صارمیها آموختیم تا در این راه از جان و جوانی هم بگذریم و هیچ ترسی از هیچکس در وجودمان نیست، قلم در دستمان میماند حتی اگر جانی نداشته باشیم.
در چند روز گذشته چندین بار نوشتهام و پاک کردم، مگر میشود این حجم از ناجوانمردی و قساوت؟ روی سخنم با توست دختر شهیدم، آیدا قاسمی دانش آموز خبرنگار پانا؛ ما سالها چه بسا قرنهاست مورد هجوم قرار گرفتیم و دشمنان کوردل هر بار سرشکسته به لانه خود برمیگردند و در دفعات بعد یک قدم در ناجوانمردی پا را فراتر میگذارند ولی ایران ما با وجود بزرگانی مثل تو مثل کوه دماوند محکم و استوار ایستاده است.
اما ما بیهوده زاده نشدهایم، اینجاییم تا این خاک مقدس به وجود ما ببالد، برایش میجنگیم و زمانی که نیاز است با خون خود خاک را آبیاری کنیم، ایران ما سربلندتر از همیشه میدرخشد و اینبار به آیدا قاسمی خود مینازد.
قلم، دفتر و دوربین، اینها ابزار یک خبرنگار است؛ ولی آیدا قاسمی دختر پانایی کرمان آخرین خبرش شهادتش بود و حالا از همه خبرنگاران بزرگ دنیا مشهورتر است، ولی آیا قلمها برای عدالت خواهند نوشت؟ نه نخواهند نوشت چون برای آنها منفعتی ندارد، آنها ماهیهای خود را نه از آب زلال بلکه از آب گلآلود میگیرند.
تروریستهای کودککش انتحاری؛ هرچقدر شما شبیهتر به ضحاک ماردوش باشید ما از نسل فریدون و کاوه هستیم هراسی به دل نداریم و پای اهداف و خونهای ریخته شده تا پای جان ایستادهایم.
*خبرنگار
ارسال دیدگاه